هرچی آرزوی خوبه مال تو….
مروری بر آثار دکتر افشین یداللهی، شاعر و ترانه سرا
هرچی آرزوی خوبه مال تو..این ترانه، یادآور ترانه هاییست که در دهه هشتاد خورشیدی توسط افشین یداللهی سروده شد و بر تارک موسیقی های تیراژ ایران درخشیدـ افشین یداللهی را با ترانه هایش میشناسند و از همه مهمتر ترانه هایی که برای تیتراژ سریال های تلویزیون نوشت. از اواخر دهه هفتاد و همچنین دهه هشتاد و نود، سریال های خاطره انگیزی بر آنتن تلویزیون رفتند که به جرعت میتوان گفت موسیقی آن سریال ها نقش محوری و اساسی را در خاطره ساز شدن آن سریال ها ایفا کرده است. به طوری که با شنیدن هریک از آن موسیقی ها( به طور اتفاقی) و یا خواندن شعر آنها، در ذهن خود پس از مکثی کوتاه میگوییم این ترانه فلان سریال است. افشین یداللهی ترانه موسیقی تیتراژ را ( پس از انقلاب) به اوج رساند. او علاوه بر اینکه با تلفیق شعر و موسیقی آشنا بود، همچنین شعر را به خوبی با داستان سریال گره میزد و گاه آشکار و گاه پنهانی به رویداد های قابل ملاحظه ای که در سریال اتفاق می افتاد، در شعر نیز همان اتفاق ها رقم میزد و به آنها اشاره خوبی میکرد. برای مثال: داستان پیر مردی که پس از سالها زهد و عبادت و مردم داری، در نهایت اسیر عشق دختری میشود که فاصله سنی بین آنها کاملا مشهود است، منجر به ساخته شدن سریالی شد که نه تنها داستانش گیرا بود بلکه ترانه تیتراژ انتهایی آن سریال نیز به بند بند این داستان اشاره خوب و واضحی کرده است. سریال میوه ممنوعه محصول سال ۱۳۸۶ است که ترانه پایانی آن بدین شرح است:
میشه خدارو حس کرد تو لحظه های ساده
تو اضطراب عشقو گناه بی اراده
بی عشق عمره آدم بی اعتقاد میره
هفتاد سال عبادت یک شب به باد می ره
یک شب به باد می ره
در جایی از این ترانه، شاعر از این عشقِ به ظاهر اشتباه، طرفداری میکند، و این طرفداری کردن زیباست، و به خوبی اشاره میکند که عشق سن و سال نمیشناسد.
نترس اگه دل تو از خواب کهنه پاشه
شاید خدا قصه تو از نو نوشته باشه…
سریال میوه ممنوعه توسط احسان خواجه امیری آهنگسازی و اجرا شده است.
افشین یداللهی، مطابق همین اتفاق را در ترانه یک تیراژ سریال دیگری به خوبی آشکار میکند، اما عشقی که اینبار مرز و جغرافیا و فرهنگ ها را کنار میزند. آنجا که دو نفر از دو فرهنگ و جغرافیای متفاوت عاشق یکدیگر میشوند و در نهایت داستان هایی که از بطن این اتفاق رخ میدهد. سریال مسافری از هند محصول سال ۱۳۸۲، داستان ازدواج یک جوان ایرانی با یک دختر هندی را روایت میکند. موسیقی این سریال توسط محمد مهدی کوررنگی آهنگسازی و توسط مهرداد هویدا اجرا شده است
البته لازم به ذکر است که ترانه این سریال، به زبان هندی نیز ترجمه شده و آواز و موسیقی این سریال با همان ترانه هندی به اجرا در آمد، و همچنین شعر فارسی هم توسط شیلا خداداد دکلمه شده است که بدین شرح است:
از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست
دلخوش به فانوسم نکن اینجا مگر خورشید نیست
با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر ازتکرار طوطی وار من
با عشق آنسوی خطرجائی برای ترس نیست
در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست
کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن میشود
چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن میشود
عشق اما در سریال ها و داستان ها به احساس متقابل دو انسان خلاصه نمیشود، گاه انسان دل به اشیاء وچیز هایی میبندد که حتی حاضر است زندگی و وقت خود را وقف آن کند، سریال خوش رکاب اینبار از عشق راننده ای حکایت میکند که کامیونش به جانش بسته و این علاقه شدید منجر به حسادت دیگران نسبت به آن کامیون و عشق آن راننده به آن کامیون شده شده است! در جایی از شعر تیتراژ پایانی این سریال، افشین یداللهی موضوع حسادت را بدین گونه مطرح میکند:
چشم نخوری خاطر خواها حسودن یه عمره تو خط من و تو بودن
مردمِ این دور و زمون چه گیرن، نمی ذارم تو رو ازم بگیرن؟!!
در موسیقی تیتراژ پایانی این سریال، شاهد روایت این عشق در ترانه هستیم. این روایت بسیار زیبا و دقیق و بدون نقص توسط شاعر بیان شده است، به طوری که سریال، این ترانه را مال خود کرده است. افشین یداللهی اینبار در کنار آهنگسازی توانمند همچون فردین خلعتبری و با خوانندگی علی خلج، این ترانه را به رخ تلویزیون کشید! به طوری که شناسنامه آن سریال، موسیقی اوست و شناسنامه موسیقی هم سریال آن است. ترانه سریال خوش رکاب بدین شرح است:
هیشکی ندیدم تو نخت نباشه نکنه یه وقت از تو نگام جدا شه
می دزدمت می برمت بیابون طاقت ندارم بشی درب و داغون
مخلصتم چاکرتم جونمی عشقِ منی عمرِ منی جونمی…
امان از این هیاهو یا ضامن آهو یا ضامن آهو…
چشم نخوری خاطر خواها حسودن یه عمره تو خط من و تو بودن
این دور و زمون چه گیرن نمی ذارم تو رو ازم بگیرن؟!!
بزن بریم قربون اون شتابت تو باشی و منم توی رکابت!!
امان از این هیاهو یا ضامن آهو یا ضامن آهو
اینها تنها تعدادی از ترانه های افشین یداللهی است که برای سریال های تلویزیون سروده است. از ویژگی های مهم این ترانه ها، همانطور که بیان کردیم، گره خوردن داستان سریال و روایت شعر با یکدیگر است، به طوری که موسیقی تیتراژ امضای سریال است و این امضا باید مطابقتی صد در صد با اصل کار که همان فیلم نامه است، داشته باشد. افشین یداللهی تمام ترانه های خود را در مجموعه کتابی با نام «جنون منطقی» به چاپ رساند. جنون منطقی، تشکیل شده از حدود دویست ترانه که در سبک های پاپ، سنتی و تلفیقی برای خوانندگان مختلف سروده است. حسام الدین سراج، همایون شجریان، سالار عقیلی، محمد معتمدی، علیرضا قربانی، محمد اصفهانی، احسان خواجه امیری از خوانندگان شاخصی بودند که با افشین یداللهی همکاری پیوسته ای داشتند. یش از نیمی از ترانه های اجرا شده از افشین یداللهی توسط همین خوانندگان اجرا شده است.
ترانه وطنم:
ترانه «وطنم ای شکوه پابرجا» تیتراژ پایانی سریال تبریز در مه بود که این سریال داستان دلاوری های عباس میرزای قاجار را در جنگ های ایران و روس روایت میکند. این ترانه با صدای سالار عقیلی و آهنگسازی بابک زرین در پایان این سریال شنیده میشد. افشین یداللهی تنها شاعر عاشقانه ها نبود، او حماسه سرا هم بود. افشین یداللهی عاشق ایران بود و این عشق را به طور آشکاری در ترانه های حماسی خودش به نمایش میگذارد. از دیگر ترانه های ملی و میهنی افشین یداللهی میتوان به ترانه های از پارس تا خزر با صدای خشایار اعتمادی، ایران من با صدای محمد معتمدی و ترانه تیتراژ پایانی سریال معمای شاه با صدای سالار عقیلی اشاره کرد. افشین یداللهی خود در مصاحبه ای گفت: در شعر هایی با رنگ و بوی ملی و میهنی تنها شایسته نیست که به کوه و دریا و سرزمین و وطن اشاره کرد. ایران همه چیز دارد، ایران فرهنگ و تاریخی غنی دارد که میتوان همین موضوعات نیز دست مایه یک ترانه کرد.
میتوان در زمره شاعران غزلسرا و سپید سرا نیز قرار داد. مجوعه اشعار «امشب کنار غزل های من بخواب» مجموعه غزل های اوست. غزل های افشین یداللهی کهنه و منسوخ نیست. این غزل ها کاملا به زبان امروز عجین است و میتوان آنها را غزل های مدرن افشین یداللهی به حساب آورد:
خط قرمزهای ما انگار لیمویی شده
شهر درگیر حراج و ماجراجویی شده
عشق هم یک عادت ناگاه و کوتاه و خشن
ترک ها فوق سریع و گاه یابویی شده!
اولین سنگ بناء اجتماع ما -زرشک
بستری از ارتباطات ِزناشویی شده
حرف ها و ژست هامان ادعا در ادعا
دوره ما دوره ی بحران کم رویی شده
عقل مشغول اراجیف خودش ماندست و دل
در حقیقت با مجاز عشق یاهویی شده
دختر همسایه ما حافظ ِ قرآن نشد
سرشناس اما چرا، در شهر بانویی شده
یک برادر داشت او هم در شب قدری عجیب
روی تخت خواب یک استاد چاقویی شده
،
از دیگر آثار افشین یداللهی میتوان به کتاب شعر «مشتری میکده بسته» اشاره کرد، که اشعار سپید او را در بر میگیرد، یداللهی در سپید هایش کمتر تقلید میکند و مانند ترانه هایش به سبک های خاص شعری خودش تکیه میکند و مانند خودش مینویسد، در کل افشین یداللهی تصویر سازی های خاص خودش را داشت، سبک شعری مخصوص خودش را داشت که همین امر موجب به وجود آمدن طرفداران زیادی برای شعرش شد.
برایم شعر بفرست
حتی شعرهایی که عاشقان دیگرت
برای تو می گویند…..
می خواهم بدانم
دیگران که دچار تو میشوند
تا کجای شعر پیش میروند
تا کجای عشق
تا کجای جاده ای که من
در انتهای آن ایستاده ام!
خانه ترانه:
افشین یداللهی، در اقدامی بی سابقه به همراه چند تن از ترانه سرایان دیگر، برای جلوگیری از زیان ترانه سرایان و رعایت خق و خقوق آنها، اقدام به تاسیس خانه ترانه کرد. خانه ترانه تا سالها به وسیله وی مدیریت میشد و هر هفته به جلسات شعر و ترانه خوانی سپری میشد، اما اکنون پس از فوت او مسئولیت این خانه، به روزبه بمانی سپرده شده است.
جایزه ادبی افشین یداللهی:
ویژه برنامه جایزه ادبی افشین یداللهی هر سال با هدف ارتقای سطح کیفی ترانههای قطعههای موسیقی و ایجاد انگیزه برای رقابت در میان کارورزان این حوزه، همچنین برای حفظ یاد و خاطره زنده یاد افشین یداللهی در سه بخش «یک خاطره از فردا»، «یک خاطره از دیروز» و «یک خاطره از امروز» برگزار میشود.
در نهایت فشین یداللهی در ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۹۵ در یک صانحه تصادف، از دنیا رفت. او همچنین یک روانپزشک ماهر بود بود که روانکاوی را به شعر و ترانه گره میزد و با دید گاه های روانشانسانه و اجتمایی که داشت، توانست اثر گذاری خود را در موسیقی و ترانه دو چندان کند. نام و یادش گرامی باد
ارسال دیدگاه