نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
پورمزد کافی( منظر ) “این اندوه” ولنگار و بیهوده نمی گردد کلاغ چو لکه ی شب آوار نقره ای ماه است که سرب گون به گلوی شیدای قناری فرو میریزد روزهای اسفندی یخ آحین و سنگین و کندند و پاره های ملتهب اسپند به سردی میسوزند خورشیدی مست بر دریچه ی روز تو نفس میکشد […]
پورمزد کافی( منظر )
“این اندوه”
ولنگار و بیهوده نمی گردد کلاغ چو لکه ی شب
آوار نقره ای ماه است که سرب گون به گلوی شیدای قناری فرو میریزد
روزهای اسفندی یخ آحین و سنگین و کندند و پاره های ملتهب اسپند به سردی میسوزند
خورشیدی مست بر دریچه ی روز تو نفس میکشد و آینه ات شمایل گردان طراوت و سبزی ست
هر سین سنت ستاره ی سرور سفره ی توست و حسرت نصیب سفره ی من که در فصل سرد سندان و سنگم
بهار است اما لطمه ی پاییز امانمان بریده ست
۱۸ اسفند ۱۳۶۷ آلمان از دفتر ( از این فلات پر اندوه )
زیر پوست شهر(3)
بانو "سهیلا زارع" شاعر، نویسنده و خبرنگار لرستانی، زادهی پلدختر است.
یکی از گمنامان توانا در عرصه شعر و اندیشه و سخنوری در منطقه زرنه "آقا بیگ" بوده است. آقا بیگ فرزند ملک قاسم خان و نوه اقبال خان جد بزرگ خانواده اقبالی زرنه است.
سوواشیب پنجرهمه کؤکلو قارانلیق هاواسی بیر اودوم قانلی نفس اولمادی دستک یاراما...