باید ها و نبایدهای یک کسب و کار
مقدمه:
این یک واقعیت مهم است که مدیران و کارآفرینان یک کسب و کار وقتی موفق می شوند که آینده را ببینند و یا پیش بینی کنند. این هدف وقتی محقق می گردد که شما بتوانید نقاط مثبت و منفی کسب و کار خود را بشناسید و درست و در زمان مناسب اقدام اصولی برای آن انجام دهید.
وقتی از کسب و کار صحبت می کنیم و بایدها و نبایدهای آن ناخوداگاه یاد شرکتهایی می افتیم که بعضا در آن مشغول بوده ایم یا از دور آنها را زیر نظر داشته ایم. همه ی ما تجربیات فراوانی از این نوع نگاه ها داشته و داریم چه بسیار سازمانهایی که در آن مشغول بوده ایم و خطاهایی را دیده ایم که به نظرمان می توانست اصلاح شود و نشده است. مواردی را دیده ایم که خوب بوده و همیشه در ذهنمان نقش بسته است. شاید افرادی را دیده باشید که دائما از محل فعالیت خود انتقاد می کنند و بد می گویند و گلایه دارند. بله درست است اینها همان بایدها و نبایدهایی است که اگر کارشناسانه به آن بنگریم چه بسا باعث اتفاقات خوبی در سازمان شما خواهد بود. این موارد در اغلب اوقات درست بوده و در صورت برخورد درست با آنها باعث پیشرفت سازمان شما خواهد شد.
در مقاله هفته گذشته تحت عنوان
https://iran-europe.de/
باید-ها-و-نباید-های-یک-کسب-و-کار-
به مواردی از نبایدهای کسب و کار اشاره شد که عبارت بودند از:
عدم تدوین استراتژی های کلان شرکت
– جذب نادرست نیروی انسانی و نبود واحد -منابع انسانی ( شخصی گزینی به جای شایسته گزینی)
-عدم توجه به چارت سازمانی و شرح شغل های ناشی از آن
در ادامه …به باقی موارد اشاره می‌شود…
-تقسیم بندی نادرست وظایف سازمانی و عدم توجه به احراز
شرکت های تجاری و کسب و کار های اقتصادی با توجه به نوع کار و وظایف سازمانی تقسیم بندی های متفاوتی را انجام می دهند. این سمت ها در دو گروه ستادی و عملیاتی تقسیم بندی شده و شرایط هر یک آنها باهم متفاوت می باشد. لذا نوع تقسیم بندی در هر سازمانی حایز اهمیت ویژه می باشد. به بیان دیگر هر کس را باید در پست و یا سمت مناسب با تجربیات، تحصیلات، علاقمندی، تبحر و خروجی های قبلی قرار داده، شرح شغل هر یک را نیز از قبل آماده نمایید. ضمن این کار در ابتدای امر نیز شرایط احراز هر شغل را به روشنی تدوین کرده باشید. مثلا باید مشخص باشد یک مدیر فناوری اطلاعات برای تصدی این شغل نیازمند چه ویژگی های شخصی و شخصیتی و همچنین تحصیلات و … می باشد. شرح شغل او هنگام ورود در سازمان چیست؟ فرایندهای کاری ایشان چطور است؟ گزارش و نحوه ی ارزیابی او چطور و توسط چه کسی صورت می گیرد. این موارد و خیلی از موارد دیگر در این دسته قرار گرفته و در صورت اجرای صحیح، عملکرد پرسنل بهبود پیدا کرده و در صورت عدم انجام درست و دقیق آن دچار مشکلات منابع انسانی خواهیم بود. این یکی از نبایدهای مهم کسب و کار شماست که لازم است به آن اهمیت ویژه ای قائل باشید.
– نبود آموزش های کاربردی برای پرسنل
آموزش رکن اصلی و اساسی پیشرفت منابع انسانی به شمار می رود. این یک شعار یا جمله ی کلیشه ای نیست بلکه در عمل هم این قضیه به اثبات رسیده است. دوره های بازآموزی نمونه ای از این مورد می باشد. که نتایج بسیار ملموس و مهمی به همراه دارد.
سازمان هایی که به اهمیت آموزش نیروی انسانی واقف هستند قطعا در زمینه ی کاری خود برتر و جلوتر از دیگران و رقبا بوده و موفقیت های بزرگی نیز کسب می نمایند.
شاید از خود سوال کنید چرا آموزش مهم است؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است؛
چرا که ذهن انسان نیازمند تمرین و ورود اطلاعات جدید بوده و همچنین با توجه به اینکه برای عمق بخشیدن به آموخته ها نیازمند تکرار و مطالعه می باشیم این موضوع اهمیت خود را نشان می دهد.
به بیان دیگر انسانها به تبع تحصیلات و تجربیات و … ممکن است در یک و یا نهایتا سه صنعت بتوانند مهارت و یا کسب تجربه کسب کرده باشند حال فراگیری جزئیات هر یک از این آموزش های تکمیلی است که به مهارت و تجربه ی آنها عمق بخشیده و باعث می شود تا یک نفر عنوان کارشناس خوب را به خود بگیرد و دیگری در همان کار موفق نباشد.
این را هم اضفه کنم که آموزش باعث کشف ناشناخته هایی از کار و فعالیت می شود که ممکن است هیچ تجربه ای آن را برای شما بدست نیاورد.
در حقیقت آموزش جزئیاتی از کار را برای شما روشن می کند که یا نمی دانستید و یا در گذر زمان فراموش شده بود.
پس بنابراین ایجاد واحد آموزش و یا بهره گرفتن از یک مشاور آموزشی باعث افزایش راندمان پرسنل شما و موفقیت سازمانتان خواهد شد. البته این کار با برون سپاری یا اعزام پرسنل به آموزشگاه های بیرون از شرکت نیز قابل انجام می باشد.
– نداشتن مشاوران کارآزموده در کسب و کار
مشورت و اخذ راهنمایی از اشخاص ثانی در هر فعالیت و یا کار گروهی، باعث موفقیت و افزایش سرعت حرکت و عملکرد آن خواهد بود. این راهنمایی ها وقتی از کانال و روش تخصصی و علمی خودانجام شود باعث پیشرفت های مهمی خواهد بود.
شرکت های سهامی را ببینید،اکثراین شرکت ها از بالاترین رده تا رده های پایین دارای مشاوران کارآزموده با توجه به نوع فعالیت می باشند. مشاوران در حقیقت بخاطر اینکه سازمان شما را از دور رصد می کنند مشکلات و موانع را به درستی می بینند و می توانند ارزیابی و تحلیل درستی از آن و برون رفت از مشکل احتمالی به شما ارائه دهند.
در حقیقت مشاوران ناظران غیر رسمی هستند که می توانند خطاها و کاستی ها را ببینند و برای رفع مشکل چاره سازی نمایند. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت ویژه است که مشاور باید در رشته ی کار شما و یا فعالیت حر فه ای کسب و کار شما ماهر بوده و تحصیلات و تجربیات مرتبط با آن داشته باشد.
– نداشتن تحقیقات بازار و نیازسنجی مشتریان
تحقیقات و نیازسنجی دو فعالیت مکمل هم هستند و هر کدام اگر دیگری نباشد کاربرد بسیار کمی در کسب و کار خواهد داشت.
به عنوان نمونه صنعتی را تصور کنید که تمام جزئیات بازار خود را رصد کرده و می شناسد؛ اما خروجی این تحقیقات منجر به نتیجه ای نمی گردد. پس این کار فقط جمع کردن اطلاعاتی است که همه ی ما در حافظه ی کامپیوتر خود داریم. این تفکرکه از سالیان دور به نسل کنونی ما هم رسیده است روش و یا عادتی مخرب و اشتباه می باشد که اطلاعات فقط جمع آوری می گردد. هیچ تحلیل بعد از آن صورت نگرفته و نتیجه ای حاصل نمی شود.
با سلام؛
من مطالب شما را دنبال می کنم. اما یک سوال داشتم این مطالب را من هچقدر می گردم داخل نت پیدا نمی کنم. میشه منبع ذکر کنید؟