بزرگداشت حکیم سخن و خرد، فردوسی_دکتر رقیه خانمحمدزاده

گستره ای بود غبارآلود.
پهنایی بود مملو از سکوت واژه های آشنا و غربت بی چون و چرای اندیشه.
زمینی فراخ، سرشار از داستان‌های خاموش و پهلوانان خفته.
ماجراهایی بود زیر انبوهی از خاکسترهای نیمه خاموش.
پر سیمرغ زبان، را گشودی
ققنوس اتفاقات خفته را بیدار کردی
سیمرغ رقم زد
ققنوس به آتش کشید
زال بیدار شد
رودابه افسون کرد
رستم چشم گشود
سیاوش به شکوفه نشست
سهراب به خون
منیژه عاشقی کرد و بیژن نیز
گردآفرید سینه فراخ کرد و
بهمن ، رستمی از جنس پدر شد
اسفندیار، کور بینایی شد
و کاوه پرچمدار ایران شد
رستم هفت خوان بدر کرد و
تو ققنوس زبان فارسی را به آتش بزرگی و شور کشیدی تا ققنوسی دیگر از دل خاکستر بزاید و زایید و خوش سیمرغی شد رنگین، هزار رنگ و هزار افسون.
و تو حکیمی از رنگ خوراسان، از بوی توس و خاک باژ ، فردوسی خردمند بودی.
یادت همیشه ایام بر اریکه ی زبان و ادب پارسی جاوید…