انسان، دین ، جهان

تاریخ انسان ، دین ، جهان – قسمت هفدهم -“ی،صفایی”

اختلاف جریان مسیحی سُریانی -عربی با جریانی که در سدهٔ چهارم میلادی به عنوان جریان غالب در روم بیزانس...

اختلاف جریان مسیحی سُریانی -عربی با جریانی که در سدهٔ چهارم میلادی به عنوان جریان غالب در روم بیزانس به رسمیت شناخته شد، همان تفاوت عقیدتی در پیرامون  ذات «خدایی و انسانی» عیسی بود که در ادامه به هجرت و تبعید گرایش سوری -عربی (انتاکیایی) به سرزمین های دیگر و از جمله ایران انجامید. در کنار این گرایشات
گروه های دیگری نیز مانند جریانات دکُتیستی/الدوسیتیه یافت می شدند که
بنابر خصایص عرفانی خود و اعتقاد به
«تناسخ روح» تحت تأثیر ادیان ایرانی
همچون آئین «بودایی» و یا (زُروانی) قرار
داشتند.
شورای نیقیه: ارتداد آریایی، نظریه تثلیث و اختلاف برسر ذات مسیح.
بدون تردید شورای (نیقیه)که بطور سمبلیک تغییرات ژرف حکومتی در امپراتوری روم و در زمان (کُنستانین بزرگ فلاویوس والریوس کُنستانتینوس از سال ۳۰۶تا۳۳۷م قیصر روم و از سال ۳۲۴م بعنوان قیصر تمام مناطق شرق و غرب در امپراتوری)را تبلور می داد، از بزرگترین اتفاقات کلیسای مسیحی است که دستآوردهای آن نه تنها به پایه ریزی مذهب مسیحیت امروزی -اعم از کاتولیک یا اُرتدکس -منجر شد بلکه به وقایعی دامن زد که به پیدایش مذهب جدیدی در خارج از مرزهای روم انجامید و ما امروزه آن را با نام «اسلام» می شناسیم. کُنستانین که پس از مبارزات سخت داخلی و موفقیت های شخصی اش از سال ۳۲۴م. به مقام قیصر تمامی مناطق رومی-در شرق و غرب- رسیده بود، در تلاش بود این یگانگی منطقه ای و
سیاسی را در زمینهٔ عقیدتی و ایدئولوژیکی مسیحی نیز به سرانجام برساند. تلاشی که در تاریخ، تحت عنوان تغییرات یا (نقطهٔ عطف کُنستانینی) ثبت گردیده است.
اینکه آیا او بطور واقعی و از روی ایمان مسیحیت را قبول کرد یا نه، آنچنان روشن نیست و این موضوع هنوز هم یکی از موارد اختلافات بین تاریخ شناسان و روحانیت غرب است. ولی آنچه محرز است، این است که مذهب مسیحیت با این قیصر و از همین زمان در کشور و دولت روم شکل رسمی بخود میگیرد.
در قسمتهای قبل اشاره کردم که آئین میترا چگونه بود و مسیحیت از رخدادهای میترا بود و این آئین سراسر اروپای شرق و غرب را در گرفت و این قیصر روم بود که با اعلام کردن مسیحیت به آن رسمیت داد.
حال بپردازیم به فرازهایی از سایت ایرانی
( کانون فرهنگ و اندیشه مسیحی)که مینویسد: اولین مبلغان آشوری در سال ۶۳۱ با چین ارتباط برقرار نمودند. چهار
سال بعد، یکی ار آنها بنام (آلوبن یا آلوپن) امپراتور (تای زونگ)را در پایتختش (چنگن)که اخیراً (سیان) نامیده میشود ملاقات کرد. او اجازه داشت تا تعالیم لومیناوس را که از آن پس در چین به عنوان تعالیم مسیحیت شناخته شد، تبلیغ کند. طی قرن بعد تعدادی صومعه و یک سر اُسقفی در آنجا نیز تشکیل گردید. تاریخچه اولیهٔ این هیئت های تبلیغی در بنای معروف به «بنای یادبود نسطوریان» که توسط «سیانفو» در فوریه سال ۷۸۱ بنا نهاده شد و در سال ۱۶۲۵کشف گردید، به ثبت رسیده است. فرمان امپراتوری سال ۸۴۵ که عمدتاً علیه بودایی ها بود، همچنین آسیب جدّی به مسیحیان آشوری در چین وارد کرد بطوری که در قرن دهم، مسیحیت بطور کامل از سرزمین امپراتوری محو شد. با کشف کهن ترین انجیل شناخته شده بزبان پهلوی میانه در مناطق ترکستان و در ویرانه های
صومعه نستوریان در بولایق نزدیک به
تورقان (تورپان، ایالت ژینگ ژیانگ) و بهرحال با تکیه بر اسناد بجامانده از شرق ایران (یعنی مناطقی که بنام خراسان شناخته میشدند) و آسیای میانه، باید گفت که گسترش مسیحیت نستوری بسیار وسیع تر از آنچه که امروزه ما از آن میشناسیم بوده است.
بنابر آنچه که با پیدایش اسلام در ایران اتفاق افتاد و ‌با تحریفات عمیقی که در جهت گم کردن جای پای مسیحیت در اسلام انجام شد، تلاش بر آن بود که تاثیر بنیادین این جریان در تاریخ پیدایش اسلام کتمان گردد.

نویسنده : ی،صفایی