سرویس تاریخی _ دین ، انسان ، جهان

تاریخ انسان و دین و جهان-قسمت پانزدهم-ی،صفایی

بهترین دلیل غیر انسانی بودن کتاب و آن را محصول افکار متحول و متغیر یهودیان در طول چند قرن معرفی کرد...

 

از وقایع مهم یهود، انتقادات شدیدی بود

که باروخ اسپینوزا (Baruch-Spinoza)

(۱۶۳۲-۱۶۷۷)فیلسوف و دانشمند یهودی هلندی، بر آئین یهود وارد آورد.

اسپینوزا، اصالت کتاب مقدس یهود را مورد تردید قرار داد و منکر وحی الهی به صورتی که در تورات آمده است، گردید.

غلط های متن و آشفتگی های کتاب را

بهترین دلیل غیر انسانی بودن کتاب و آن را محصول افکار متحول و متغیر یهودیان در طول چند قرن معرفی کرد.

وی تاکید داشت که معجزات یهوه در تورات واقعیت ندارد و قوانین آن نه تنها نمی توانند موجد نظام صحیح و آرامش و خوشبختی بشر باشند بلکه مانع بزرگی در راه پیشرفت فکری و اختیار آزاد بشر بوجود می آورد. بنظر او بالاترین قانون، قانون عقل است که از عقل کلی جهان سرچشمه گرفته باشد. کتاب طبیعت که با زبان اعداد و ارقام ریاضی تنظیم و از عقل کلی جهان سیراب شده و عشق به خداوند که در آن محبت به بشریت پدیدمی آید، بهترین سرمشق اصول اخلاقی و نظام جامعه است.

اسپینوزا چون یهودی بود و اعتراضات او

تنها کتاب مقدس یهود را در بر میگرفت توانست از دادگاه «تفتیش عقاید»

مسیحیان جان سالم بدر برد ولی سیناگوک یهودیان او را دشمن خدا و کتاب مقدس نامید و طی نفرین نامه معروفی او را از جامعه یهود طرد کرد.اسپینوزا آئین یهود را ترک گفت و تا پایان عمر دین دیگری را هم نپذیرفت.

این واقعیت تاریخی را باید پذیرفت که ادیان، کتابهایشان پراز تناقض است و عقل انسان نمیتواند آنها را قبول کند. وقتی به تاریخ هر کدام نگاه کنیم به دقت مشاهده می گردد که تمام جنگها و کشتارهایشان بیهوده بوده و بدست مردمی خرافه پرست و پایبند به اعتقادات بی پایه و اساس که فقط به منظور تسلط سیاسی و بهره برداری های اقتصادی صورت گرفته است.

همین یهود از نظر مهارت و استادی که در علوم و صنایع گوناگون از خود نشان می داد، مورد تحسین و نیاز طبقه حاکمه و از نظر رباخواری و حرصی که در جمع آوری ثروت داشت، مورد کینه و حسد طبقه عوام بود!

لازم است که اشاره ای هم به ولتر داشته باشیم؛ ولتر در ارزیابی کلی از تورات به نقل قول از بدلینگروک محقق انگلیسی و بولانژه کشیش و مورخ فرانسوی مینویسد که بر اساس مندرجات خود تورات، ظاهراً همه انبیاءاسرائیل سابقهٔ دزدی داشته اند، زیرا می بینیم ابراهیم با دروغی که به فرعون مصر میگوید از او عطایای فراوان میدزدد و یعقوب با فریب دادن پدرش برکت پیغمبری را از برادرش میدزدد و بعد هم دو دختر دائی خود را از پدرشان و راحیل حق لبان را از او میدزدد و پسران راحیل دارایی میهمانان خود را و فرزندان آنها ملت مصر را و بعد هم همه اموال کنعانیان را!

ولتر با طنز همیشگی خویش میافزاید: این کفر گویان متوجه نیستند که بهرحال خداوند مصلحت قوم برگزیده اش را بهتر تشخیص میدهد.

بهرحال در اوایل قرن نوزدهم شامپولیون

باستان شناس فرانسوی از روی نوشته های هیروگلیف که کشف شده و ترجمه هزاران سنگنوشته و لوحه پاپیروسی که از آن هنگام تا به امروز در کاوشهای باستان شناسی در سراسر مصر بدست آمده تمام وقایع تاریخی فرعون های مصر را نشان میدهد. از زمان منس نخستین فرعون مصری ۵۱۵۰ سال پیش تا آخرین آنها یعنی تمام وقایع تاریخی مربوط به فراغنه ۲۰۷گانه تاریخ مصر با سند و مدرک از زمان آنها ثابت میشود که از موسی و یوسف و ابراهیم و یعقوب خبری نبوده و همه اینها ساخته و پرداخته شدند. به گفته ولتر، آیا میتوان قبول کرد که مردی بنام موسی وجود خارجی داشته باشد؟!

و همینطور باز تاکید میکنم در خصوص اسلام و ظهور محمد و خلفای آن نیز بدین گونه است.

ادامه دارد

 

نویسنده : ی،صفایی