نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ شکلگیری ایران (۲۵) طلوع و افول سلسله ساسانیان؛
شاپور به اعلی درجه بر قدرت و عظمت خویش می نازید. بسیار غضبناک و درشت خو بود و اگر به حضرت او بی احترامی می شد و یا از اجرای نقشه های او جلوگیری می کردند خشم او را حد و پایانی نبود. وقتی پوسگ (Pusagh) یا پوسیگ (Pusigh) عیسوی را به حضور شاه کشیدند، اظهار داشت که بر شهادت هم کیشان خود غبطه می خورد و به عظمت شاه وقعی نمیگذارد. شاپور را غضب درگرفت و فریاد برآورد: اين مرد را به مرگ دیگر مردمان مکشید چون جلالت شاهانه مرا تحقیر کرد و با من چون همسری سخن راند! زبان او را از پشت سر درآورید تا دیگران که هنوز در قید حیاتند بدان سبب از خشم من بترسند. معذالک از روایات آمیانوس برمیآید که شاپور دارای صفات جوانمردانه و مروّت و انصاف نیز بوده است. در موقع فتح دو شهر مستحکم رومی عده ای از زنان را اسیر کرده و به حضور شاپور آوردند. در میان آنها زنی بسیار زیبا دیده شد که زوجه کروگاسیوس (Craugasius) مستشار رومی بود و از ترس این که مبادا فاتحان به اودست درازی کنند بر خود می لرزید. شاه او را به حضور طلبید و وعده داد که به زودی به دیدار شوهر خود نائل خواهد شد و هیچکس به شرافت او لطمه ای وارد نخواهد ساخت. آمیانوس می گوید: این رفتار بدان مناسبت بود که شاه شنیده بود کروگاسیوس زوجه خود را بسیار دوست می دارد و امید داشت که این مرد را وادار به تسلیم شهر نصیبین کند. مولف ضمناً اشاره می کند که پادشاه، دختران جوان عیسوی را که حیات خود را وقف خدمت کلیسا کرده بودند تحت حمایت خویش قرار می داد و امر می نمود که آنها در ادای وظایف دینی خود مختارند و اَحَدی معترض به آنها نشود. آمیانوس این رحم و انصاف را به مکر و حیله پادشاه نسبت می دهد ولی ظاهراً چنین نیست. وقتی بعدها کروگاسیوس مورد سوءظن رومیان قرار گرفت و از ترس اینکه او را به خیانت متهم سازند فرار کرد و به عشق زن خود به ایرانیان متوسل شد، شاپور زوجه و تمام خویشاوندان او را مسترد کرد و ثروت او را که توقیف کرده بود پس داد و او را منصبی بلند بخشید. جنگهای طولانی که با روم به میان آمد به شاپور فرصت داد تا لیاقت خود را در فرماندهی نیز ابراز نماید. در لشکر او نظم کامل حکمفرما بود. معمولاً در موقع فتح شهرهای دشمن بیهوده قتل عام نمی کرد. چون در سال ۳۶۰ قلعه سنجار به دست ایرانیان افتاد، در موقع ورود لشکریان ایرانی معدودی کشته شدند. تمام سکنه و بازماندگان رومی آنجا به امر شاپور اسیر گشته به نواحی دوردست مملکت فرستاده شدند. چنانکه دیدیم این روش معمول پادشاهان ساسانی بود که می خواستند از مهارت رومیان در فنون و صنایع استفاده کنند. شاپور فوق العاده هشیار و دقیق بود و به اقتضای مقام گاهی با تواضع و زمانی با غرور رفتار می کرد چنانکه باحیله و دلجویی اَرَشک پادشاه ارمنستان را به ضیافتی دعوت کرد و او را گرفته به حبس انداخت. وقتی که دو تن از پناهندگان رومی موسوم به کولاسس (Cylaces) و اَرتَبان (Artaban) که شاپور حکومت ارمنستان را به آنها واگذار کرده بود به رومیان گرویدند و به یاری آنان طوری اسباب فراهم کردند که پَپَ پسر اَرَشک تاج ارمنستان را صاحب شد، شاپور که آن موقع اعمال زور را صلاح نمی دانست پَپَ را به امید میثاق مَوَدّت با لحنی دوستانه ملامت نمود که چرا عظمت مقام خود را در نظر نگرفته و خود را غلام کولاسس و ارتبان نموده است؟! به قِسمی که از پادشاه چیزی جز ظاهر برای او باقی نمانده است و بدین طریق آن پادشاه بی اراده را وادار به قتل دو مشاور خود نمود. شاپور در زُمره بانیان بزرگ شهرها نیز اسمی از خود به یادگار گذاشته است. پس از آن که شهر باستانی شوش را خراب کرد به علت طغیان، مردمِ آنجا را به قتل رساند و مجدداً آنجا را به اسم “خوره” بنا نمود. این شهر را غالباً با شهر دیگری در همان ناحیه موسوم به “کردکواد” که سریانیان آن را “کرخای لیدانی” (Karkha de ledan) میخوانده اند، اشتباه پنداشته اند. امروزه در آن جا خرابه قصری موسوم به “ایوان کَرخ” برپاست. در این بنا بجای طاق ضربی بزرگ، چندین طاق که در فواصل آنها گنبدهای کوچکی تعبیه شده بود ساختند. این سبک ساختمان سرمشق معماران عراق شد. بانی این شهر، کواد اول است.
ا تاریخ شکلگیری ایران (۲۶) طلوع و افول سلسله ساسانیان؛
شاپور میراثی که از خود بجای گذاشت یک ایران قوی برای بازماندگان و جانشینان خود بود، زیرا در زمان او ایران بر تمام مشکلاتی که داشت فائق آمد. دست اعراب و هون ها و گرجی ها از تجاوزات به حدود ایران کوتاه شد و ولایاتی که در زمان جد او از ایران انتزاع شده بود، برگشت. دفع هومان اهمیت بسیار زیادی برای ایران داشت، چه اینها مردمانی بودند که مردمان یوئه چی و سکها را از محل های خودشان کنده به اطراف آسیای وُسطی (میانه) راندند. این ها همان صحراگردهای وحشی بودند که چنان فشاری به مردمان اروپای شرقی و وُسطی یعنی استروگت ها و یگت ها و غیره وارد آوردند که در اثر آن مهاجرت کبیر ملل ژرمن و غیره در اروپا حادث شد و بالاخره در قرن پنجم باعث انقراض دولت هزار ساله روم غربی گردید. پس از مرگ شاپور کبیر، مطابقتی از تمام کتابهای تاریخی انجام دادیم که در پایان از آنها بعنوان مأخذ نام خواهیم برد. در خصوص دو پسر شاپور کبیر یعنی هرمز اول و بهرام اول، ر.گیرشمن مینویسد: اطلاعات اندکی موجود است. زرین کوب که اصلاً اشاره ای نکرده، پیرنیا هم همینطور. باید بگوییم که در ایران با وجود قدرت و عظمتی که شاپور بزرگ از خود به جای گذاشت، جانشینان او متاسفانه نتوانستند به شایستگی از آن حفاظت کنند. طبق شواهد تاریخی از هرمز و بهرام چیزی بدست نیامده و اگر هم بدست آمده خیلی گذرا بوده است. برخی معتقد هستند که برادر ناتنی شاپور به نام اردشیر که به اردشیر دوم معروف بود، چهار سال سلطنت کرد. پس از او پسر شاپور به سلطنت رسید. شاپور سوم کار عمده ای که انجام داد این بود که با تئودوسیسوس امپراطور روم کنار آمد و ارمنستان بین دو کشور تقسیم شد و سهم شرقی آن به ایران رسید. سلطنت وی پنج سال طول کشید و سرانجام به دست محافظانش به قتل رسید. بعد از او نوبت به برادرش ورهران چهارم یا بهرام چهارم رسید. همینقدر خلاصه می کنیم که بعضی تقسیم ارمنستان را مربوط به زمان او می دانند و عقیده دارند که این واقعه در ۳۹۰ روی داده است. در این زمان تئودوس امپراطور روم، کشور را به دو قسمت تقسیم کرد (۳۹۵ میلادی) قسمت شرقی به روم شرقی یا بیزانس و قسمت غربی به روم غربی نامیده شد. قسطنطنیّه مرکز دوم روم بود که از این به بعد همجوار ایران ساسانی، روم شرقی است. متاسفانه در میان قشون بهرام، شورشی بر پا شد و وی کشته شد. بهرام چون از طرف پدر حکومت کرمان را داشت به بهرامِ کرمان شاه معروف بود و در آن دوران عمدتاً روحانیان در کشمکش های سیاسی همواره نقش داشتند. عده ای او را عادل و ستوده خوانده اند، عده ای می گفتند نسبت به کار ملک بی اعتنا بود. برخی معتقد هستند که در شورش قشون به قتل رسید، برخی میگویند چنین به نظر نمی آید. ممکن است قتل وی در طرح توطئه از کانال همین مغ های درباری بوده باشد. پس از مرگ وی سلطنت به پسرش ایزدت کرد (یزدگرد) میرسد. یزدگرد اول (یزد کرت)؛ در زمان وی تغییرات اساسی در رفتار نسبت به مسیحیان ایران پدید آمد، چون با دختری یهودی ازدواج کرده بود با مسیحیان چنان به نیکی رفتار می کرد که وی را «شاه مسیحی» نامیدند. اما شاپور کبیر و پادشاهان پس از وی رفتار خوبی با مسیحیان نداشتند و آنان را آزار و اذیت بسیار کردند. در زمان یزد گرد اول بخاطر روابط خوبی که با روم داشت، جنگی با روم صورت نگرفت. متاسفانه به خاطر آزادی بیش از حد به مسیحیان و یهودیان کار بدانجا کشید که سوءاستفاده کرده و به معابد و روحانیان زرتشتی تندی میکردند و سرانجام شاه در رفتارش کمی تجدید نظر کرد.
تاریخ شکلگیری ایران (۲۷) طلوع و افول سلسله ساسانیان؛
یزدگرد اول – لازم است قبل از اینکه به دوره پادشاهی یزدگرد اول بپردازیم به مطلبی اشاره کنیم: هنگامی که سلسله ساسانی جانشین اشکانیان شد، عیسویان مرکز تبلیغ مهمی در شهر الرها داشتند. چنانکه دیدیم دولت ایران در جنگهای بزرگی که با روم داشت، گاهی تمام سکنه یک شهر یا ناحیه را کوچ داده، در یکی از نقاط داخلی کشور مقیم می کرد. بدلیل اينکه قسمت اعظم این مهاجران عیسوی مذهب بودند، دین مسیح در هر گوشه ای از ایران رواج گرفت. باید توجه داشت که آنها در سطح وسیع در ایران پراکنده شدند و در میان آنها عرب های مسیحی نیز بودند. پیش از این هم در قسمت قبل اشاره کردیم، شاپور کبیر زمانی که نواحی سوریه و مناطق عرب نزدیک به ایران را فتح می کرد آنها را به سمت ایران کوچ می داد و این کوچاندن کار همه پادشاهان بود. بپردازیم به یزدگرد اول (از ۳۳۹ تا ۴۲۰ بعد از میلاد)؛ هنگامی که به تخت سلطنت جلوس کرد، روحانیان زرتشتی و قشرهای عالیهٔ اعیان ایرانی آزادانه دولت و تاج و تخت شاهی را در دست داشتند. یزدگرد که می خواست موقعیت خود را استوار سازد کوشید تا در میان دیگر قشرهای مردم به ویژه ساکنان شهرها، بازرگانان و پیشه وران که آئین مسیح در میانشان رواج داشت، تکیه گاهی فراهم سازد. پیمان صلحی که میان قسطنطنیه و تیسفون بسته شد بهانه ای به دست یزدگرد داد تا خود را قیم فئودوس دوم (تئودوس) امپراطور صغیر روم اعلام نماید. یزدگرد را بنا به روایات ایرانی شاه گناهکار (بزه کار) خوانده اند، ولیکن مورخین خارجی میگویند: شاهی بود با احساسات خوب و جوانمردانه و چون میخواست از نفوذ بزرگان بکاهد و به تعصب مذهبی مغ ها میدان نمی داد به وی گناهکار می گفتند. در زمان او امپراطور روم شرقی تحت حمایت یزدگرد درآمد. آرکادیوس امپراطور بیزانس در بستر مرگ و ولیعهدش تئودوس در گهواره بود. او برای اینکه پسرش بی مانع بر تخت بنشیند و امپراطوری شرقی از جنگ های ایران محفوظ بماند، در وصیتنامه خود او را به یزدگرد سپرده و خواهش کرد که وی را حمایت کند و شاه ایران نیز طبق وصیتنامه عمل کرد تا زمانی که او به تخت نشست. این مسئله باعث شد که بین ایران و روم جنگ و صلحی رخ ندهد و محبت شاه ایران نسبت به مسیحیان بیشتر شده و اجازه داد تا کلیساهای ویران شدهٔ خود را بسازند و مسیحیانی را که در زندان بودند، آزاد کرد. واقعیت این است که مسیحیان مشرق در قرن پنجم تابع سه کلیسا بودند، البته این خود جریان بسیار مفصلی است. همینقدر اشاره کنیم که در آن زمان یکی اورتودوکس (خلقیدونیه – بنام کلیسای بزرگ کالدونی در سال ۴۵۱ میلادی) و دیگری مونوفیزیت که بیشتر در کشورهای قفقاز، سوریه و مصر رواج داشت و سومی نستوری که در میان سریانیان ایرانی رواج داشت. این سه مذهب مسیحی با یکدیگر بر سر خداوندی و انسانیت عیسی مسیح اختلاف داشتند. در سلسله مطالب قبل به چگونگی شکلگیری اسلام و روند پیدایش آن اشاره نموده ایم که میتوانید به آنها مراجعه کنید و یا بهتر است کتابهای اندیشکده اِناره را مورد مطالعه قرار بدهید که مفصل و با اسناد و کتیبه های تاریخی نمایانگر این شکلگیری هستند. همین اختلافات به خصوص در نستوری ها باعث شد که از روند آنها اسلام شکل بگیرد. صلح طلبی شاه باعث شد در زمانی که می توانست نواحی را که طی جنگهایی از دست رفته بود به ایران برگردانَد، بی ثمر بماند. شهر یزد را از بناهای او میدانند. در مورد فوت یزدگرد روایت هایی وجود دارد، روایت ایرانی میگوید: در نزدیکی دریاچه سو (چشمه سبز نیشابور) از لگد اسب آبی مُرد. فردوسی نیز می گوید: در نزدیکی دریاچه سوار یا سو محل صید سمور آبی نزدیک کوه های نیشابور این اتفاق افتاده است. برخی نیز میگویند: از سوءقصد فوت کرده است (به سال ۴۲۰ میلادی).
ادامه دارد ….. صفا🌹
ادامه دارد …..
۲۰ خرداد زادروز فخرالدین عراقی، گرامی باد. شیخ فخرالّدین ابراهیم بن بزرگمهر متخلص به عراقی در ۶۱۰ قمری در کُمجان (کُمیجان از توابع اراک امروز) دیده به جهان گشود. درباره نام و نسب عراقی، میان غالب تذکرهنویسان اختلاف است. به روایت حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده نام او ابراهیم، لقبش فخرالدین و نام پدر […]
لیلا طیبی / "سارا ساربانی" هنرمند هرمزگانی درگذشت. وی متولد سال ۱۳۷۳ و مجری برنامه های شو بندر و نوای شرجی بود.
لیلا طیبی / هنگامه قاضیانی از بازیگران زن سینما و تلویزیون که در کارنامه کاری خود برنده بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر نیز شده است از دنیای بازیگری خداحافظی کرد.
زانا کوردستانی / اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران روز جمعه در اطلاعیههای خبر درگذشت محمدعلی پناهنده را تأیید و اعلام کرد.