تاریخ شکل گیری ایران

تاریخ شکل گیری ایران- قسمت شانزدهم- “طلوع و افول سلسله ساسانیان”

 

طلوع و افول سلسله ساسانیان؛

هرمز و بهرام اول (۲۷۱-۲۷۵ میلادی)

میگویند در تاریخ آمده است که معمولا در بدو تأسیس هر خاندانی مؤسس آن سلسله حتماً شخصی فوق العاده خواهد بود و خاندان وی تا چندین پشت دارای همان روح مردانگی و همت میباشند، ولی سلطنت ساسانی متاسفانه پس از مرگ پادشاهان قبل که هر دو مقتدر و عظیم الشأن بودند، به دست پادشاهان ضعیف و سستی افتاد. جانشین شاپور اول، هرمز بود که فرمانروای خراسان بوده و پس از یک سال درگذشت. برادرش بهرام از سال ( ۲۷۲ تا ۲۷۵ میلادی) سلطنت کرد که مصادف بود با سلطنت اورلیان امپراطور روم. متاسفانه بهرام سلطان بی کفایتی از آب درآمد و رومیها زمانی که به «زنوبیا» حمله کردند بجای این که قوای خود را برای نابودی رومیها اعزام کند و کشور «تدمر» را که مانند سدی بین ایران و روم واقع شده بود از خطر نجات دهد بالعکس سیاست مهلک نیمه اقدام را در پیش گرفته و فقط مختصری از قشون خود را بدان سمت گسیل داشت که کشور «تدمر» در نتیجه این غفلت و سوء سیاست بدست رومیها افتاد.

اینها همان خطوط تاریخی هستند که باید از لابلای کتابهای تاریخ بیرون کشید. میبینیم که یک حرکت شطرنجی غلط باعث چه فاجعه ای میگردد. اورلیان وقتی متوجه ضعف حکومت ایران میشود پس از این پیروزی تصمیم به حمله را مناسب میبیند.

او مردمان «آلان» را واداشت که از سمت شمال وارد خاک ایران شوند و خودش به طرف بیزانس رهسپار شد. اما اشتباه بزرگ این امپراطور اینجا بود که حکم قتل عده ای از مأمورین و سران عالی رتبه را صادر نمود. ولی حکم مزبور پیش از اجراء توسط یک نفر از منشیان خاص به گوش محکومین رسید و آنان نیز برای نجات خودشان اورلیان را به قتل رساندند.

این واقعه بزرگی بود، اگر حکم اورلیان محرمانه مانده بود، آنچه از خاک ایران فتح میشد ضمیمه روم میگردید. این واقعه یکی از خوشبختی های شاهان ساسانی درتاریخ قلمداد شد. بهرحال بهرام نیز در همان سال مانند اورلیان در گذشت.

طبق آثار حجاری و نقوش برجسته ضبط شده و باقیمانده که نشان از سلطنت بهرام دوم دارد (۲۷۵ تا ۲۸۳ میلادی)، او در بدو امر بطوری که در تاریخ آمده و مینویسند چنان جباری و سفاکی از خود نشان داد که طرح قتلش ریخته شد ولی مؤبد مؤبدان دخالت کرد و آتش فتنه را خاموش کردند. بهرام نیز در مقابل به خطاهایش معترف گردیده تا پایان عمر به عدل و داد رفتار کرد. کمتر پادشاهی در تاریخ سراغ داریم که با مردم کشورش این چنین کند!

بهرام دوم با سکاهای سیستان جنگید و آنان را تحت اطاعت در آورد؛ همینطور در ولایات دور دست مشرق مشغول پیشرفت بود که ناگهان ولایات غربی مملکت در معرض خطر واقع شدند، ناچار توجه خود را بدان طرف معطوف کرد.

 

ادامه دارد…..

نویسنده  : ی ، صفایی