تحلیل ادبی

تحلیل ادبی شعر پیشرو “به لختی ز اختیار” از پروا پاچیده به قلم دکتر آریا پورفریاد”

سروده ی پروا پاچیده ونقد جناب دکتر پورفریاد می آفریند باد دامنم را در باز آفرینی/ تا نوک قله اما که شیرها در خمیازه و گرگ ها خط و نشان که تنم زیر سایه سرو رها به تٵخیر نیفتد...

#شعر_پیشرو

سروده ی پروا پاچیده ونقد جناب دکتر پورفریاد

می آفریند باد دامنم را
در باز آفرینی/ تا نوک قله اما
که شیرها در خمیازه و
گرگ ها خط و نشان
که تنم زیر سایه سرو رها
به تٵخیر نیفتد
ماموریت باد در وسوسه کردن

عینک بالا بدهد و بجوید نامم را
مرد شاعری
که در جنگل آرامش می فروشد
شاید قصیده ای بلند شوند موهایم

در واژه های آراسته به گرمابه
بدور از دندان تیزی هوس
از مرگی سرخ آبستن

بر بلندای صخره ها
به سخره بگیرم نازنینی تنم را
و سنگ ریزه ها را
جمع کنم برای ساختن گور

# پروا _ پاچیده

#به_لختی_ز_اختیار

#نگاه
پیش سخنی به زیستمندی زِ برای های این سروده پیشرو و روایت مند که می برم به واگویه تامل در محاکات زن امروز است که در خاستگاه زیستن رنج تنهایی را زِ یک سو و دگرباشی خردمند را پیش می کشد آنهم به کوس سخن تاویلی در ساختار پیشرو و روایت چندگونگی روایت به شکست روایت که خیزش درون متنی مفاهیم اساسی هنر مدرن است تا بتواند به زبانی تعلیقی که استعاره خیزی زبان باشد پیش کشد روایت های تعلیق به وضع بیان خویش را آنهم در بحبوبه بودن و نبودن که یک مسئله مهم است تا داشتن و نداشتن های فراز فرودی مبهم…

و اما بعد

#روایت محوری این سروده: #روایت در آیت های پرداختی، شوندهای اعتراف به اعتراضات مدنی شده در این سروده جنبشی تا استقلال های رفتاری اندیشه را به چگالی وضع موجود که اعتراض به قراردادهای اجتماعی و تاریخی خزعبلات زیست به نام تاریخ مذکر است فرضیه دهد.

#بسیط_یافتگی
تاویل های متنی این سروده زِ برای های افق دار نعنای معنا اصیل بودن، روایتی را نشان می دهد که ردیابی شوندهای نقش دهنده آتش به اختیار معانی آنهم در جهان درنگی و گوناگون آزادی به مفهوم فمنیستی تامل دارد به است ها.
#نکته: این سروده روایت خیز از عوامل زمانی تا تاریخ زیستی به تاریخ مذکر واکنش هایی در برای های خواننده نشانه به نشانه نگری تلویحی در تلمیح های ذهنی اجتماعی را فراز می دهد که خواننده با خواندن آن به متن می رسد، معنا می یابد و معنا می دهد و اینجاست که مواجه با هستی متن می شویم از خاستگاه زبان روایت که خاصیت اجرایی در شکل گیری روایت افق های معنادار، تاویل به تاویل اجتماعی همه‌ بارز به گفتگو در همه پرسی می شود تا طعم طغیان روا شود.

#قضیه: این سرایند در سروده به #فعل_قرائت ، اندیشه می کند تا با چند گزاره ایهام ورز نظامی زِ نشانه های اتهامی جامعه مردسالار را زِ ایهام تا استعاره از محور زبان #درزمانی فراز آمده به ساخت گرایی نوین از پدیدارهای روانی تا فرهنگی به نقد سنت به تحلیل گفتاری واگویه ها بکشاند تا دلالت های نشانه شناسیک متن روایی را سبب ساز انتقال جهان عاطفه تا ادراک شکل شناسی دهند.

#و_اما_های_مبسوط

سراینده به فعل قرائت رسانیده متن را، که خود شوندیاب چگونه بودن و چگونه اجراست.
#نکته_یک: فعل تمام کردن یک روایت گزاره مند است.
#نکته _دوم: قراین قرائتی از متن کیفیت معطوف به زبان روایت ها هستند.

#بسیط: این سراینده به فعل قرائت در تبیین متنی به طرفیت ادراک شخصی با امرواقع روایت که دیالکتیک تنهایی است رسیده  آنهم با ادراک جمعی در برای های خواننده؛ وقتی به همزادپنداری دست می یابد خواننده و این رابطه متن (نگاه بیانگرایانه خطابه وار راوی) و پانوشت متن در خاصیت وجودی خواننده در متن آمیزی ذهن و دایره واژگان می شود،  نقد به لحاظ خود متن رسیدن که با این گزاره های تاویلی باید نگارش به پیشرو و متفاوت زیستی آیت روایتی مدرن با نگره فمینیسم را به عنوان صورتی از مسلخ زندگی دانست که  انسان در جهان مدرنیته مابین مسخ اندیشان تا استحاله ورزان چگونه از است مرام وار خود خیزش به دیالکتیک تنهایی رهسپار می شود تا نجاتی در مسلول زندگی بیابد و این انتخاب خود که در پی انتخاب به مسلول بودگی می رسد درست که تراژدی وضع شهروندی جامعه رو به دموکراسی ماست ولی بهتر از تسلیم شدن در جامعه مردسالار است.

#آریا_پورفریاد

تنظیم‌:پروا پاچیده،دبیر شعر رسانه