نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بررسی و دقت در فرهنگ عامه، باورها و آیینهای جامعه بهویژه جوامع غیرشهری و یافتن ارتباط و ریشه آنها موضوعی قابلتأمل و توجه است. مطالعه و شناخت علت و منشأ این آیینها که با موضوعات مختلفی در ارتباط بوده و در بسیاری موارد گره خوردگیهایی با جادو، مذهب و …دارند، میتواند تصویری از گذشته جوامع، اندیشه و باورهای نیاکانمان به دست دهد و در ادامه نیز با ثبت و نگهداری از فراموشیشان جلوگیری کند. هرچند که برخی از این رسوم با از دست دادن بسیاری از جزئیات خود مسیر فراموشی را در پیشگرفتهاند. وجود جادو در جوامع مختلف امری انکار ناشدنی است و میتوان انواع و اشکالی از آن را هنوز هم در زیستبومهای مختلف یافت که مستقلاً یا با درهمآمیختگی با دیگر موضوعات انسانشناختی توانسته خود را حفظ کند، بیآنکه مقبولیت خود را از دست بدهد. یکی از انواع جادو، جادوی تقلیدی است. در این نوع، میان جادو و مورد جادو (هدف) همانندی و شباهت وجود دارد و یا شبیهسازی میشود. رسمی با عنوان «بستن دهان گرگ» وجود دارد که دامداران برخی مناطق روستایی در کشور (با اندک تفاوتهایی) برای حفاظت از گلههای خود به کار میبرند. در این رسم وقتی تعدادی از دامها از گله جدا میشوند و تلاش برای یافتن آنها نتیجهای نمیدهد، صاحب دام قبل از تاریک شدن هوا خود را به یکی از کسانی که توان انجام این کار را دارند، رسانده و فرد موردنظر چاقویی را تا نیمه باز میکند و سپس سوره شمس و آیهالکرسی را بدون انفصال و یکضرب میخواند و در چاقو میدمد. بعدازآن چاقو را بسته و در جایی امن قرار میدهد تا کسی آن را باز نکند، چراکه باز شدن آن بهمنزله باز شدن دهان گرگ است. کسانی که از این روش استفاده میکنند باور دارند با این کار حتی اگر گرگها گوسفندان را پیدا کنند دهانشان برای دریدن گوسفندان باز نمیشود. البته به شرطی که چاقو باز نشود و کسی هم که سوره را خوانده آدم معتقدی باشد. جالب اینکه عکس این عمل برای باز کردن دهان گرگها بعد از پیدا شدن گوسفندان نیز انجام میشود. شاید در همان جوامعی که در مواجهه با خطر به این رسم عمل میشود، کمتر کسی ریشه و علت این رفتار را بداند و یا اصلاً برایش محل سؤال باشد؛ اما میتوان آن را در ارتباط با جادوی تقلیدی دانست که در شبیهسازی باز بودن و بسته بودن دهان گرگ با چاقو تجلی مییابد و چنانکه میبینیم از طریق درهمآمیختگی به حیات خود در فرهنگ عامه ادامه میدهد.
بخش یازدهم
IMG_7692 سعدینامه 🌹دوشنبه هر هفته یک حکایت از بوستانخداوندگار سخن سعدی🦋 #بابچهارمدرتواضع #گوشهشهناز #دستگاهشور با دلنشینسهتار استاد باهنر شنیدم که فرزانهای حق پرست گریبان گرفتش یکی رند مست از آن تیره دل مرد صافی درون قفا خورد و سر بر نکرد از سکون یکی گفتش آخر نه مردی تو نیز؟ تحمل دریغ است از این […]
دنیای کودکان و نوجوانان ، دنیایی پر پیچ و خم و شلوغ از جنس خستگی نیست بلکه دنیایی از کلمات و عبارات و علائم کشف نشده و جدیدی است که نیاز به شنیدن و فهمیدن و تعجب کردن و سوال نمودن و خندیدن یا گریستن همزمان با کودک و نوجوان دارد. بنابراین وظیفه ی نویسنده […]
موسیقی در اندیشه عرفانی مولانا مولانا موسیقی را مربوط به آسمانها و بهنوعی علم غیب و راز میداند. برای مولانا موسیقی صرفاً یک رمز برای بیان رازها نیست؛ بلکه او به عنوان یک عارف به این مسأله معتقد است. ریشۀ این اندیشه، به فیثاغورس میرسد که معتقد بود، موسیقی از آن افلاک است. به عقیدۀ […]