نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نوشتن ، جزیره ی نویسنده
در ستایش نوشتن یار خاطره سازم! از من می پرسی چرا می نویسم؟ نویسنده چه چیزی به جهان هستی ما اضافه می کند و نبودش چه حفره ای در زندگی ما به وجود می آورد؟ به این سوال پاسخ های متفاوتی می توان داد. یکی از پاسخ ها این است که در دل هر هنری یک نوع مقاومت نهفته است. نویسنده با متن آفرینی درصدد خلق جهان قدرتمند درونی خویش است و به این وسیله دربرابر ناخشنودکننده های جهان واقعی مقاومت می کند. نوشتن برای من یک جور دور زدن جهان واقعی است.آنجا که شنیده یا دیده نمی شویم یا احساس نمی شویم، آنجا که ذهن های کوچک و روح های حقیر از برآوردن بدیهی ترین تمنیات انسانیمان باز می مانند بناگزیر به نوشتن پناه می بریم. شاید رسالت هنر و تخیل آفریننده موجود در آن همین باشد: محافظت از انسان از چنبره نفس گیر برخی واقعیت ها. در چنین شرایطی نویسنده می کوشد با تیشه قلمش روزنه هایی از درون تنهایش به روی جهان بیرون بگشاید. چه کسی جز هنر شایستگی این را دارد که بر سر انسانی که در حال غرق شدن در چرخه سرگرمی و پول و قدرت است نهیب بزند و معناهای عمیق تر زندگی را در خاطرش زنده کند؟ شیرینم! در جهان متن تمام نقاب ها به یکباره فرو می ریزد. نوشتن یعنی افشا کردن آن “خود” هایی که در غبار نسل ها، جنسیت ها، برچسب های جزم اندیشانه، طبقه های محتوم اجتماعی و…رو به فراموشی اند و یا در سراشیبی انکار. اما وقتی مخاطبان از آثار یک هنرمند لذت می برند دیگر چه فرقی می کند که او در کجا زندگی می کند؟ مربوط به کدام طبقه اجتماع است؟ زن است یا مرد؟ برخوردار است یا محروم؟ و مگر کار هنر چیزی غیر از این است: پل زدن میان دل های روشن و وجدان های بیدار انسان ها در همه جای این سیاره زیبا. در این صورت به نظر تو آیا نمی توان گفت آن مخاطبانی هم که آثار هنری را پی می گیرند و ازانعکاس هنرمندانه سیمای رنج و لذت خود درآن ها غرق اندوه و شادی می شوند در واقع در پی غلبه بر واقعیات محتوم زندگی خویش هستند؟ ماه رویم! بگذار نوشته ام را با این سخن نویسنده نام آشنای روس، ولادیمیر ناباکوف به پایان ببرم. آنجا که در مصاحبه ای گفته بود: ” من نمی خواهم…نمی خواهم قلب ها را متاثر کنم. حتی مغزها را هم نمی خواهم زیاد تحت تاثیر قرار بدهم. چیزی که واقعا دوست دارم، آن صدای هق هق ضعیفی است که پشت هنرمند- مخاطب را آرام می لرزاند”.
۲۰ خرداد زادروز فخرالدین عراقی، گرامی باد. شیخ فخرالّدین ابراهیم بن بزرگمهر متخلص به عراقی در ۶۱۰ قمری در کُمجان (کُمیجان از توابع اراک امروز) دیده به جهان گشود. درباره نام و نسب عراقی، میان غالب تذکرهنویسان اختلاف است. به روایت حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده نام او ابراهیم، لقبش فخرالدین و نام پدر […]
با حالتی گیج، به تختم بر می گردم. چشم هامو می بندم تا کمی آرامش بگیرم. میون خواب و بیداری....
انتشار کتاب «ناخودآگاه سیاسی: روایت همچون کنش نمادین اجتماعی» نویدبخش جنبش نوینی دانسته میشود که جیمسون آن را «انقلاب آلتوسری» مینامد. این کتاب یکی از مهمترین آثار جیمسون و اثری بینا رشتهای در حوزههای سیاست، اقتصاد و مارکسیسم، روانکاوی، ادبیات و مطالعات فرهنگی محسوب میشود. ناخودآگاهی سیاسی و ایدئولوژی فردریک جیمسون پژوهشگر و نظریهپرداز مارکسیست، […]
مفهوم راز در تصوف و عرفان مقدمه در طول تاریخ تصوف اصطلاح راز دامنهای وسیع داشته و از جمله اصطلاحات پرکاربرد و مهم بوده است. بهطوری که در عنوان بسیاری رسائل و کتب صوفیه کلمه راز و سرّ آمده است و حتی خواجه عبدالله انصاری، در «رساله صد میدان»، میدان هشتاد و سوم را میدان […]