سخن امروز

سخن روز _محبت مضاعف به فرزندان در غربت_نجمه صالحی

هرروز با رسانه ایرانبان اروپا‌

غربت ، غربت است . فرقی نمی‌کند رها باشی در غریبی، یا غریب باشی در رهایی. کودکان قربانی مهاجرت که در تنهایی و انزوای خود دست و پا می زنند به بحران ناباوری و روان پریشی های مخرب دچار می‌شوند و در این ناشناختگی  مرگ احساس دارند.
خانواده هایی که تفسیری برای سفر نداشتند ودر اندوه کامل ، فرزندان خویش را رها کرده و به دنبال آمال  و آرزوهایشان کودکان را ترک می‌کنند  و در این میدان بی شور و نشاط و عاری از دست نوازشگر ، رخدادهای غیر قابل انتظار پدید می آید.کمبود عاطفی آنها را به سوی دغدغه های ناشناس در مجهولات گمشده راهی می‌کند.کسی برای آنها دلسوز نیست. بارها شنیدیم که غربت سخت است تلخ و دشوار است اگر بی هدف راهی و مسافر باشیم و تجارب تلخی گریبان خانواده ها و کودکان و فرزندانمان را می‌گیرد.  میل داشتن به منافع شخصی و آرزوهای پوچ زودگذر تمام راه یک مهاجر نبوده است.آسیب های جبران ناپذیری در این تصمیم اشتباه وجود دارند که برای رفع خساراتِ به عمل آمده کمی دیر خواهد شد.زیرا انسانی که معنای حیات و شور زندگی را در زادگاهش درک نکند هیچ کجای جهان خوشحال نیست و در سرخوردگی و تلمبار  تهاجمات از بین می‌رود.آنجاست که آرزو میکنیم سادگی قعر آن دارایی هایی است که آن را نادیده گرفتیم و نشاطی را ترک کردیم که ما را در چالش نگرانی و متراکم کردن صمیمت و دور همی ها راهی کرد مهاجرت تصمیم پهناوریست. کار آمدی بنیادی با پذیرش آنچه در مسیر است را حاکم . تمام آینده ی کودکان در رشد فرهنگی خلاصه نخواهد شد آنها نیاز به مهر و عاطفه دارند حامی مادام العمر میخواهند تا از این دلگرمیِ امنیت آرامشی خاطر داشته باشند همانگونه که ما به اکسیژن آب و غذا نیازمندیم روح ما تغذیه می‌خواهد.
مهاجرت بد نیست .مسافر قائلی باشیم
و خود را برای زندگی دوباره آنچنان بسازیم که در تخریب دنیای جدید ، هراسی نداشته باشیم.
سفر بخیر مهاجر …