فرش ایرانی و بهشت در فرش ایران. بخش دوم – دکتر مونا تلاشان

بهشت فرش ایران
– درباره بهشت
آفرینش‌های هنری ایرانیان، همواره همسو و همقدم با مبانی فکری و فرهنگی آنان بوده و از هویت ایرانی نشأت گرفته است. همانگونه که پیشتر گفتیم، « بهشت » و موتیف‌های آن، یکی از مضامین پرکاربرد در هنر ایران بویژه هنر فرش است که پیش از ورود به این مبحث، بایستی به بررسی این واژه و ریشه آن پرداخت.


• بهشت:
در متون اوستایی به‌صورت « وهیشت » صفت تفضیلی در معنای «بهتر» به کار رفته است. بهشت که در زبان فارسی به معنای فردوس است، از همین واژه می باشد. همچنین از همین واژه، « انگهو وهیشت» یعنی بهترین جهان نیز مشتق شده است.
در ارداویرافنامه ( فصل۸،۷ و ۹) آمده است که پس از سپری نمودن سه مرحله هومت (اندیشه نیک)، هوخت(گفتار نیک ) و هورشت( کردار نیک)، روان مرد نیکوکار به فضای فروغ نیکوکار که « انیران» است می‌رسد. آنجا بارگاه جلال اهورامزدا یا عرش اعظم است که در ادبیات فارسی گرزمان ( در اوستایی : گروتمان) گویند؛ یعنی خان و مان ستایش و برترین سرودها و آواها.


در مقابل بهشت، « دژانگه» یعنی جهان زشت است که در زبان فارسی، دوزخ، شده است.
حال با توجه به موارد فوق می توان گفت که تصور جایگاهی چون بهشت، بدین صورت که در ادبیات پس از اسلام نیز رواج یافت، از نگارش ارداویرافنامه به بعد و اندیشه های ارداویراف در این کتاب است که شکل می‌گیرد و گرنه تا پیش از آن، بهشت یا وهیشت، تنها به عنوان صفتی در سر واژگان دیگر به کار می‌رفته است، مانند واژه «اردیبهشت» ( امشاوهیشت) به معنی بهترین راستی و درستی.
بنابر اعتقادات باستانی، پس از ۳ شبانه‌روز و در بامداد روز چهارم (آذرگشسب، ۲۰۵)، روان مردۀ پرهیزکار که کارهای نیکش بیشتر باشد (ارداویراف‌نامه، ۳۱)، پس از گذراندن مرحلۀ داوری، احساس می‌کند که روشن شده است و از میان گلها و بوهای خوش گذرانده می‌شود و در حالی که بادی خوش‌بوتر از دیگر بادها از نیمۀ جنوبی بر او می‌وزد، با راهنمایی وجـدانش ــ که بـه‌صورت دوشیزه‌ای زیباست ــ و با برداشتن ۳ گام، نخست در پایۀ اندیشۀ نیک، سپس در پایۀ گفتار نیک و سرانجام در پایۀ کردار نیک پای می‌نهد و با برداشتن چهارمین گام، به پایۀ روشنی های بی‌آغاز اندر می‌شود.

همچنین می‌توان نتیجه گرفت، واژه ای که در فرهنگ ایران باستان بیشتر با اصطلاح بهشت در دوره پس از اسلام، مطابقت دارد، واژه « گروتمان» است که در بالا از آن یاد کردیم و به همین دلیل است که گروتمان در ترجمه متون پهلوی و اوستایی به زبان فارسی، معادل « بهشت » گذاشته شده است. در فرهنگ لغت های عصر حاضر نیز بهشت جایی خوش آب ‌و هوا، فراخ‌نعمت و آراسته است که نیکوکاران پس از مرگ، در آن مخلّد می‌شوند (برگرفته از لغت‌نامه دهخدا )
فردوس (پردیس) به معنای باغ یا جای محصور پر از درخت و گیاه و چهارپای سودمند است. از دید معنایی، این واژه را با واژه‌های عربی حدیقة: باغ (از ریشۀ ح د ق: احاطه‌کردن)، و جنّة: بهشت (از ریشۀ ج ن ن: پوشاندن، احاطه‌کردن) سنجیده‌اند .
پس با همین درآمد در گام اول، به این نکته درخصوص بازتاب بهشت در فرش ایرانی می‌رسیم که تجلی بهشت در فرش، مربوط و منوط به دوره اسلامی نیست و این مضمون بسیار پیشتر از آن در یاد و حافظه ایرانیان وجود داشته است.