سکوت می کنی و جهانی در من می رقصد « همراه با شاعر معاصر مریم حشمت پور»

شاعر: مریم حشمت پور سکوت می کنی و جهانی در من می رقصد و کسی  ترانه هامان را نخواهد خواند دست در دست واژه ها چشم میدهیم تا عشق جایی که نه لب نه آوازش پیداست !!! **************************** مرده  شور  برگ ها را ببرد بشوید از تن شان پاییز را خودکشی جمعی نهنگ ها بس […]

شاعر: مریم حشمت پور

سکوت می کنی و
جهانی
در من می رقصد

و
کسی  ترانه هامان را
نخواهد خواند

دست در دست واژه ها
چشم میدهیم تا عشق
جایی که نه لب
نه آوازش پیداست !!!

****************************
مرده  شور  برگ ها را ببرد
بشوید از تن شان پاییز را

خودکشی جمعی نهنگ ها بس نبود
این بار درخت ها در مسیر هر روزم
مویه می کنند
باد هم که بی وقفه
می آوازد

نکند مرگ
با یک دکمه می میراند

هیچ کس نیست
جز رفتگری که سلام مرا
با اندوه می روبد

*****************************

و جشن  می گیریم
حروف صدا را
در تشتت  ترانه شب
پشت پلک پنجره ها
بغض غرور  به باد
به آب می دهیم
مومیایی شبی را
که در قرار خاک به خواب
و صبح برانگیخته خواهد شد
و تو چه می دانی اش ؟!