نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
زندهیاد “حمید ایزدپناه” متخلص به “صفای لرستانی” شاعر و پدر غزل لری، زادهی ۲۶ آبان ماه ۱۳۱۲ خورشیدی، در خرمآباد بود.
وی فرزند مرحوم “میرزا قاسم ایزدپناه” (ساکی)، و فارغالتحصیل دانشکدهی الهیات، مدرس، نویسنده، شاعر و پژوهشگر تاریخ و موسیقی لرستان بود. او نخستین مدیرکل اداره فرهنگ و هنر لرستان بود و در دورهی ایشان موزهی مردم شناسی و آثار باستانی لرستان بصورت رسمی در مکان قلعهی فلکافلاک راه اندازی شد. با تألیف نخستین کتابهای باستانشناسی علمی دربارهی لرستان و تدوین نخستین لغتنامهی لری و لکی و با نوشتن این دو کتاب «فرهنگ لری و لکی» در حفظ زبانهای اوستایی و پارسی باستان که زادگاهشان جنوب غرب ایران و در میان جغرافیای مردم لر است کوشید. سرانجام وی در ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ در پاریس درگذشت.
▪︎کتابشناسی: – لرستان در گذرگاه تاریخ و زمان – آثار باستانی و تاریخی لرستان در ۳ جلد – شاهنامه لکی (تدوین) – فرهنگ لری – فرهنگ لکی – شاعران در اندوه ایران – داستانها و زبانزدهای لری و کتابشناسی مثلهای فارسی (گردآوری) – آهنگها و ترانههای لری (گردآوری) – کتیبههای لرستان و… ▪نمونهی شعر لری: (۱) آساره شمار شُوِ بی خآو و قرارم پاییز گرته ی بَختِمُ و گم کرده بهارم آواره صحرای خیالِ شو و روزم بیماردلِ گُم بیه دی گَرتُ و غُوارم فرهاد دلی هادِ هوای گل شیرین تیشه ی غمِ او اَر نَکِنه بیخِم و بارم بُز ار بنشینه قووه عشقم عجبی نی خوم حاَسه و حوم کرده و خوم باخته قمارم جا پای خیالی گذرا مَن دِ خیالِم ائی نقش اُمیدَ که چِنی برده ستارم دوسی دُمِتَه چِش کِنِکی شیوه کارت رَتِم سی شکارت که چِنی کردی شکارم بختی تو وه مقصود رَسس هر که تونه دی کاشکی بووی بخت بیارِ شوِ تارم شو، بارون و دیری و غم و مونسی دل گول حَردَه دلِ بی صِفتِ پا وه فرارم وا ای دل که فنا با که چِنی کرده اسیرم وا ائی بی سر و پائی که چنی کرده دوچارم هرگز ز «صفا» قصه شوگار نپرسی شُعله ی غَمِ شوگار و پریسکه ی ری حارم.
(۲) دل اَر دل فقیر مِنه و چَش چَش تُونَه دونم ز تیر سِیل تو جو بیر نمی کنه چَش ار چَش خمار تُونَه و دل دل مِنه هرجا چَشِت روه دل مِه وا چَشِ تُونَه چَش مَس، خمار چَشِ تو نِیل دل مِه مس بَکَه دیوونه اَر مَس بَکَه پَروا نمی کِنَه دوس دوسَه دُشمه دُشمه اما تو کومشونی خنت ار ز دوسیه سیل سیل دُشمنه خوآم تونی خیال تونی عشق مِه تونی دنیا خُوه ار بوئی اما نه بی تو چی آهو رَم نَکو که نََکِنه رَم دِ دِلم سایه که ها دِ پشت سرت ، وَ دلِه منه گیرم “صفا” که چُل توتِه تِ خدا بَکَه ار مِه تو نِه دیمَه که خدا هم والا تونه
(۳) بخت و مه یاری کرده که ورگردم و وطنم بشینم تی دالکم واش بوئم واش بخنم مرغ دل د قفس سینه نمنه قرارش چه خوه آروم بئیره سر بیا انتظارش میشینم و سینهی اور رفیقو هان د کنارم پر میزنم چی کموتر زی برسم و دیارم عسر د چشیام میریزه یه گریوه شادیه اور غم د آسمون دل مه فراریه بلبل باغ ایرونم کی قفس جای منه میزنم مه پر د شادی یه د عشق وطنه.
▪نمونهی شعر فارسی: (۱) [بی یاد تو؟] گرچه از تو آزردهام ای شهر و دیار بی یاد تو ای شهر، مباد این دل زارم از تو؟ نه، از این گردش دوران به فغانم از خویش؟ نه، از انده ایران به حصارم هر چند که باغ تو قفس گشته به جانم دور از تو به جایی پر پرواز ندارم هر جا که نشانی هست ز تو پر کشم آنجا تا نام و نشانم را از نام تو دارم گیرم که سفر کردم و از کوی تو رفتم.
(۲) آنجا چه نوایی ز غم خویش برآرم نوروز و بهارت را در خاک که جویم دور از تو نشان نیست ز نوروز و بهارم در غربت خویش همه با یاد خویشم چون خواری غربت شکند در دل خارم اینجا غم تو رونق شعر و سخن من آنجا چه سرایم؟ نه سرایم نه قرارم من نوحهسرای قفس پر غم خویشم من قصهسرای شب این قوم و تبارم زی باغ بهشتی، نپرم زین قفس خویش خوش باشد بر دامن نام تو غبارم در بستر خاک تو نهم سر، به امیدی تا گل شوم از خاک تو و سر به در آرم یا ساغر میگردم و اندر کف مستان با نام تو لب بر لب ساقی بگذارم تا نام تو از شعر «صفا» شور برآرد بی یاد تو ای شهر مباد این دل زارم.
(۳) [شب شکن] کاش از پنجرهی خاطرهها میدیدی گذر عمر و جهان گذرا میدیدی چه کنم! سیل سرشکم ره دیدار ببست کاش این سیل پر از چون و چرا میدیدی کاش در آینه چشم نگه گم نشدی تا سراپای دلم پر ز وفا میدیدی تا تو رفتی دل من سایه به دنبال تو شد کاش این سایهی از خویش جدا میدیدی دل به پای تو چشمم به رهت مانده بیا کاش بیداری شب سوز مرا میدیدی گرچه بیداد شب بوم بلا دیدی کاش شب شکن مرغ سحرخوان هما میدیدی کاش در پردهی مهتابی پر نقش و خیال نغمه خوانان شب شور و نوا میدیدی عطر یاد تو بر این کلبه بقا میبخشد کاش این بزم غریبانه ما میدیدی عشق کو گوهر نام وطنم بر دل کند کاش بر خاک درش نام صفا میدیدی.
گردآوری و نگارش: #لیلا_طیبی (رها) دبیر سرویس شعر اقوام (لری)
لیلا طیبی / مستند «خداحافظ طبریه» ساخته «لینا سوآلم» به عنوان نماینده رسمی سینمای فلسطین در جوایز اسکار ۲۰۲۴ معرفی شد.
لیلا طیبی / خانم “نیلگون مارمارا” شاعر ترک، در ۱۳ فوریه ۱۹۵۸ میلادی، در شهر در استانبول، در خانوادهای مهاجر از بالکان به دنیا آمد.
زانا کوردستانی / «چمدان» به کارگردانی آکو زندکریمی و سامان حسینپور، موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه از جشنواره پارما شد.
زانا کوردستانی / استاد “رضا کریممجاور” نویسنده و مترجم ایرانی کُرد ایرانی، زاده ۱۳۵۷ خورشیدی در بوکان است.