فرهنگ مجموعی از عشق و توجه – به قلم لیلا رضاوند

بیایید در روزگاری که همگان چشم به شکست ما دوخته اند
دست به دست هم دهیم و از بندهای بهم گره خورده مشکلات رها بشویم .
سخت است بدانی و نتوانی
بتوانی و نگذارند
ما اینجاییم تا دست فرزندان میهنمان را بگیریم
کاری می کنند که گریبانشان را بگیریم.
عزیزان مهربان من
همیشه در سرزمین ما ، کیفیت ها فدای کمیت شده اند.
اعجاز بزرگ معلم را ندیده گرفته اند
به بی مهری در انزوایمان گذاشته اند
زیر انبوه خواسته ها و برنامه های بیهوده لگدکوبمان کرده اند
گرفتار چیزهایی شده ایم که جز فرع نبوده است اصل را گم کرده ایم.
بیایید تا دیر نشده خودمان دست به کار شویم .
توجه به آموزش و آموزش با آرامش خاطرو آسودگی خیال با معجزه ی مهربانی دنیا را می سازد . نادیده گرفته اند!
رفتار نابجا و روش های دلگزا تنها و تنها مغزهای سرزمینمان را فراری می دهند .

استاد علم و معرفت و اخلاق بودن در نهاد ایرانیان بود و کم نداشتیم و نداریم نامداران زبانزد و ماندگار.
بیایید نگذاریم از وجودمان مهر ، از خویمان ، صداقت و گذشت ، از کارمان لذت، از حضورمان شوق، از زندگیمان آرامش ، از خاکمان سرسبزی ، از دلمان امید و از دنیایمان خوشبختی و فردا را بگیرند.
ما معلمیم از همان جنس بیداری و عشق ، از همان ها که زندگی کردن را آموختند به قیمت از دست دادنش، آنان که چگونه رفتن را یادمان دادند .

ما هستیم تا خوب دیدن را ، زیبا شنیدن را ، بهتر زیستن را بیاموزیم .
بزرگان ایران من !
آیا فکر نمی کنید که بیراهه می رویم ؟
گرفتار اعدادی شده ایم ناخواسته
اسیر اندازه هایی نماندنی
دیر دارد می شود بزرگان
کمی همت
به جرعه ای هم می شود دریا راچشید.
آینده را نگذاریم از دستمان بگیرند .
کودکان سرزمینمان به اندکی مهربانی و توجه محتاجند.
همیشه که معیارمان نرخ و رقم نمی شود .
اساس اگر رشد و خودکفایی است ، هدف اگر قله ی موفقیت است ذهن ها را دریابیم.
فکرها را بارور کنیم .
داریم با هجوم اطلاعات نخواستنی گریزانشان می کنیم .

دست بوس معلم مهرورزی که
“جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را ”

من هم معلمم
با تمام سختی هایش
اما
جز این راهی نیست که معلم را، فرهنگ را، تربیت را ، اندیشه پروری را دریابیم.
مغزهای کوچک آینده سازانمان را دریابیم.

امیدوارم با ایجاد شوق و انگیزه و علاقه در وجود دانش آموزان،آرامش و اراده و توانایی شان را برانگیزیم و به آنچه می خواهیم و آرزویش را داریم برسیم .

ازهمین مهر معلم هست که معلمانی خلاق ،بزرگان دانشمند و فیلسوف و پزشک و هنرمند ،وزیر و رییس و آینده ای سبز و مترقی ساخته می شود .

آرزوی روزی را دارم
که
با لبخند و میل و عشق در کنار هم باشیم
و جز
سپاس و عشق ورزی و رضایت و سرزندگی نبینیم.

حرف دل ،درددلی از سر دلسوزی و عشق
با تمام خستگی و دلزدگی