مثلث کارپمن ( تعاملات اجتماعی) – سعیده اکبری بیرق
از دیــدگــاه روابــط مــتقابــل (TA) وحــیده در مــثلث کــارپــمن گــیر افتاده و راه بیرون رفتن از آن را نمی داند .
** مثلث کارپمن چیست؟
مـثلث کـارپـمن اولــینبــار تــوســط اســتیو کــارپــمن و در دهــه ۶۰ قــرن بیســتم مــیلادی ارائــه شــد.
ایــن مــثلث، مـدلـی بـرای تـوضـیح تـعامـلات اجـتماعـی نـاکـارآمـد و نـاقـص اسـت کـه در آن هـمیشه سـه نـقش اصـلی دیـده میشود:
** قربانی، نجات دهنده و آزارگر.
هر نقش از این اضلاع، نشاندهنده پاسخی مشترک و بیاثر در درگیری است.
مــثلث کــارپــمن مــیتــوانــد در هــر رابــطهای شــکل بــگیرد.
از رابــطه بــا همســر تــا رابــطه بــا فــرزنــدان، هــمکاران،دوستان و…
کـارپـمن تـوضـیح مـیدهـد کـه هـمه مـا بـه صـورت آگـاهـانـه یـا نـاخـودآگـاه بـه صـورت عـصبی بـرای ایـفای یـکی از ایـــن ســـه نـــقش بـــرنـــامـــه ریـــزی شـــده ایـــم و هـــمیشه یـــکی از ایـــن نـــقشهـــا را در پـــاســـخ بـــه نـــقش مـــقابـــل انـــتخاب مـیکـنیم.
مـعمولا پـیشینه تـربـیتی و شـرایـط زنـدگـی در سـالهـای ابـتدایـی حـیات، تـعیین کـننده نـقشهـای مـا در این مثلث هستند.
****نقشهای مثلث کارپمن
در مثلث کارپمن، هر بازیکن در نقشی خاص قرار میگیرد که بهصورت زیر تعریف میشوند:
**نقش قربانی
بـیچاره مـن!
ایـن از مـتداولتـریـن عـبارتـی اسـت کـه از قـربـانـی مـیشـنویـد یـا بـا خـود تـکرار مـیکـند.
قـربـانـیان اغـلب احـساس درمـانـدگـی، گـرفـتاری، نـاامـیدی و بـیچارگـی دارنـد. آنهـا حـس مـیکـنند در زنـدگـی و رابـطه خود مورد ظلم واقع شدهاند و هرگز حاضر به پذیرش مسئولیت رفتار خود نیستند.
**همه چیز تقصیر دیگران است؛
هرکسی جز من!
قــربــانــیان خــود را نــاتــوان فــرض مــیکــنند و بــه ســرزنــش عــلل و عــوامــل آزار خــود مــیپــردازنــد. آنهــا هــمیشه دنبال کسی یا چیزی هستند که نجاتشان دهد و مشکلشان را حل کند.
اگـر قـربـانـیان هـمچـنان در مـوضـع افسـردگـی بـاقـی بـمانـند، از تـصمیمگـیری، حـل مـشکل، احـساس رضـایـت از وضعیت و در انتها موفقیت باز خواهند ماند.
**ناجی
بـگذار کـمکت کـنم!
ایـن مـهمتـریـن نـقش نـاجـی در مـثلث کـارپـمن اسـت.
نـاجـیان دائـم در تـلاش هسـتند تـا در وضــع قــربــانــیان مــداخــله کــنند و آنهــا را از آســیب نــجات دهــند.
آنهــا از ایســتادن و تــماشــای غــرق شــدن قربانی احساس گناه میکنند.
نـــاجـــیان در بـــسیاری از مـــوارد نـــیت خـــیر دارنـــد و هـــمیشه در تـــلاش هســـتند تـــا بـــه افـــراد دیـــگر کـــمک کـــنند.
آنهــا نــمیفــهمند کــه بــا ارائــه راه حــلهــای مــوقــت و کــوتــاهمــدت بــه قــربــانــیان، آنهـا را وابسـته بـه خـود نـگه میدارند و نیازهای خود را نادیده میگیرند.
ایـن هـمان دلـیلی اسـت کـه بـاعـث مـیشـود نـاجـیان در مـثلث کـارپـمن، هـمیشه خسـته و تـحت فـشار بـاشـند و وقتی برای کارهایشان باقی نماند.
**آزارگر یا زجردهنده
تـقصیر تـوسـت! زجـردهـنده یـا آزاردهـنده در مـثلث کـارپـمن هـمیشه در نـقش مـنتقد ظـاهـر مـیشـود و از هـمه انتقاد میکند؛ از ناجی تا آزارشونده.
مـشکل ایـنجاسـت کـه زجـردهـنده هـا صـرفـا مـنتقد هسـتند و هـرگـز راهحـلی بـرای بهـبود وضـع ارائه نمیدهند.
آنها عیبیابی میکنند اما راه حلی در چنته ندارند.
کـار زجـردهـنده هـا کـنترل و تـحت فـشار قـرار دادن قـربـانـیان اسـت و حـتی گـاهـی رفـتار قـلدرمـآبـانـهای بـا آنهـا دارند.
****** چرا مثلث کارپمن شکل میگیرد؟
مــثلث کــارپــمن زمــانــی شــکل مــیگــیرد کــه در رابــطه، مــوقــعیتی ایــجاد شــود کــه یـکی از طـرفـین بـخواهـد خود را به قربانی یا آزاردهنده تبدیل کند.
در ایـن شـرایـط، نـقش اول شـکل مـیگـیرد و سـایـر نـقشهـا در واکـنش بـه نـقش اول ایـجاد مـیشـونـد.
قـربـانـیبه ناجی نیاز دارد و آزاردهنده به قربانی. هــریــک از طــرفــین رابــطه مــیتــوانــند درطــول زمــان در نــقشهــای خــود جــابــجا شــونــد و مــوقــعیتهــای مــختلفی داشته باشند. بــایــد تــوجــه کــنید کــه هــر درگــیری و نــزاع بــه شــکلگــیری مــثلث کــارپــمن منجــر نــمیشــود، بــلکه نــیاز اســت کــه یکی از طرفین رابطه سعی کند تا نقش اصلی را برعهده بگیرد تا کمکم مثلث ایجاد شود.
کــــارپــــمن اعــــتقاد داشــــت کــــه مــــعمولا زمــــینه هــــای شــــکل گــــیری نــــقش هــــای مــــثلث بــــه کـــودکـــی و زنـــدگـــی در خـانـواده در سـالهـای اولـیه عـمر بــرمــیگــردد. افــراد بــرای بــهدســت آوردن رضــایــت نــاســالــم، دســت بــه تعامل در این مثلث میزنند.
*****چگونه از مثلث کارپمن خارج شویم؟
**درمان مثلث کارپمن
– قــدم اول در خــروج از مــثلث کــارپــمن، آگـاهـی از رفـتار اسـت.
کــافیســت یــکی از طــرفــین مــتوجــه شــود کــه در چـه نـقشی قـرار گـرفـته اسـت و بـایـد چـه گـامهـایـی را بـرای تـغییر ادراک و اعـمال خـود بـردارد تـا بـه ایـن چرخه پایان دهد.
بـــایـــد بـــه ایـــن نـــکته تـــوجـــه کـــنید کـــه هــمه مــنازعــات در رابــطه، نــاســالــم و ویــرانکــننده نیســتند.
مـــا همیشه با هم اختلاف نظر خواهیم داشت و ممکن است برای این اختلافات باهم بحث کنیم.
**** آیا بهصورت منظم درگیر منازعه میشوید؟
اگر جوابتان مثبت است، باید به فکر تغییر شرایط بیفتید.
– نـکته دیـگری کـه بـایـد درنـظر بـگیریـد ایـن اسـت کـه ایـجاد مـثلث کـارپـمن هـم مـحصول شـرایـط بـیرونـی اسـت و هـــم مـــحصول شـــرایـــط درونـــی.
– قــدم اول در حــل بحــران ایــن اســت کــه خــودتــان را بــشناســید و بــا تحلیل واقعبینانه و بیطرفانه شرایط، آن را درست درک کنید
**اگر آزاردهنده هستید

بــرای خــروج از ایــن شــرایــط و شکســت مــثلث کــارپــمن بــایــد دســت از انــتقاد دائــم بــرداریــد. در بــسیاری از مــواقــع ایــن شــما هســتید کــه شــرایــط نــامــطلوب را ایــجاد کــرده اســت و بــایــد بــه دنــبال حــل مــشکل در خــودتــان باشید. کـــافیســـت دســـت از ســـرزنـــش و قـــلدری بـــرداریـــد و کـــمی بـــه ریـــشه هـــای مـــشکل پـــیش آمـــده فـــکر کـــنید.
بـــه ایـــن تـــرتـــیب راههـــای بهـــتر و ســـالـــمتـــری را بـــرای مـــقابـــله بـــا اســـترس پـــیدا خـــواهـــید کـــرد و شـــرایـــط مـــسالمـــت آمـــیزتـــر خواهد شد.
**ناجی
اگـر نـاجـی هسـتید، بـایـد بـدانـید کـه مـانـدن در ایـن وضـعیت مـیتـوانـد بـه قـیمت تـحتتـاثـیر قـرار گـرفـتن سـلامـت
روان و رفاهتان تمام شود.
شـایـد فـکر کـنید کـه اگـر درگـیر نـشویـد، هـمه چـیز خـراب خـواهـد شـد. شـایـد احـساس گـناه کـنید و فـکر کـنید
که بدون شما پیش نخواهد رفت.
امـا یـادتـان بـاشـد کـه نـاجـی بـودن در مـثلث کـارپـمن بـه مـعنای ایـن اسـت کـه خـودتـان بـه قـربـانـی تـبدیـل شـویـد. حــتی ایــن وضــع مــیتــوانــد بــه کــسی کــه بــه خــیال خــودتــان درحــال نــجات او هســتید هــم آســیب بیشــتری وارد کنید و باعث ایجاد مشکل در زندگی او شوید.
تــلاش کــنید تــا مــرزهــای ســالــم کــمک بــه دیــگران را کــشف کــنید و یــاد بــگیریــد کــه شــما مــسئول نــجات دادن جهان نیستید و فدا کردن خود، هرگز از شما قهرمان نخواهد ساخت.
**قربانی
هــمه قــربــانــیان در مــثلث کــارپــمن بــاایــن طــرز تــفکر بــزرگ مــیشــونــد کــه هــیچ کــنترلــی در زنــدگــیشــان نــدارنــد.
آنها همیشه خود را مخلوق شرایط میبینند و به نظرشان همه چیز از ید اختیار آنها خارج است. بــله! ایــن واقــعیت غــیرقــابــل انــکار اســت کــه گــاهــی شــرایــط دســت مــا نیســت و مــمکن اســت از جــایــی دیــگر ضربه بخوریم، اما در اکثر مواقع این ما هستیم که شرایط بد را ایجاد میکند.
درواقــع عــامــل اصــلی رنــج مــا، خــودمــانــیم و قــبل از آنــکه قــربــانــی رفــتار دیــگران شــویــم، قــربــانــی خــودمــان شده ایم.
کافیست مسئولیت زندگیتان را برعهده بگیرید و با اتخاذ اقداماتی، زندگی جدیدی بسازید.
****** تبدیل مثلث کارپمن به رابطه ای پویا و توانمندکننده
دیـویـد امـرالـد در ســال ۲۰۰۹ کــتابــی منتشــر کــرد کــه در آن از راههــای بــرونرفــت از تــعارضــات مــنفی و بـازیـابـی رابـطه حـرف مـیزد.
او در ایـن کـتاب بـهدنـبال ایـن بـود کـه افـراد را بـرای تـغییر جهـت از تـعارض بـه روابط مثبت و سازنده آماده کند.
او ســـــه وضـــــعیت بـــــرای بـــــرون رفـــــت از مـــــثلث کـــــارپـــــمن ارائـــــه داد:
*از قـــــربـــــانـــــی بـــــه خـــــالـــــق،
* از آزاردهـــــنده بـــــه چالشساز
*از ناجی به مربی
*از قربانی به خالق
اگر قرار است نقشتان از قربانی به خالق تغییر کند باید دو اتفاق کلیدی را در خودتان رقم بزنید:
– اول اینکه باید به این سوال جواب دهید:
شما چه میخواهید؟
بــعد از یــافــتن هــدف، نــوبــت بــه بهــبود تــوانــایــیهــا بــرای رســیدن بــه هــدف مــیرســد.
درواقــع شــما مــامــوریــت دارید که شرایط خود را تغییر دهید و به تعیینکننده تبدیل شوید.
بـــه ایـــن تـــرتـــیب طـــرز فـــکرتـــان نســـبت بـــه شـــرایـــط عـــوض خـــواهـــد شـــد و بـــهجـــای آنکـــه خـــود را قـــربـــانـــی شـــرایـــط و دیگران ببینید، احساس میکنید محور حل تعارضات هستید.
قـدرتـمند شـدن بـه شـما اجـازه مـیدهـد راه و جـایـگاه خـود را پـیدا کـنید و بـهجـای فـرو رفـتن در لاک تـدافـعی در تعارضات، به خالق تبدیل شوید.
– دوم ایـنکه بـایـد یـاد بـگیریـد کـه درقـبال مـشکلاتتـان مـسئول بـاشـید. هـمه مـا در زنـدگـی مـشکلاتـی را تجـربـه مـیکـنیم و شـرایـط غـمانـگیزی بـر مـا حـاکـم مـیشـود.
امـا ایـن مـسئله نـبایـد مـا را در مـوقـعیت آسـیبپـذیـر قـرار دهد و یا درمانده شویم.
** از آزاردهنده به چالشساز
چــالــشســازی مــوقــعیتی اســت کــه مــیتــوانــد مــثبت یــا مــنفی بــاشــد.
ایــن انــگیزه چــالــشســاز اســت کــه بــه شــما نقش مثبت یا منفی را در مثلث کارپمن میبخشد.
تـلاشـی کـه بـایـد در ایـن وضـعیت داشـته بـاشـید ایـن اسـت کـه بـر تـوانـمندسـازی و پیشـرفـت طـرف مـقابـلتان تمرکز کنید، نه تضعیف یا تحقیر او.
اگـر بـر ایـجاد فـرصـتهـای رشـد مـتمرکـز شـویـد، نـقش شـما بـه شـخصیتی نـوعدوسـت و انـگیزهبـخش تـغییر خواهد کرد و این مثلث را از بین خواهید برد.
**از ناجی به مربی
ایـن رابـطه شـما بـا قـربـانـی اسـت کـه نـقش شـما را از نـاجـی بـه مـربـی تـغییر مـیدهـد.
مـربـی بـرخـلاف نـاجـی درک مـیکـند کـه هـیچکـس جـز خـود فـرد تـوانـایـی اصـلاح وضـعیت را نـدارد و تـلاش او بـر تـوانـمندسـازی قربانی متمرکز است؛ نه نجات او.
ســـعی کـــنید از زیـــر بـــار بـــهدوش کـــشیدن وزن عـــاطـــفی رابـــطه خـــارج شـــویـــد و بـــهجـــای آن در طـــرف مـــقابـــل انگیزه و اراده برونرفت از شرایط را ایجاد کنید.
به این ترتیب مرزهای سالم رابطه حفظ خواهند شد و در مثلث کارپمن گیر نخواهید کرد.
ایجاد تغییرات معنادار در روابط فردی توانایی داشتن و حفظ رابطه سالم شخصی با افراد دیگر، بیشتر از هرچیزی در خود ما ریشه دارد.
مـا در درجـه اول بـایـد درسـت درک کـنیم کـه چـرایـی انـجام کـارهـایـمان چیسـت و چـرا احـساسـات مـتفاوتـی را تجربه میکنیم.
اگـــر خـــواهـــان زنـــدگـــی شـــاد و آرام هســـتید بـــایـــد بـــتوانـــید بـــرای درگـــیریهـــا و چـــالـــشهـــای روابـــطتـــان راههـــای مسالمتآمیز پیدا کنید.
یـادتـان بـاشـد کـه هـمه مـا در روابـط فـردیمـان دچـار چـالـش مـیشـویـم یـا بـه تـله مـثلث کـارپـمن گـرفـتار خـواهـیم شـد، امـا چـیزی کـه مـهم اسـت ایـن اسـت کـه در چـنین شـرایـطی تـوانـایـی خـود را بهـبود دهـیم تـا بـهسـادگـی از آن خارج شویم.
خــودتــان را در آغــوش بــگیریــد و بــرای بهــبود مــهارتهــایــتان تــلاش کــنید تــا بــه آرامــش فــکری بــرســید. آرامــش شما آرزوی قلبی ماست.
ارسال دیدگاه