بررسی تطبیقی شخصیت های اساطیری اشعار احمد شاملو و فدریکو گارسیا لورکا

مکاتب ادبیات تطبیقی- دکتر حسن اکبری بیرق، زهرا سادات

ماهیت ادبیات تطبیقی:
ادبیات تطبیقی شاخه ای از علم ادبیات است. در واقع هر ملتی در روند تکامل و شکوفایی خود نوعی داد و ستد فرهنگی و ادبی با دیگر ملل دارد.رسالت ادبیات تطبیقی بازنمایی سیر پیوندهای ادبی ملت های گوناگون و بخشیدن روح تازه به آنهاست. همچنین ادبیات تطبیقی هر ملتی را از مرزهای خود فراتر می برد و آن را در مقام جزئی از میراث ادبی جهان در نظر می گیرد.
دکتر زرین کوب در مورد چیستی ادبیات تطبیقی در کتاب نقد ادبی چنین نگاشته است که:
” ادبیات تطبیقی عبارت است از تحقیق در باب روابط و مناسبات بین ادبیات ملل و اقوام مختلف جهان . پژوهنده ای که به تحقیق در این رشته اشتغال دارد مثل آن است که در سر حد قلمرو زبان قومی به کمین می نشیند تا تمام مبادلات و معاملات فکری و ادبی را که از آن قوم و اقوام دور و نزدیک دیگر روی می دهد تحت نظارت و مراقبت خویش قرار دهد و البته واضح ومبرهن است که حاصل تحقیق او با میزان دقت و مراقبتی که در تحقیق به کارمی بندد مناسبت خواهد داشت . بنابراین شاید بتوان گفت که در ادبیات تطبیقی آن چه مورد نظر محقق و نقاد است نفس اثر ادبی نیست ، بلکه تحقیق در کیفیت تجلی و انعکاسی است که اثر ادبی قومی درادب قوم دیگر پیدا می کند.”(زرین کوب ،۱۲۵:۱۳۸۹(.
آن چه در ادبیات تطبیقی اهمیت دارد ، پژوهش درباره ی تلاقی ادبیات در زبان و فرهنگ های مختلف ، یافتن پیوند های پیچیده و متعدد ادب در گذشته و حال و به طور کلی ارائه ی نقشی است که پیوند های تاریخی در تاثیر پذیری یا اثر گذاری ادبی چه در سبک چه از دیدگاه جریان های فکری داشته اند ؛ با کمک ادبیات تطبیقی می توان آن انواع ادبی را که ویژه ی برخی از فرهنگ هاست ولی در زبان و ادبیات فرهنگ های دیگر منعکس شده بازیافت .(انوشه ،۴۱:۱۳۷۶).
گئورگیان نیز بر این نکته تاکید می کند که ادبیات طبیقی صرفا مقایسه و مطالعه دو یا چند ادبیات نیست بلکه این کار روشی است از روش های مرسوم در رشته ای که به حق باید گفت نامگذاری مناسبی برای آن نشده است .رشته ای که اگر بخواهیم آن را به طور دقیق معرفی کنیم باید بگوییم ادبیات تطبیقی عبارت است از: مطالعه ی تاریخ روابط ادبی بین الملل و وظیفه ی آن مطالعه در عناصر مشترک ادبیات مختلف است .یعنی ادبیات هایی که گاه ارتباط میان آنها زیاد و زمانی نیز شباهت آنها تنها ناشی از شباهت جزیی ای است که به ذهن متبادر می شود .(گئورگیان ،۱۶:۱۳۷۲(.

مروری برمکاتب ادبیات تطبیقی:

مکتب فرانسه:
ادبیات تطبیقی نخست در فرانسه پدید آمد و پژوهشگران فرانسوی نخستین کسانی بودند که این شیوه ی نوین را در تحقیقات ادبی رواج دادند .در سال ۱۸۲۸،ویلمن (villemain) یکی از استادان سربن ، در درس تاریخ ادبیات از تاثیر متقابل ادبیات انگلیسی و ایتالیایی و فرانسوی در یکدیگر سخن گفت و دانشجویان را به سنجش ادبیات ملتهای اروپایی برانگیخت .جلد چهارم مجموعه سخنرانی او در سال ۱۸۳۸ انتشار یافت و در این مجلد بود که ویلمن اصطلاح ادبیات تطبیقی (Litterature compare) را برای نخستین بار به کار برد .پس از ویلمن یکی از استادان سربن به نام ژان ژاک آمپر (J.J.ampere) درس او را ادامه داد و به سنجش ادبیات گوناگون از جمله شاهنامه ی فردوسی که به کوشش ژول مل (Jules mohl) و نیز ترجمه ی یسنا که به کوشش بورنف (burnouf) منتشر شده و توجه فرانسویان را بیش از پیش به ادبیات و فرهنگ کشورهای خاور زمین خاصه ایران معطوف کرده بود می پردازد . این درس آمپر بسیار مورد استقبال واقع شد و بحث درباره ی ادبیات تطبیقی به مطبوعات نیز کشانده شد. سنت بو (saint –beuve) استاد و منتقد معروف در مجله ی دو جهان (revue des deuu monds)ضمن مقالاتی چند از باب جدیدی که زمینه ی تحقیقات ادبی گشوده شده بود سخن گفت و ژان ژاک آمپر را بنیان گذار آن دانست .ولی در این دوره اصطلاح ادبیات تطبیقی هنوز در معنای وسیع امروزین به کار نمی رفت و بیشتر کسانی که به مطالعه در این علم می پرداختند فقط به سنجش ادبیات دو ملت ، در حدود معلومات آن دوره اکتفا می کردند .(حدیدی ،۲:۱۳۷۳).
البته لازم به ذکر است که نباید این نوع ادبیات را با نقد تاریخی و موازنه ادبی اشتباه گرفت همچنین دکتر زرین کوب بر این عقیده است است که قلمرو نقد تاریخی فقط تحقیق در مقدمات و سوابق تاریخی آثار ادبی و نویسندگان آنهاست در صورتی که ادب تطبیقی بیشتر به مناسبات و روابط بین آثار ادبی اقوام بحث می کند و در آثاری که به موازنه ی ادبی می پردازند سخن از مقایسه ی معانی و مضامین آثار شاعران و نویسندگان در میان است و چندان به ماخذ و منبع و به تقدم و تاخر آنها نظر نیست در صورتی که مشخص می کند کدام یک از آثار تحت تاثیر و نفوذ اثر دیگر به وجود آمده است و حدود تاثیر و نفوذ هر اثری در آثار نویسندگان اقوام دیگر چیست. به اعتقاد وی ادب تطبیقی از مقوله نقد نفوذست تا آنجا که ببینیم یک اثر ادبی در بین اخلاف قومی که آن اثر در بین آنها به وجود آمده است تا چه حد و چگونه مورد تقلید و اقتباس واقع گردیده است .(زرین کوب ،۱۲۸:۱۳۸۹(.

مکتب آلمان:
در آلمان نیز مکتبی شبیه مکتب فرانسه به وجود آمد که به بررسی ادبیات ملت های مختلف به شیوه ی تطبیقی همت گماشت و بر مبنای برخورد تاریخی با وجود اختلاف زبان آنها استوار بود .(کفافی ،۱۴:۱۳۸۲).بسیاری از خاورشناسانی که آثارشان به زبان فرانسوی منتشر شده از آلمان بر خاسته اند.اینان برای تحصیل به پاریس مرکز فرهنگی اروپا در آن روزگار روی آوردند و در آن جا به فراگیری زبانهای مختلف از قبیل فارسی ،عربی ،ترکی ،چینی وغیره همت گماشتند. سپس از متخصصین برجسته ی این زبان ها شدند و در مدرسه ی زبانهای شرقی پاریس ویا مراکز خاورشناسی آلمان به کار تحقیق و تتبع و ترجمه ی آثار ادبی مشرق زمین پرداختند .ژول مل مترجم عالیقدر شاهنامه یکی از آنها بود . شلگل (schlegel) نیز در پاریس، فارسی و اوستایی آموخته بود و در لهستان و آلمان به تدریس آنها کمر بست .تلاش های طاقت فرسا ، وی را به عنوان موسس شرق شناسی علمی به جهانیان شناخت . از این روی ادبیات تطبیقی در آلمان رنگ دیگری به خود گرفت و در معنای وسیع امروزین به کار رفت . در سال۱۸۸۷ماکس کخ مجله ی ادبیات تطبیقی را منتشر کرد .انتشار این مجله تا سال ۱۹۱۰به شکلهای گوناگون ادامه داشت و در حقیقت ادبیات تطبیقی علمی را که موضوع آن بررسی تاثیرات و روابط ادبی است بنیاد نهاد .(حدیدی ،۳:۱۳۷۳(.

مکتب انگلستان:
دانشگاه های انگلستان با بررسی ادبیات تطبیقی به نحوی که در دانشگاه پاریس رواج داشت آشنا نبوده اند و ادبیات تطبیقی بدون این که به این نام معروف باشد در آن جا رواج داشت .در انگلستان تاثیر بررسی ادبیات کلاسیک بر ادبیات انگلیسی روشمند بوده و به نام ادبیات تطبیقی رواج داشته است اما پژوهش های تطبیقی در سایه ی پژوهشی به نام ادبیات تطبیقی چیزی است که دانشگاه های انگلیسی با آن آشنا نبوده و یا دست کم تا همین زمان نزدیک وارد برنامه های آن نشده است و با وجود کثرت پژوهش هایی که دانشمندان انگلیسی به آن پرداخته اند دانشی به نام ادبیات تطبیقی در میان آن ها راهی نیافت . (کفافی ،۱۴:۱۳۸۲).

مکتب آمریکایی:
امریکا از جمله کشورهایی است که اصطلاح ادبیات تطبیقی را به کار برد و برخی از دانشگاههای آن به وارد ساختن این نوع ادبیات در برنامه ی آموزشی خود پرداختند .ادبیات تطبیقی در امریکا به جنبه های گسترده تری می پردازد . نزد محققان این فن ادبیات تطبیقی در برگیرنده ی تمام پژوهش های تطبیقی ادبیات مختلف یا بین ادبیات و سایر هنرها به طور خاص بوده و بین آنها و دیگر معارف بشری به طور عام انجام می پذیرد . ممکن است ادبیات تطبیقی در امریکا جنبش رمانتیسم در شعر و موسیقی را هم بررسی کند .چنان که ادبیات ،روان شناسی با ادبیات و اخلاق را هم بررسی می نماید .روش امریکایی به همبستگی پژوهش های انسانی و ضرورت پژوهش تطبیقی برای روشن ساختن برخی از جنبه های مبهم آن می پردازد . (کفافی ،۱۴:۱۳۸۲).

ادامه دارد
پژوهش: حسن اکبری بیرق، سیده زهرا سادات
تنظیم: رقیه خانمحمدزاده