نقد و بررسی کتاب

نقد مریم عرفانی فر بر کتاب رویای عشق اثر حمیدنیسی

«داستان آیینه زندگی»
داستان آیینة زندگی است. انسان از روزی که پا در عرصة گیتی نهاده همواره با داستان‌ها زیسته است؛ از همین روی می‌توان گفت داستان قدمتی به اندازه عمر آدمی بر روی کره زمین دارد. داستان‌نویسی هنر و فنی است که بیش از هرچیز با انسان و روابط انسانی سروکار دارد و داستان‌نویس هم با نگاه داستانی خود داستان‌ها را از دل زندگی بیرون می‌کشد و برای خواننده بازگو می‌کند.
گفتیم داستان‌نویسی هنر و فن است. هنر است چراکه با ذوق انسان سروکار دارد و فن است چون این ذوق و جوشش بدون آموختن مهارت‌های لازم راه به جایی نخواهد برد؛ پس هم ذوق لازم است هم آموزش و بدون هریک از این دو ما به سر منزل مقصود نخواهیم رسید.
داستان‌نویس راهی به دل حوادث زندگی و روابط انسانی باز می‌کند و از این منظر تجربه‌های دیداری و شنیداری‌اش را با خواننده در میان می‌گذارد. شنیدن یا خواندن آن برای خواننده و شنونده احساس لذت ایجاد می‌کند.
و اما در کتاب رؤیای عشق روایت‌هایی از عشق، جدایی، مرگ و زندگی در ده داستان این کتاب دیده می‌شوند و موضوع و جان‌مایة اصلی داستان‌ها عشق است؛ اما نه از آن دست داستان‌های عاشقانه رمانتیک که تصور می‌کنیم (که البته این سبک از داستان‌ها هم در جای خودش خوانندگانی دارد و البته نویسندگانی) اما عشق مطرح شده در کتاب حمید نیسی از جنس دیگری است. گویی این جنس از عشق در هزارتوی مشکلات زندگی گم شده است و گاه شخصیت‌های داستان به دنبال گمشده خویش می‌گردند. (همان طور که مثلاً در داستان اول شاهد هستیم) روابط زن و مردهای این داستان‌ها دچار چالش و تنش شده است. مشکلات زندگی بر آن‌ها به‌شدت سخت گرفته است و آن‌ها را در تنگنا قرار داده است.
«خاکسترش را داخل لیوان چای که خالی شده بود ریخت و خاموشش کرد. ناهید در تراس و هال را باز کرده بود هود آشپزخانه را روشن و کل خانه را اسپری زد لیوان را از جلوی جمشید برداشت و داخل سطل آشغال انداخت. جمشید روبه‌رویش ایستاد و به هم نگاه کردند قدیم‌ها وقتی این‌طوری به هم چشم می‌دوختند احساس می‌کردند بر سر همه‌چیز با هم تفاهم دارند انگار می‌خواستند دست بیندازند گردن هم و مثل عشاق محزون با هم غرق شوند اما حالا خودشان را از هم عقب می‌کشیدند.» (رؤیای عشق، ص ۲۵)
جدا از محتوای داستان‌ها بد نیست به این نکته اشاره کنیم که حمید نیسی (نویسنده) زبان ساده و روانی در داستان‌هایش دارد. روایت شکل خطی دارد و پیچیدگی خاصی دیده نمی‌شود. داستان‌ها دارای نقطة شروع و نقطة پایان هستند و در برخی از گفتگو‌ها نویسنده از لحن خطه مردم آبادان و جنوب کشور وام گرفته است. (به‌عنوان مثال در داستان پنجم با نام جدال)
نویسنده از کاربرد آرایه‌های ادبی در داستانش باز نمانده و در چند نمونه تشبیهات خوبی نیز به کار برده است. مثلاً در عبارت «سکوت عجیبی دارد فریاد می‌زند» یا «عصبانیتش را دود می‌کرد» و عباراتی از این دست ما با قلم شاعرانه نویسنده نیز آشنا می‌شویم و از این منظر می‌توان گفت حمید نیسی حتما نیم‌نگاهی هم به آثار شاعران داشته و تصاویر شاعرانه را در ذهن و ضمیر ناخودآگاه خود ذخیره کرده است.
و اما نکتة مهم دیگری که لازم است اینجا به آن اشاره کنیم توجه نویسنده به کانون خانواده است. خانواده به‌عنوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین نهاد بشری است و اهمیت آن را به هیچ وجه نمی‌توان انکار کرد. در مجموعه داستان رؤیای عشق نیز ما با خانواده‌هایی در داستان‌ها درگیر می‌شویم که هریک چالش‌های خاص خود را دارند. نداشتن پول کافی برای پرداخت شهریه دانشگاه فرزندان ازجمله مضامینی است که نویسنده به آن اشاره داشته است.
با این دیدگاه می‌توان گفت حمید نیسی نویسنده‌ای است که دغدغه‌های اجتماعی دارد و از این دغدغه‌ها برای شکل دادن به داستان‌هایش استفاده کرده است. عشقی که به‌خاطر مشکلات و مسائل زندگی فراموش می‌شود شاید بیش از هرچیز دیگری ذهن انسان را آشفته و پریشان می‌کند موضوعی که حمید نیسی به‌خوبی به آن اشراف و احاطه داشته است.
قبلاً اشاره کردیم که نویسنده در داستان‌هایش نگاهی به موضوعات اجتماعی نیز داشته است. تجربه‌های زیستی خود نویسنده و واقعیت‌های جامعه که به تلخی نیز می‌زند به کمک نویسنده آمده است. موضوعاتی مثل حوادث روز، بیماری، فقر، شکست در بورس و از دست دادن سرمایه و فروریختن ساختمان متروپل ازجمله موضوعاتی است که دستمایه نویسنده برای خلق آثارش قرار گرفته است.
موضوع دیگر که خوب است آن را توضیح بدهیم تجربه زیسته نویسنده است. تجربه‌های زیسته رخدادهای آگاهانه‌ای هستند که زندگی فرد را شکل می‌دهند. گفتیم نویسنده در این مجموعه داستان از تجربه‌های زیسته خود بهره جسته است. در مجموع نویسنده تجارب زندگی خود را در اختیار دیگران می‌گذارد تا آن‌ها از این تجارب استفاده کنند و اینکه آگاهی ما حاصل تجربیاتی است که ما در زندگی به دست می‌آوریم و بنا بر گفته سقراط فیلسوف بزرگ یونانی «زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد.»
پی‌نوشت: رویای عشق، حمید نیسی، انتشارات خیابان.
نویسنده یادداشت: «مریم عرفانی‌فر»

تنظیم پریساتوکلی
مدیر بخش فرهنگی