نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
زمینه هایی از نگاه فمینیستی در اشعار دهه نود محمد حسنی
وقتی محمد حسنی از ” من ” سخن می گوید، از فمینیسم و باور فمینیست های پساساختارگرا فاصله می گیرد. از نگاه فمینیست های پساساختارگرا ” من ” مونث در زبان وجود خارجی ندارد. فیونا تولان این دیدگاه را چنین بیان می کند که ” وقتی زنی می گوید ” من ” ،او موقتن از موضع مردان سخن می گوید ” ( تولان، ۲۰۰۶ :۳۳۵ ) وقتی فروغ فرخ زاد می گوید :” و این منم زنی ایستاده در آستانه ی فصلی سرد “به توصیف تولان با زبانی قضیب محور و تقابلی با مردان سخن می گوید. آلن سیکسو، نویسنده و نظریه پرداز پساساختارگرای فرانسوی اصطلاح ” زنانه نویسی ” را برای تمایز گذاری بین سبک نگارش زنان و مردان اختراع کرد. فروغ فرخ زاد هم به نحوی با زبان خاص زنانه اش که پیش از او مرسوم نبود، شعر می سرود که بخشی از این زبان را هم سیکسو به کار برده است، که از آن جمله است : برجستگی بیان عاطفی کاربرد کلمات و جناس هایی که معانی چندگانه ای دارند و همچنین استفاده از استعاره های بسیار. میل به سکوت و وقفه های زیاد و جمله های ناتمام کیفیتی سیال و دگرگون شونده و همچنین شعر زنانه مبتنی بر تداعی هاست. با این نوع شاخصه ها نوشتار زنان بیشتر به زمان پریشی و ساختار دورانی گرایش دارد. همچنین چنان که فروغ می گوید در شعر او کشش های غریزی بر نظم منطقی رجحان دارد. این زبان زنانه ی خود ویژه بازتاب فیزیولوژیک زنان است. در زبان زنانه ی فروغ بیشترین بسامد مربوط به شب و تاریکی، عشق، اضطراب و ویرانی و پنجره و صدا و نور و روشنایی است. مثال : ” شعر وصل “
آن تیره مردمک ها ،آه آن صوفیان ساده ی خلوت نشین من در جذبه ی سماع دو چشمان اش از هوش رفته بودند
دیدم که بر سراسر من موج می زند چون هرم سرخگونه ی آتش چون انعکاس آب چون ابری از تشنج باران ها چون آسمانی از نفس فصل های گرم تا بی نهایت تا آن سوی حیات گسترده بود او
دیدم که در وزیدن دستان اش جسمیت وجودم تحلیل می رود دیدم که قلب او با آن طنین ساحر سرگردان پیچیده در تمامی قلب من
ساعت پرید پرده به همراه باد رفت او را فشرده بودم در هاله ی حریق می خواستم بگویم اما شگفت را انبوه سایه گستر مژگان اش چون ریشه های پرده ی ابریشم جاری شدند از بن تاریکی در امتداد آن کشاله ی طولانی طلب و آن تشنج، آن تشنج مرگ آلود تا انتهای گمشده ی من
دیدم که می رهم دیدم که می رهم
دیدم که پوست تنم از انبساط عشق ترک می خورد دیدم که حجم آتشینم آهسته آب شد و ریخت، ریخت، ریخت در ماه ماه به گودی نشسته، ماه منقلب تار
در یکدیگر گریسته بودیم در یکدگر تمام لحظه ی بی اعتبار وحدت را دیوانه وار زیسته بودیم.
محمد حسنی هم وقتی از زن می گوید به زبان فروغ فرخ زاد نزدیک می شود واز تم و لحظه های بی اعتبار وحدت و وحدت در عین کثرت سخن می گوید. او به نحوی تمام ویژگی های این زبان را در خویش می گوارد. تنها جایی که ممکن است محمد حسنی با نگاه فمینیستی همداهی و موافقت داشته باشد نزدیک شدن به زبان زنانه است.
به نمونه های زیری نگاه کنیم :
* درد می تواند ردی از نبودن من باشد در بطن دهلیزهای زنانه ی قلبی که صدای مرا تکرار می کرده و حالا نیست. ..
*به تر-بوس تو افتادم تا این جایم رسید دهانت و تابستان! خون بوسه بوئیدن دارد در وقت هایی از دهان تو زهدان بهشت در گاهان تولد است دهانت
*عکس تو را به طعم دلم دادم صدها صدا مسیر تپش را تعقيب کردند عکست نبود و بود بوی دلم به سوی تو آمد تکثیر طیف بوی تو شد طعم قلب من با رنگ های مست. ..
*جاسوس بوی عطر تو شد باد دهان اش شکفته باد وقتی که زیر روسری ی آبی ات از حجب /بر شریعت پوست تو آسان نمی وزد ای کاش لال شود لچک طرح ترنج روسری ات. ..
*دیدن، شنیدن شکلات است از صدای تو لمس و چشیدن شوق است میان گریه خندیدن است دیدن نیلی به بوی گریه کبود است لمس سرخی خنده است. ..
فیض شریفی
خرداد ۱۴۰۱
زانا کوردستانی / آقای "هیمن قربانی" (به کُردی: هێمن قوربانی) شاعر کُرد، زادهی سال ۱۹۸۳ میلادی در سلیمانیهی اقلیم کردستان است.
زانا کوردستانی / همزمان با برگزاری سراسری دومین جشن مهر سینمای ایران در استان گلستان، آثار برتر بخشهای مختلف این جشن در استان مشخص و معرفی شدند.
زانا کوردستانی / جشنوارهی فیلم سپتیمیوس آمستردام در کشور هلند، بهترینهای خود را معرفی کرد.
لیلا طیبی / مستند «خداحافظ طبریه» ساخته «لینا سوآلم» به عنوان نماینده رسمی سینمای فلسطین در جوایز اسکار ۲۰۲۴ معرفی شد.