ادامه ی (( گفتگو در داستان))
«« سئوال و جواب»»
_ برای نوشتن گفتگویی دارای سئوال و جواب هشیار باید بود که نه تنها علت به کار بردن آنها بلکه مقدار تاثیر آنها را دانست. صحنه های دادگاه یا بازجویی بخش اعظم گفتگو متکی به سئوال و جواب می باشد. این صحنه ها را چگونه باید پرداخت کرد؟ کلید این است:
/ سئوال و جواب را چنان باید در داستان امید که طبیعی و تفکیک ناپذیر به نظر برسند. ساده ترین رویکرد ، درک این نکته است که سئوال و جواب در گفتگو چه باید بکنند و چه نباید انجام دهند. سئوال و جواب :
۱- داستان را پیش ببرند.
۲- از بحث و جدل بیخود و بی نکته احتراز کرد.
۳- نباید بیش از حد به کار برده شوند زیرا گفتگو را از حرکت می اندازند.
۴- نباید وظیفه ی پرده برداری را به عهده بگیرند.
_ بعضی سئوال و جواب ها مثل « اسمت چیه؟» « کجا زندگی می کنی؟» و از این قبیل را گفتگوی گذرنامه ای می گویند که داستان را پیش نمی برند ، ربطی به کنش ندارند و در روایت یا توضیح صحنه قابل تلخیص اند یا حتی در موارد خاصی می توان آنها را بیان نکرد. ولی در دستان ماهر نویسنده ی متبحر، حتی سئوال و جواب های گذرنامه ای خوب کار می کنند. گفتگو نباید با موضوعات زاید انباشته شود. سئوال و جواب ها ابزاری برای پیشبرد داستان اند، هر چه کوتاهتر و متمرکزتر باشند، نویسنده کمتر از راه به در رفته است. اگر شخصیت ها مشخص باشند، هیچ حرف دیگری برای این لازم نیست که بدانیم چه اتفاقی در شرف وقوع است. لازم نیست:
// توضیحات بلند و طولانی باشند.
// بگو مگو بی معنی باشد.
// ما می فهمیم این کاری است که سئوال و جواب های خوب گفتگو باید انجام دهند.
((( پایان)))
ارسال دیدگاه