جهان دارای تبعیض است. جهانی که ساختارش را بهم ریختیم.فضائی محقر و محبوس برای فروپاشی آنچه به آن تمایل نداریم.تبعیض و مقایسه ای که تنفر ما را برانگیخته کرد و ما برای حذف ناخواسته ها قانون بی ارزشی را صادر کرده و اشخاص و قومیتها را نقض و باطل کردیم. ناظمی که نظم را نمیداند و برای واژه ی اعتبار و سمت خود قانون شکنی میکند. قربانیان نژادهای مختلف که گناهشان خود بودن است و چرخه نظام هستی اند را نادیده میگیریم و پژوهشات و پردازشهای شخصی را بر نظام جهان غالب میدانیم. سر پرستانی که قانون جهان را میشکنند و خود در پاسخگویی با این فرهنگ خود بینانه بی کفایتی نشان میدهند.افراط گرایانی که حافظ حقوق بشر نیستند . زمانی که نظام جهان پر است از عقاید و مذاهب و نژادهای سیاهپوست و سفید پوست و تبعیت از اعتقادات شخصی خود میکنند ، حریم ایمانشان را اجرا میکنند و محکوم به حذف و محاکمه استثنا نیستند چرا که دسته ها و قومیتهای متعددی در حال اجرای اعتقاد و بودنشان برای ثبت هویتشان اند و این تنها راه اثبات آنهاست.جنگ هایی که بخاطر برتری و اثبات و تضادها همچنان باقیست و سطوح ارزشی را اینگونه محک میزنند در حالیکه با حقیقت میجنگند تا دنیای کذب را ثبت کنند . دروغی اجباری …همانگونه که برای چرخه نظام جهان، شب و روز سپری میشود و این تکامل برای حرکت الزامی است . این جدا سازی نژاد ها علم را کاملا به نقص کشانده و بر هم ریختگیهای زیادی به بار می آورد .هیچ انسانی به دلیل نژاد و زادگاه و عقاید گوناگون نباید مورد تبعیض قرار گرفته و قومیت های انسانی متراکم شوند و دسته های زیادی برای نفاق بوجود آید. کسیکه حکم این جداسازی را صادر میکند نظم آفرینش را مخرب کرده و راهی برای اثبات خود نمی یابد . حریمهایی که شکسته میشوند کره زمین را آلوده میکنند و در این سر در گمی هرگز به مسیر شناخت حقیقت انسان دست پیدا نخواهند کرد . مشکلات اساسی کره زمین اعم از آلودگی هوا ، نژاد پرستی ، انرژیهسته ای ، آلودگی های تنفسی، سرزمین های اشغالی ، جنگ و خونریزی کشتارهای دسته جمعی، قتل بزرگان علم و دانش ، و حذف دستاوردهای اندیشمندی از صفحه نظام هستی تنها به یک دلیل در حال انهدام است…و آن اینکه ما صلح را نمیشناسیم و در حال متفرق شدن هستیم کشوری که برای بُرد جهانی خود ، دست به طوفان میزند دلیل موفقیت را حتی نمیتواند بشناسد زیرازمانی که حقوق انسانی را پایمال کنند از ارزشها و
اعتباراتشان کاسته میشود. زمانیکه من های جهان از بین روند ، قدرتمندان برای چه کسی خودنمائی خواهند کرد . آنها همیشه تنها میمانند. و وجدانی خاموش خواهند داشت…
این موفقیت ، دست آوردی کاذب است…
نوروز واژهای است مرکب از دو جزء که روی هم به معنای روز نوین است. اصل پارسی میانه این واژه «نوکروچ» (Nok roc) یا «نوگروز» (Nogriz) است. به معّرَب آن «نیروز» گفته میشود.ابوریحان بیرونی که نوشتههایش در زمینهٔ نوروز غنیترین و معتبرترین آثار مکتوب است میگوید «نوروز نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روزِ نو نام کردند که پیشانی سال نوست.قدمت نوروز و وجود این جشن به زمانهای پیش از هخامنشان و مادها برمیگرد
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0