نکات اصلی نوشتن داستان کوتاه(۱)

داستان کوتاه بنویسیم

قسمت ۱

««« داستان کوتاه بنویسیم»»»
_ برای اینکه داستان شما رنگ واقعیت داشته باشد باید حتما در آن رویدادی رخ دهد. قرار نیست داستان شما سرشار از انفجار ، قتل و داستان های دراماتیک عاشقانه باشد. اما باید چیزی اتفاق بیافتد . اگر می خواهید در جایگاه یک نویسنده ی واقعا خوب ، نه نویسنده ای که صرفا اثرش چاپ شده خود را ببینید می توانید از مفاهیم مشترک بین تمام بشریت یعنی موضوعات مرگ و زندگی استفاده کنید. در داستان کوتاه سه ساختار موثر وجود دارد که عبارتند از:
۱/ ساختار بنیادی
_ خود این ساختار بر سه کنش منطبق است :
# در کنش اول ، شخصیت داستان متوجه مشکلی می شود.
# در کنش دوم، سعی می کند مشکل را حل کند ولی بارها و بارها شکست می خورد تا اینکه اوضاع از قبل هم خراب تر می شود ، ولی قهرمان داستان آخرین تلاش خودش را می کند.
# در کنش سوم، شما به عنوان قصه گو تصمیم می گیرد که سرانجام قهرمان پیروز شود یا مغلوب.
۲/ ساختار معروف به کت کتاب
_ ساختار کت کتاب ، ساختاری است که در آن نویسنده یک مضمون، یک عبارت، یک مکان یا یک کردار را در ابتدای داستان انتخاب می کند و دوباره آن را در انتهای داستان تکرار می کند البته با پیچ و تاب.با تکرار مجدد آغاز داستان در پایان داستان می توانید به داستان تان یک هماهنگی، توازن و کمال ببخشید. دوباره نویسی قسمت پایان گاهی می تواند کمی پیچیده باشد، در عوض می توانید با اضافه کردن یک موضوع، عمل، شخصیت یا در صورت لزوم یک صحنه کامل به قسمت آغازین داستان ، در انتها ضربه ی نهایی را به خواننده وارد کنید.
۳/ داستان حفره دار( دو قصه ای)
_ هر داستان خوبی در واقع دو قصه دارد. در میانه ی این دو قصه ، شخصیت داستان، تجربه ی دگرگون کننده ای را از سر می گذراند که سبب می شود او به پایان خودش برسد.در واقع شخصیت داستان می بایست بمیرد، اما نه مردن فیزیکی بلکه مردن استعاری، انسانی که قبلاً بوده باید برود و یک انسان جدید جایش را بگیرد. اگر قهرمان داستان دچار دگرگونی نشود، واقعا داستان خوبی از آب در نخواهد آمد.
به جای اینکه کلمه به کلمه ی داستان را برای خواننده هجی کنید، او را درون جریان داستان پرت کنید. جهانی را که خلق کرده آید به ما معرفی نکنید ، به ما نگویید غذای مورد علاقه ی شخصیت ها چیست و شب ها دوست دارند چطور خوش گذرانی کنند. بگذارید خودمان از کنش های داستان پی به این موضوعات ببریم. باید داستان شما حاوی کشمکش باشد، پس اگر پیش داستان شما خالی از کشمکش است توجه گران بهای خواننده تان را از دست داده آید.
بهترین روش برای شناساندن شخصیت های تان به خواننده از طریق اعمالی است که آنها در داستان انجام می دهند و اگر جزییاتی در گذشته هست که دانستن آنها برای درک بهتر شخصیت داستان الزامی است از فلش بک یا بازگشت به گذشته استفاده کنید.برای نوشتن داستان باید ۵ عنصر اصلی را در نظر بگیریم که عبارتند از:
۱- عمل( شخصیت های داستان چه می کنند)
۲- مکالمه( شخصیت ها چه می گویند)
۳- توصیف( آنها چه چیزهایی می بینند، می شنوند، می
شند، لمس و استنشاق می کنند؟)
۴- گفتگوهای درونی( به چه چیزهایی فکر می کنند؟)
۵- شرح و روایت( راوی می خواهد چه اطلاعات دیگری را در اختیار ما قرار دهد)
_ اگر بین عناصر عمل و گفتگو چند جمله ی توصیفی جا بدهید روند داستان برای خواننده به هیچ وجه تند و سریع پیش نخواهد رفت. برای اینکه بتوانیم داستان ادبی تر از داستان کوتاه های دیگر بنویسیم باید از ۸ تکنیک زیر که اکثر نویسندگان معروف هم از آنها استفاده کرده اند ما هم استفاده کنیم.
( ادامه دارد)

حمید نیسی

دبیر سرویس آموزش ادبیات نوشتاری

بخش فرهنگی