نویسندگی

نکات اصلی نویسندگی در داستان کوتاه(۳)

قسمت ۳

داستان کوتاه بنویسیم.

قسمت ۳

ادامه ی« داستان کوتاه بنویسیم»
_ برای این کار چهار پیشنهاد وجود دارد:
۱/ واج آرایی( نغمه ی حروف)
_ واج آرایی به معنای تکرار حرف اول یک واژه در طول جمله است. واج آرایی سبب می شود جمله همچون رود به جلو پیش رود. مانند:
( خیزید و خز آرید که هنگام خزان است/ باد خنک از جانب خوارزم وزان است) « تکرار حرف خ»
( ما به مام میهن مهر می ورزیم)« تکرار حرف م»
۲/ هم صدایی
_ هم صدایی به معنی تکرار حروف صامت و بی صدای درون کلمات است. تکرار حروف صامت بویژه صامت های پر شدتی مثل ( ت) و ( ک) نوعی دش وایی یا صدای ما بهنجار تولید می کنند تا خوش آوایی.
۳/ هم آهنگی
_ هم آهنگی زمانی رخ می دهد که حروف صدادار در کلمات تکرار شوند. از نظر تئوری هم آهنگی قادر به خلق حال و هوای احساسات متنوعی در متن است. برای مثال در صورت تکرار اصواتی مثل « آی» یا « ای» در خواننده حس سبکی و پرواز زنده می شود.
۴/ شاه کلید دستیابی شما به متنی خوش آهنگ
_ بهترین راهی که به شما کمک می کند متونی خوش آهنگ خلق کنید، این است که خیلی آهسته و با طمانینه شروع به خواندن متونی کنید که از عناصر زیبا شناختی بهره برده اند. بهترین روش برای صیقل دادن غریزه تان این است که با دقت مطالعه کنید.
برای « نشان دادن» در مقابل « گفتن» ساده ترین قانونش این است که دقیق و مشخص بنویسید. دقیق بودن، فواصل خالی بین گفته های شما را پر می کند و به صحنه های داستان شما زندگی می بخشد و برای اینکه به جای گفتن « نشان دهید» باید زیر و بم داستان و همه ی اطلاعات را به طور دقیق بیرون بکشید. وقتی داستان تان را به کمک جزییات دقیق تر می کنید، طولانی تر می شود. اگر مایلید داستان تان دقیق تر و پر جزییات تر باشد و بیشتر از گفتن ، نشان بدهد باید حواس تان باشد که هر آنچه چیزی به داستان تان اضافه نمی کند را حذف کنید و دور بیندازید.
سخت ترین بخش نویسندگی زمانی است که « انسداد فکری» به نویسنده دست می دهد و آن زمانی است که ذهن نویسنده قفل می شود. زمانی دچار انسداد فکری می شویم که می خواهیم بی نقص ترین داستان کوتاه و یا ایده آل ترین کتاب را بنویسیم. این غیرممکن است و به زحمتش نمی ارزد. آنچه که ارزش زحمت کشیدن را دارد، نوشتن متنی برهنه و آسیب پذیر است و ما باید با آغوش باز به استقبال شکست برویم و تنها کاری که از دست ما برمی آید فقط نوشتن است و باید خود را از نتیجه ای که در آینده نصیبمان می شود، خلاص کنیم و در شلوغی و در هم ریختگی زمان حال زندگی کنیم.نوشتن هم درست مثل هر فعالیت خلاقانه ی دیگری ، نیاز به تلاش فراوان دارد. ممکن است زیادی تلاش کنید زمانی که دقیقا به چیزی برعکس آن نیاز دارید. گاهی آنچه ما نویسنده ها نیاز داریم این است که در داستان های مان جا بگیریم و نقش بازی کنیم. هنری میلر رمان نویس مشهور برای کسانی که می خواهند کار نویسندگی شأن را به پایان برسانند (۱۱) فرمان دارد:
۱_ هم و غم خود را روی یک موضوع بگذار تا زمانی که آن را به پایان برسانی.
۲_ هم زمان نوشتن بیش از یک کتاب را شروع نکن و دیگر هیچ مطلب جدیدی اضافه نکن.
۳_ نگران و مضطرب نباش.
۴_ طبق برنامه پیش برو نه بر اساس حس و حالی که داری.
۵_ وقتی نمی توانی خلق کنی ، کار کن.
۶_به جای اینکه کودهای جدید به زمین داستانت ب‌اشی کمی سیمان بریز و محکم کاری کن.
۷_ مثل آدمیزاد رفتار کن . با مردم ملاقات کن و..‌
۸_ با لذت و ذوق کار کن
۹_ تمرکز افکارت را به جزییات معطوف کن و آشغال های ذهنت رو دور بریز
۱۰_ همیشه بنویس
۱۱_ نقاشی، دوستان و…الویت دوم تو باشند
( ادامه دارد)

 

حمید نیسی

دبیر سرویس آموزش ادبیات نوشتاری

بخش فرهنگی