نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نگاهی به خط فکری و آثار ” فریبا وفی ” به قلم مرضیه صیدی فریبا وفی را میتوان از نویسندگان موفق دوران معاصر دانست. او در طول سالهای اخیر با نوشتن آثار قابل تامل و استاندارد، توانست توجه مخاطبان ادبیات فارسی را به خود جلب کند. طیف مخاطبان رمانها و داستانهای فریبا وفی در سالهای […]
نگاهی به خط فکری و آثار ” فریبا وفی ” به قلم مرضیه صیدی
فریبا وفی را میتوان از نویسندگان موفق دوران معاصر دانست. او در طول سالهای اخیر با نوشتن آثار قابل تامل و استاندارد، توانست توجه مخاطبان ادبیات فارسی را به خود جلب کند. طیف مخاطبان رمانها و داستانهای فریبا وفی در سالهای اخیر هر روز گستردهتر شده است. البته گفتنی است که نخستین رمان او و بسیاری از آثارش تا کنون به زبانهای بسیاری در دنیا ترجمه شده اند و این موضوع میتواند نشانگر این باشد که وفی در آثارش عناصری جهانشمول داشته و داستان هایش را محدود به مخاطب ایرانی نکرده است. برای اینکه اثر یک نویسنده بتواند فراتر از مرز میهنش برود شرایطی لازم است. او در ابتدای امر باید از هر گونه شعار زدگی و مسائل تاریخ مصرف دار پرهیز کند. وفی در آثارش به هیچ عنوان شعار نمیدهد. او از زنان میگوید، شخصیتهای اصلی داستان هایش اغلب زنان هستند.
اما او این زنان را تنها نظاره میکند و در دل داستان پرورش میدهد. او به صورت طبیعی برداشت خود از جامعه را بسیار ریزبینانه مینویسد. فریبا وفی با استفاده از زبانی روان و حتی ساده، مفاهیم عمیقی را مطرح میکند. او این کار را با استفاده از جملاتی سبک و کوتاه با دایره لغاتی که مفهوم را میرساند انجام میدهد. ممکن است در مواجههی اول با آثار وفی به نظر بیاید که او دایره لغات وسیعی نداشته و یا حتی سادگی جملات باعث شود که جملات و دیالوگها در داستان پیش پا افتاده به نظر بیایند. اما واقعیت این است که این توانایی وفی است که بتواند مخاطب خود را از هر قشر و سطح سوادی به فکر فرو ببرد و مفاهیمی شگرف را با اون سهیم شود. طنز، عنصر دیگری است که فریبا وفی بسیار هوشمندانه از آن بهره میبرد.
او در موقعیتها و دیالوگهایی که خلق میکند، گاه طنزی را وارد میکند که به راحتی میتواند لبخندی را برای خواننده به ارمغان بیاورد. داستانهای فریبا وفی هیچ کدام داستان عجیب و غریبی ندارند. او به گونهای در رمانها و همینطور داستان هایش زندگی روزمره را داستان میکند. این بدان معنی نیست که تعلیق و هیجان در داستانهای فریبا وجود ندارد. عنصر تعلیق مانند تمام عناصر داستانی دیگر وجود دارد، اما این تعلیق نیز شبیه تعلیقهای زندگی واقعی و روزمره است.
۱- ترلان
رمان «ترلان» که در ایران بیش از ۱۹ بار تجدید چاپ شده است، در سال ۹۶ موفق به کسب جایزه بنیاد ادبی لیتپروم آلمان شد. داستان ترلان در واقع قصهی دو دختر جوان است که به دنبال یافتن شغل سر از آموزشگاه پاسبانی در میآورند، محیطی خشن و ناآشنا، پر از فرمانهای نظامی و قوانین دستوپا گیر. محیط آموزشگاه با دخترانی که هر کدام از شهری آمدهاند سطر به سطر نشان داده میشود. ترلان میخواهد نویسنده شود، اما نوشتن با آن محیط در تعارض است. او در پی حل این تعارض است و در کش و قوس ماجراهای داستان به خواست درونی خود نزدیک میشود… داستان جوانی شخصیت اصلی ترلان در دورهی حکومت پهلوی گذشته است. این شخصیت شخصیتی اهل فکر و مطالعه است و در این داستان در موقعیتی قرار میگیرد که پر از تضاد است. او که جوانی پر شور بوده در حال حاضر میخواهد مامور نیروی انتظامی شود. همین موقعیت کافی است که یک شخصیت پردازی عمیق شکل بگیرد. رمان ترلان نیز مانند دیگر آثار وفی مسئلهای دارد که در واقع مسئلهی بسیاری از زنان در ساسر دنیا و به ویژه در کشورهای شرقی است. ترلان را میتوان به لحاظ شخصیت پردازیهای منحصر به فردش، شخصیت محورترین اثر فریبا وفی دانست.
۲- پرنده من
پرنده من روایت زندگی زن میانسالی است که از اینکه هویتی مستقل و فردی نداشته است رنج میکشد. رمان زندگی روزمره و کشمکش این زن بیش از هر چیز با خودش را روایت میکند. او شوهری به نام امیر دارد که احساسش در طول رمان نسبت به او تغییر میکند. او در ابتدای داستان امیر را مردی شجاع میپندارد که برای زندگی خود و خانواده اش تلاش و حتی مبارزه میکند. اما به مرور و با کنکاش در روح خود درمی یابد که امیر هیچ گاه به لحظ روحی و عاطفی نتوانسته او را در زندگی اش راضی نگه دارد.
آن تعلیقی که در آثار فریبا وجود دارد اغلب به همین شکل است. تعلیق و اوج داستان در واقع آنجایی است که شخصیت محوری داستان پی به درون خود و واقعیت زندگی اش میبرد. در واقع شاید تعلیق اصلی زندگی هر یک از ما هم در همین لحظالت از زندگی است. زمانی که در مییابیم سالها خود را فریب داده ایم و با خود روراست نبوده ایم. شخصیت اصلی رمان پرنده من مانند اکثر زنان شرقی، گرفتار طرز فکری پر تضاد و آمیخته با سنت است. او به راحتی تابع تفکر جمع میشود و برایش راحتتر است که خود را به نفهمیدن بزند تا اینکه با واقعیت زندگی اش روبرو شود. اما در نهایت این شخصیت تغییر میکند و اصل داستان همین تغییر است. فریبا وفی در اول بهمن ماه سال ۱۳۴۱ در تبریز به دنیا آمد. از نوجوانی به داستاننویسی علاقهمند بود و چند داستان کوتاهاش در گاهنامههای ادبی، آدینه، دنیای سخن، چیستا، مجله زنان منتشر شد. اولین داستان جدی خود را با نام «راحت شدی پدر» در سال ۱۳۶۷ در مجله آدینه چاپ کرد. به گفته خود وی، هنوز جرئت نکرده بود نام کامل خود را در پای داستانش بنویسد. وفی این داستان را «خودجوشترین» داستانش میداند.
نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه او به نام «در عمق صحنه» در سال ۱۳۷۵ منتشر شد و دومین مجموعه، با نام «حتی وقتی میخندیم» در سال ۱۳۷۸ چاپ شد و در سال ۲۰۲۰ به ارمنی ترجمه شده است. نخستین رمان او «پرنده من» در سال ۱۳۸۱ منتشر شد که مورد استقبال منتقدان قرار گرفت. این کتاب برنده جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱، جایزه سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری و جایزه دومین دوره جایزه ادبی یلدا شد و از سوی بنیاد جایزه ادبی مهرگان و جایزه ادبی اصفهان مورد تقدیر واقع گشت. همچنین این کتاب به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی و کردی سورانی ، ترکی استانبولی و ارمنی ترجمه شدهاست و تاکنون به چاپ بیست و یکم رسیدهاست.
رمان سوم او «رؤیای تبت» که در سال ۱۳۸۴ منتشر شد و چندین جایزه از جمله جایزه بهترین رمان هوشنگ گلشیری و مهرگان ادب را دریافت کرد و تاکنون به چاپ سیزدهم رسیدهاست. همچنین رمان «رازی در کوچهها» به زبان نروژی و فرانسه ترجمه شدهاست داستانهای کوتاهی از فریبا وفی به زبانهای انگلیسی، ژاپنی، روسی، عربی، ترکی … ترجمه شدهاست. آخرین رمان فریبا وفی «بعد از پایان» و آخرین مجموعه داستان او «بیباد، بیپارو» نام دارد. فریبا وفی دیوان اشعار پروین اعتصامی را به نثر برای نوجوانان بازنویسی کردهاست.
مرضیه صیدی : پژوهشگر ادبیات فارسی و شاعر
این مطلب بدون برچسب می باشد.