تاریخی_پژوهشی

پژوهش در تاریخ باستان_قسمت اول_مرضیه عطایی

اساطیر نماد فرهنگ و شیوه ی اندیشیدن انسان ها در دوران های کهن است .نماد تداوم فرهنگی یک ملت است


اساطیر ایران

اساطیر نماد فرهنگ و شیوه ی اندیشیدن انسان ها در دوران های کهن است .نماد تداوم فرهنگی یک ملت است
اسطوره کلمه ای معرّب است و از واژه ی یونانی “historia” گرفته شده که معنای آن آگاهی جستجو و داستان است .اسطوره در زبان های اروپایی بازمانده ی واژه ی یونانی “mytos” به معنای شرح و خبر و قصه است.
[ هرمزد ] پهلوی : ohrmazd ، اوستا : ahura.mazdā- ، نام خدای خدایان ایرانی است، به معنای سَروَر دانا.
کتیبه های هخامنشی و گاهان کهن ترین آثاری هستند که در آن ها نام این خدای ایرانی ظاهر می شود. اگرباور داشته باشیم که دین کتیبه های هخامنشی – با وجود همه ی شباهت ها – با دین گاهانی و اوستایی یکی نیست، باید بپذیریم که اعتقاد به این ایزد بزرگ ایرانی، به دوره ای کهن تر از عصر هخامنشی و گاهانی باز می گردد. از هرمزد در گاهان بارها سخن رفته است؛ او آفریننده ی آب ها و گیاهان و برانگیزاننده ی بادها و ابرها است(یشت ۱۳، بند ۲۸). نخستین یشت اوستایی در ستایش او است که در آن هفتاد و چهار نام دارد. نخستین روزهر ماه نیز به نام اوست.
[ اهریمن ] پهلوی : ahreman ، اوستا : angra.mainyu- ، به معـنای مینوی ستیـزگر و دشمن است. او سرکرده ی دیوان و کماله دیوان و برترین دشمن هرمزد است. در گاهان تنها یک بار نام وی آمده است( یسنه ۴۵ ، بند ۲ ) و آن هنگامی است که سپند مینو به اهریمن اعلام می دارد که در همه چیز از آغاز، با یکدیگر مخالف بوده اند. در اوستای متأخر او دیوان دیو است(وندیداد ۱۹ ،بند ۱ و ۴۳) و دروجی است که در شمال زمین زیست می کند (وندیداد ۱۹ بند۱) و در دوزخ است (یشت ۱۹، بند ۴۴). جهان او تاریکی است(یسنه ۹ ، بند ۱۵) و او آفریننده ی همه ی چیزهایی است که دشمن آفرینش هرمزد است(یسنه ۵۷،بند۱۷) او اژی دهاک را می آفریند (یسنه۹،بند۸) و به مردمان بیماری می بخشد(وندیداد۲۰،بند۳) او سرانجام شکست خواهد یافت(یشت ۱۹، بند۹۶).
در اساطیر زردشتی جهان به سه بخش تقسیم می شود: جهان بَرین یا جهان روشن که جهان هرمزد است، جهان زیرین یا جهان تاریکی که جهان اهریمن است و فضای تهی میان این دو جهان که در ادبیّات پهلوی بدان تهیگی یا گشادگی می گویند. این طرح ملهم از میدان جنگ های باستانی است که دو سپاه در دوسو می ایستادند و در میانه که تهی از دو سپاه بود، دلاوران با یکدیگر نبرد می کردند.
تن پسین عبارت است از زندگی مجدد مردمان پس از نابودی اهریمن و نیروهای اهریمنی و انجام یافتن رستاخیز. زندگی در دورانِ تنِ پسین ابدی است .
[ اَهونَوَر] پهلوی : hunawar ، اوستا: ahuna.vairya . این سرود گاهانی امروزه در بند سیزدهم، یسنه ی بیست و هفتم قرار دارد، ولی در دوران کهن بر سر یسنه ی بیست وهشتم جای داشته است. ترجمه ی آن به قول هوگ چنین است: “همان گونه که خداوندگار مورد آرزو است، یک پیشوای دین نیز از بهر تقوی [مورد آرزوست تا] بخشنده ی اندیشه های نیک به کردارهای زندگی در راه مزدا باشد. شهریاری از آن خدایگانی است که او (= مزدا) به پرورش درویشان داده است.” ترجمه ی این سرود به قول گلدنر چنین است: ” همان گونه که [او] خداوندگاری مورد آرزوست، آن آفریننده ی کردارهای اندیشه های نیک زندگی در راه مزدا نیز پیشوای به حق دین است. شهریاری از آن هرمزد است که او را به پرورش درویشان داده است.”
بخت رفتاری ظاهراً بدین معناست که سرنوشت مقدّر عمل خواهد کرد و از آن گزیری نیست. در واقع این اصطلاح همان است که امروز جبر در برابر اختیار می گوییم.
[ فرشکرد ] پهلوی: fraš(a)gird، اوستا : frašō.kərətay، جهان نو ساخته در پایان دوره ی دوازده هزار ساله و برقراری جاودانه ی پاکی و تقوی.
تخم مرغی شکل بودن آسمان در اساطیر زردشتی از اعتقادی بسیار کهن، دست کم از اعتقادی هند و اروپایی سرچشمه می گیرد. از سویی درکهن ترین اساطیر هندی عقیده بر آن بود که از عدم که خود هستی بود، تخم مرغی پدید آمد؛ یک سال بر جای بماند و سپس به دو نیمه گشت؛ نیمی سیمین که زمین شد، نیمی زرین که آسمان گشت. از سویی دیگر، در بسیاری از اسطوره های یونانی نیز سخن از تخم مرغ نخستین می رود. اُرینُم (Eurynome) که زن ایزد همه چیز بود، برهنه، از آشفتگی نخستین برخاست و پس از داستانی دراز، شکل کبوتری به خود گرفت و تخم جهانی نهاد و سرانجام تخم مرغ به دو نیم شد و زمین و آسمان پدید آمد. بعضی گمان دارند که این اسطوره که بعدها جای خود را در اساطیر یونانی به خوبی می یابد، اصلی غیر هند و اروپایی داشته و توسط اقوامی ک به احتمال از فلسطین در هزاره ی چهارم پیش ازمسیح به یونان رفته بودند ، به آنجا برده شده باشد. ولی، با وجود نمونه های دیگر در اساطیر هند و ایرانی، این احتمال هم هست که عقیده به تخم مرغ نخستین در نزد اقوام متعدد هند و اروپایی وجود داشته و به وام گرفته نشده باشد.
الماس در پهلوی علاوه بر معنای معروف آن، به معنای فولاد نیز هست. درادبیّات فارسی آهن نر به معنای پولاد است. ذکر آهن نر و پولاد نر اشاره به سختی و استحکام آسمان است.
[ کیومرث ] پهلوی: gayōmard، اوستا: gayō.marətan- ، به معنای زندگی میرنده، نام نخستین انسان است. او ششمین خلق مادی هرمزد است که آفریدنش هفتاد روز به درازا می انجامد. این که پهناش با درازاش برابر بود، او را بیشتر شبیه نطفه ی عظیم نخستین می سازد تا شبیه انسانی واقعی؛ و میان او و آسمان که آن هم درازا و پهنایی برابر دارد، نوعی شباهت و ارتباط دیده می شود. امّا کیومرث و اسطوره ی او یک اسطوره ی کهن هند و ایرانی نیست. ظاهراًدر کهن ترین مراحل تفکر هند وایرانی، جم یا به روایتی دیگر، منو (manu) نخستین انسان – خدا بوده است و در روایات ودایی نشانی از کیومرث نیست و مسلماً وجود او نتیجه ی نوعی تحوّل شبه منطقی در اساطیر ایران است که سعی کرده است به همه ی خلقت مادی سازمانی واحد دهد و خلق آسمان، آب، زمین، گیاه نخستین، چارپای نخستین و انسان نخستین را بنا به افسانه های کهن هند و ایرانی، که بر اساس روایت های دراز اسطوره ای( از جمله مرغ نخستین و تخم گذاردن آن یا خلق مردمان توسط جم و خواهرش و جز آن ) است، قرار ندهد، و آن ها را نتیجه ی تصمیم و خلق بی واسطه ی هرمزد بداند. این تمرکز و سازمان دهی در ساخت اسطوره ی خلقت زردشتی ، تعلق آن را به اعصار جدیدتر، عصر پدید آمدن شاهنشاهی در ایران، نشان می دهد. از خاک پدید آمدن او و سرشت فلزین داشتنش نیز معرّف عصر جدیدتر سفال سازی و شناخت فلز است در تمدّن انسان که خود نظر نگارنده را درباره ی جدید بودن اسطوره ی کیومرث اثبات می کند. امّا پدید آمدن مشی و مشیانه از نطفه ی او را باید آغاز واقعی افسانه های خلق انسان دانست، که دقیقاً متأثر از افسانه ی هند و ایرانی جم و خواهرش است.
اسطوره ی آفرینش کیومرث و گاو از زمین نمی تواند بسیار کهن باشد و باید به دوران نوسنگی و اختراع سفال سازی باز گردد. ما در اساطیر زردشتی اسطوره ای از این کهن تر نیز در باره ی خلق انسان داریم و آن اسطوره ی پدید آمدن مشی و مشیانه است از گیاه که به دورانی کهن تر از عصر نوسنگی باز می گردد.

گرداورنده:مرضیه عطایی

منابع : تاریخ اساطیری ایران دکتر ژاله آموزگار
پژوهشی در اساطیر ایران مهرداد بهار

  • تهیه و تنظیم:پریسا توکلی