و در آغاز هیچ نبود و کلمه بود…( قلم سبز نویسنده) – دکتر فاطمه حسنی

و در آغاز هیچ نبود و کلمه بود…
می گویند آیریس ردیش در زندگینامه ای درباره نویسنده فرانسوی آلبر کامو نوشت فصل های کتاب را بر اساس ده کلمه مورد علاقه کامو تنظیم کرد.
شاید بتوان از خلال همین کلمات مورد علاقه افراد به جهان ذهن آن ها نقبی زد و گوشه های ناپیدای درون آن ها را وا کاوید.
مگر نه این است که ما در جهان زبان و کلمات آن به سر می بریم و به تعبیر هایدگر زبان، خانه هستی ماست که در چارچوب آن می اندیشیم، عشق می ورزیم، بر ناکامی هایمان افسوس می خوریم و در یک کلمه در حصار آن عمر می گذرانیم؟
به نظر من این ده کلمه محبوب هر فرد همچون چاقوی دو لبه ای است که از یک سو می تواند پرده ازاشتیاق ها و کامیابی های او بردارد و از سوی دیگر روشنگر ناکامی های اوست و بخش های تاریک و دست ناپسوده هستی هر انسانی. سرزمین های مرزناپیدای وجود که انسان ها تمام عمر در رویای خود خیال دسترسی و فتح آن ها را در سر می پروانند.
ده کلمه مورد علاقه آلبرکامو شامل:
آرمان، سادگی، دنیا، رنج، زمین، مادر، انسان، شرف، تیره روزی و دریا می شود.
آیا تا به حال به ده کلمه مورد علاقه خودتان اندیشیده اید؟
اگرچه برای ما ادب دوستان که هر کلمه در حکم یک لقمه غذا برای روحمان است و اساسا مردمانی کلمه باز هستیم .
گلچین کردن چند کلمه کاریست بس دشواراما به ناچار به شما می گویم که کلمات و ترکیبات مورد علاقه من شاید شب بارانی، غروب دریا، خنده مادر، خلوت مطالعه، لذت نوشتن، سیخ کباب، چای عصر، گابریل گارسیا، رنج بشر و پرچم سفید باشد.