نقد و بررسی

یادداشتی بر فیلم برادران لیلا به کارگردانی سعید روستایی،به قلم‌ “نرجس شرفی ،باران بانو،”

یادداشتی بر فیلم برادران لیلا به قلم نرگس شرفی. باران بانو

بانو نرجس شرفی با نام مستعار ((باران بانو)) از پژوهندگان و منتقدان و سرایندگان استان فارس و ساکن آباده هستند

یادداشتی بر فیلم 《برادران لیلا 》
کارگردان : سعید روستایی
نرجس _شرفی (باران بانو)
بخش نخست

پیشگفتار
فیلم سینمایی برادران لیلا به کارگردانی سعید روستایی است که تازگی‌ها در بین علاقمندان هنر سینما در جامعه دست به دست می‌گردد و به نوعی باعث گفتگو در قشرهای مختلف جامعه شده است. این فیلم
علی رغم این که به صورت رسمی اکران نشده است و در فضای مجازی و به صورت غیر رسمی توزیع شده است به سبب شرایط پیش امده برای این فیلم ، اما تقریبا در دسترس همه اقشار جامعه قراردارد.از این‌ها که بگذریم مهم تر از همه موارد فوق، اقبالِ عمومی در سطح جامعه نسبت به این فیلم‌هست. درباره نکات فنی فیلم از ساختار فیلمنامه، کارگردانی، انتخاب بازیگران، فیلم‌برداری، نور،فضا ، صدابرداری، تدوین، انتخاب بازیگران و همه مواردی که سبب ساختن یک فیلم با ساختار و فرم مناسب ودر خور شان مخاطب می‌شود ، توضیحات و نقدهایی از سوی اهالی فن در فضای مجازی و رسانه‌ای کشور و جهان منتشر شده است. اما آنچه درباره این فیلم مورد توجه من قرار گرفته است روانشناسی اجتماعی_اقتصادی فیلم و خاستگاه جغرافیایی این فیلم هست. این نوشتار سعی در بررسی فیلم از این دیدگاه دارد.

داستان فیلم
لیلا (ترانه علیدوستی)زنی چهل ‌ساله و مجرد است که در خانواده‌ای درگیر با بحران اقتصادی زندگی‌می‌کند. او در دفتر اداری یک پاساژ زندگی می‌کندو تنها درآمد ثابت خانواده دارد اما نه پدر و نه چهار برادرش به حرف او گوش نمی‌دهند.
اسماعیل (سعیدپورصمیمی) پدر خانواده پیرمرد تریاکی‌است که اخیرا نشانه‌های آلزایمر را بروز می‌دهد. علیرضا (نوید محمدزاده) برادر معقول، کارگری است که به علت اختلاس صاحب کارخانه، تعدیل نیرو شده است. پرویز (فرهاد اصلانی) در پاساژ لیلا به عنوان خدمه‌ای که عوارض توالت را دریافت می‌کند.
پنجمین فرزند او به تازگی متولد شده است زیرا همیشه ‌به دنبال فرزند پسر بوده است. فرهاد (محمد‌علی‌محمدی) شغل ثابتی ندارد و مدام در حال بدنسازی است. منوچهر(پیمان معادی) آدم دغلکاری است که برادرانش را ترغیب به نوعی کلاهبرداری می‌کند که پول پیش خرید ماشین را بالا بکشند. اسماعیل چندین سکه طلا پس انداز کرده و لیلا پیشنهاد می‌دهد با پول سکه‌ها، و پس انداز برادران واحدی تجاری را در پاساژ بخرند تا بوتیک راه بیاندازند. این بوتیک قرار است در محل فعلی توالت‌های پاساژ باشد.
از طرف دیگر بزرگ فامیل فوت می‌کند اسماعیل همواره بدنبال این مقام بوده تا جانشین بزرگ فامیل شود. بزرگ فامیل می‌تواند بخشی از کادوهای عروسی را صاحب شود. پس بنا به رسم خانوادگی، سکه‌هایش را به عنوان کادو عروسی می‌دهد. اما روندی که در رفتار اسماعیل با فرزندان خود دارد، پنهان کاری و دروغ گویی برای خرید سکه‌هااز یک طرف، سوءاستفاده‌ای که فرزندان غلام برای بدست آوردن منافع مالی دارند از سوی دیگر که از نیاز دیده شدن اسماعیل برای بدست آوردن حق بزرگ‌ فامیل، سو استفاده می‌نمایند؛ قابل تأمل هست اما زمانی که فرزندان غلام(بزرگ فامیل) متوجه نداشتن سکه‌ها و عدم بهره‌برداری مالی می‌شود، کسی دیگر را که بتواند او‌را به پول بیشتر برساند (قارداش علی) را انتخاب می‌کنند. کشمکش لیلا برای هدفمندی برادران، ایستادگی در مقابل پدر و زورگویی های او و رو‌کردن دست پدر، مقابله با مادر، رام‌شدن مادر توسط وعده و وعیدهایی که پدر می‌دهد درحالیکه وعده‌ها عملا توخالی هستند!یادداشتی بر فیلم 《برادران لیلا》
کارگردان : سعید روستایی
نرجس_ شرفی(باران بانو)
بخش دوم

واما روانشناسی اجتماعی_اقتصادی فیلم

فیلم 《برادران لیلا》تصویری مینیمال از خانواده‌های ایران درطبقه‌های مختلف اجتماعی، مخصوصا طبقه متوسط و متوسط روبه پایین جامعه را نشان می‌دهد. خانواده‌ ای که پدر آن به نوعی سعی می‌کند خودش را از ‌ماجرا و درد اصلی جامعه و فرزندان دور باشد و به نوعی دیکتاتوری احمقانه ‌دارد که خوش را مرکز خانواده ‌می‌داند.
مادری که در سنتهای خاموش و خفه کننده (نداشتن زیست اجتماعی برای زنان) روزگار قرار می‌گیرد و همان مسیر را ادامه می‌دهد.
برادرانی که هرکدام سعی در تفسیر کردن زندگی بهتر برای خود دارند: یکی بدنبال بدست آوردن پول هنگفت از طریق دغلکاری و دزدی است (پیمان معادی)، او که روزگاری جزو بهترین شاگردهای مدرسه بوده است؛
دیگری از طریق رشد بازو بدون کمک گرفتن از عقل و جوانی خود (محمد‌علی‌محمدی)؛
دیگری بدنیال آوردن فرزند پسر ( پرویز با بازی فرهاد اصلانی)همواره در حال فرزند‌آوری است درحالیکه در دون‌ترین مراتب یک پاساژ برای امرار معاش تلاش می‌کند و همواره چشم و نظر به برادران دارد و حتی با کمک‌های علیرضا بازهم فقیر و بدهکار هست که یادآور همان مثل قدیمی است که 《بستر فقیر از سفره او بارورتر است》و استایل و اندام او در این بازی از ‌همه بزرگتر است و در واقع زیاده‌خواه تر؛
علیرضا برادر معقول‌تر اما یک‌ اشکال دارد که بیشتر از همه محتاط‌تر است و در گرفتن حقش از کارخانه اختلاس شده، ناتوانتر است،
اما همگی در انتظار منجی هستند تا کسی بیاید و آن ‌ها را نجات دهد؛
و لیلا(ترانه علیدوستی)که نگهبان و دلسوز و خردمند و راهبر خانواده است و با فداکردن خود در موقعیت‌های مختلف، سعی در براه آوردن برادران و پدر خود دارد اما با اینکه همه می‌دانند حرف او درست است، ولی کسی به حرف‌های لیلا گوش نمی‌دهد.
در کنش‌ها و واکنش‌های متقابل اعضای خانواده لیلا نسبت به یکدیگر و نسبت به جامعه و اتفاقات و موقعیت های واکنش برانگیز فیلم، موقعیت‌های واکنش اسماعیل پدر لیلا به و‌ تلاش او برای بدست آوردن موقعیت بزرگتر فامیل، هرکدام قابل تامل هست.
نوع گفتمان اعضای خانواده برای برخورد با مشکل و مسائل پیش‌‌رو، بدون هیچگونه هم اندیشی و صحبت در جهت رفع موانع و مشکلات، فقط سعی در صحبت درباره آن دارند و با تحقیر همدیگر و تقصیر کار جلوه دادن یکدیگر از مشکلات می‌گذرند و مشکل، حل نکرده باقی می‌ماند و می‌دانند که دوباره مسئله در آینده بشکل حادتری رخ نشان می‌دهد و دامن افراد خانواده را خواهد گرفت.

https://t.me/baranbano1401

نویسنده : #نرجس شرفی