یادداشت های یک نویسنده

“آنتولوژی سایه در غزل کهن و نوین” به قلم استاد فیض شریفی

آنتولوژی سایه در غزل کهن و نوین غزل‌های سایه نمایشگر غم‌ها و آرزوهای انسان معاصر است. غزل‌هایی است که ظرافت‌ها و توازن و استحکام بوطیقای حافظ را تقریباً در خود می‌گوارد...

آنتولوژی سایه در غزل کهن و نوین
غزل‌های سایه نمایشگر غم‌ها و آرزوهای انسان معاصر است. غزل‌هایی است که ظرافت‌ها و توازن و استحکام بوطیقای حافظ را تقریباً در خود می‌گوارد. غزل‌هایی است که آینه ار شادی‌ها و غم‌های انسان عصر ماست. غزل‌هایی که صدای زمانه‌ی خود بوده‌اند. غزل‌هایی که بعضاً در بوستان و گلستان سعدی و حافظ و مولانا شاخ‌ها و برگ‌های خود را بالا کشیده‌اند و پیازشان در شهر خودشان گل داده‌اند، هجرت کرده‌اند و در باغ و گلدان دیگران بالیده‌اند.
قالب غزل در طول اعصار ایجاد شده و فرآیند ضرورت‌های تاریخی و هنری عصر فئودالیسم بوده است، اما شاعرانی بوده‌اند که از ابزار و عناصر جهان معاصر سود جسته‌اند. سایه کوشیده است تحولی در این قالب اعتیادآور و محدود ایجاد کند، قطعاً نباید سایه فرماسیون‌های اجتماعی را نادیده نمی‌گیرد. عینیت‌گرایی سایه با نوعی شگردهای زبانی و مضمونی در غزل خودنمایی کرده است.
غزل، میدان تنگی است که مفاهیم و معضلات هول‌آور جهان معاصر در آن نمی‌گنجد. معاصر بودن و همراه با زمان و زبان بودن باید همراه با اشراف، گستاخی، هوش، بینش به قوالب و قالب‌شکنی باشد، شاعران غزل‌سرا کمتر از این ویژگی‌ها سود می‌برند.
ولی به هر معنی شاعری چون شهریار و سایه با نگره و پردازش به مسائل ملموس زندگی و بهره‌گیری از تعبیرات معمول و در هم آمیختن زبان ساده و عامه پسند ویژگی دیگر گونه‌ای به غزل بخشیده اند، همان‌گونه که پیش از ایشان ایرج میرزا در زبان غزل و این ویژگی‌های بالایی دستکاری‌های مؤثری انجام داده بود.
غزل سایه و غزل مدرن امروز وام‌دار نگاه و اندیشه‌ی نیماست. رمز و رازها و اشارات نیما باعث شد که شاعری مثل هوشنگ ابتهاج با شناسه‌ها و قراینی که از نیما کسب کرده بود. میان غزل دیروز و امروز پلی برقرار کند و راه را برای حسین منزوی باز می‌کند. قبل از حسین منزوی، منوچهر نیستانی از این پل می‌گذرد.
اگر نام غزل نیمایی مسّمایی درست داشته باشد سایه روح و درون مایه اندیشگانی نیما را در کالبد غزل جاری کرد؛ او به غزل، عاطفه، هارمونی و وحدت موضوعی و شکل داد؛ محمد علی بهمنی می‌گوید: «
جسمم غزل است اما روحمم «نیما»یی است
در آیینه‌ی تلفیق، این چهره تماشایی است.»
سایه و سیمین بهبهانی در پرداختن به مضامین اجتماعی و مضمون افزایی در قالب غزل و محدویت‌زدایی از آن و گسترش دادن زوایای غزل از نظر فرم و محتوا و به تشخص رساندن غزل و طبع آزمایی شان در وزنهای دشوار عروضی و خلاقیت‌شان در وزن و ابداعاتی که از ترکیب افاعیل سه وزن «مستفعلن» و «مفاعیلن» و «فاعلاتن» در غزل ایجاد کردند از خود، شاعری شاخص ساختند غزل «متفاوت» درای خصیصه هایی است که نشانگر روحیه و وضعیت اجتماعی شاعران این نوع غزل است.

فیض شریفی 

مرداد ماه ۱۴۰۱

تنظیم: رامک تابنده

دبیر بخش فرهنگی