تاریخ ایران

تاریخ شکلگیری ایران (۳۱)

در زمان سلطنت فیروز، مسئله بحث و جدال در ذات یا حقیقت خدا بار دیگر دنیای مسیحیت را متزلزل ساخت و کلیسای ایران هم در این مباحثات طَرَفیت پیدا نمود. همانطور که قبلاً هم اشاره گردید، اینگونه مباحث همیشه وجود داشته و این بار هم بود که خلاصه میکنیم...

طلوع و افول سلسله ساسانیان؛

در زمان سلطنت فیروز، مسئله بحث و جدال در ذات یا حقیقت خدا بار دیگر دنیای مسیحیت را متزلزل ساخت و کلیسای ایران هم در این مباحثات طَرَفیت پیدا نمود. همانطور که قبلاً هم اشاره گردید، اینگونه مباحث همیشه وجود داشته و این بار هم بود که خلاصه میکنیم:
در مجمع نیقیه این موضوع مطرح شد و بالاخره به لعن یا انهدام مذهب آرین خاتمه پیدا نمود. ولی در صدهٔ پنجم میلادی نزاع مزبور تجدید شده و دنیای مسیحیت در اصول عقاید به دو قسمت زیر تقسیم گردید؛
آیا عیسی دارای دو طبیعت بوده یا یک طبیعت؟ به عبارت دیگر آیا جنبه خدایی و بشری عیسی مطلقاً از یکدگر منفصل بوده است و یا وحدت داشته؟ دیگر، آیا مریم مادر خدا بود؟ یا فقط مادر عیسی از جنس بشر؟نسطوریوس؛ «ساختمان روحی نسطوریوس را از اولین نطقی که تئودوسیوس امپراطور کرده میتوان فهمید که چه بوده، او چنین گفت: تو اهل بدعت را از بیخ و بن برکن، من ایرانیان را با شما از میان خواهم برداشت.»
در ۴۲۸ میلادی قسطنطیه به هرطریق بود قانع شد که مریم مادر عیسی بوده است نه مادر خدا و این که دو حقیقت و دو شخص در اینجا وجود داشته. سیریل، اسقف اسکندریه در مجمع سوم کلیسا که در ۴۳۱ در ایفسوس منعقد گردید نفوذ پیدا کرده و این اصل را با دوازده ایراد رد کرد و پیروان آن را محکوم ساخت. در اینجا کشیشان او به مخالفین خود حمله برده و مجمع مزبور را به درجه ای از اعتبار انداختند که معروف به مجمع راهزنان گردید. در مجمع چهارم این کلیسا که در ۴۵۱ در شالسدون منعقد گردید، اصل یا عقیدهٔ “یک شخص دارای دو طبیعت” و نیز تفوق مقر خلافت پاپ در این مجمع، قطعی و مسلم گردید. اما در امپراطوری روم شرقی افکار شرقی و احساسات عموم متمایل به «حقیقت واحده» بوده است. این مذهب وحدت تا مدتی در کلیسای بیزانس رواج داشت و این همان عقیده و اصلی است که کلیسای ایران با آن تماس پیدا نمود.
زمانیکه آباس (Abas) اسقف، به مجمع راهزنان تبعید گردید، یک نفر بر صوما
‏(Bar-Suma) نام از اهالی ادسا را نیز با او اخراج کردند. اسقف نامبرده وقتی که در مجمع شالسدون تبرئه شده و به محل خویش برگشت برصوما هم با او مراجعت نمود. بعد از مرگ اسقف نامبرده در ۴۵۷ میلادی برصوما به میهن خود ایران بازگشت و اسقف نصیبین گردید. او دارای استعداد بسیار ولی قدیسیت اندکی بود. وقتی که آباس در نامه خویش به یکی از اسقفان روم این عبارت را درج کرد که
«خداوند ما را گرفتار دولتی کرده که ملعون است» بر صوما که نامه به دستش افتاده بود آن را به فیروز رسانید و نویسنده را گیر انداخته و سبب شد که او به قتل برسد.
از آن به بعد برصوما نهایت اقتدار را در کلیسا به دست آورد. وی با قوای سلطنتی عازم سفر شد تا این اصل را که «مسیح دو طبیعت مجزا از یکدیگر داشته» را برقرار نماید (مقصود این است که او تمام کلیساها را دیده و آنها را نسطوری گرداند). قانون مهم دیگری که او آورد این بود که اجازه داد کشیشان ازدواج کنند و افکار و خیالاتی که راجع به رهبانیت و تجرد بین فرقه کشیشان رواج داشت همه را از میان برد. در اینجا ممکن است گفته شود که نفوذ عقاید و خیالات عاقلانه و معتدلانه زردشتی هم ولو این نفوذ مادی بوده در این مسئله یعنی در الغاء رسم تجرد تاثیر داشته است. امروزه این رسم خلاف منطق در کلیسای آشوری ها شایع می باشد و نسطوری های ساکن بین بغداد و رضائیه که به اسم فوق خوانده می شوند معتقدند که کشیش ممکن است ازدواج کند، برخلاف اسقف ها که در میانشان زناشوئی اکیداً ممنوع میباشد.
یک کار مهم دیگری که بدست برصوما صورت گرفت این بود که در سال ۴۸۹ میلادی وقتی که زنو (Zeno) امپراطور، مدرسه ادسا مرکز تعلیمات مذهبی را بست، این مرد فوراً مدرسه نامبرده را در نصیبین دائر کرد و همانطور که ویگرام مینویسد این خدمت بسیار عالی و مهمی بود که او انجام داد. چه اعراب که
به وسیله آنها در قرون وسطی علم و ادب در اروپا شایع گردید از نسطوریها تعلیم گرفته و علوم آنها از همین سرچشمه می گرفته است و بدین جهت برصوما حق بسیار بزرگی بر ما دارد.
در خاتمه این بیان، مختصر میگوئیم ارمنستان در مجمع و آغاز شادات (پایتخت قدیم که حالیه آنرا اکمیادزن گویند) که در ۴۹۱ میلادی منعقد گردید رسماً با مجمع شالسدون قطع رابطه کرده و در نتیجه آن موافقت خودش را ظاهراً با عقیده به اینکه حضرت عیسی دارای طبیعت واحده بود اعلام داشت لیکن در حقیقت از اعتراف به تفوق به طریق قسطنطنیه امتناع ورزیده و خود را از این قید آزاد ساخت و این اعلام ارمنستان را جدا کرد، چنانکه تا به امروز هم از هر کلیسای دیگری علیحده و جدا میباشد.

ادامه دارد….
صفا 🌹