تاریخ شکل گیری ایران

تاریخ شکل گیری ایران – قسمت یازدهم-“ی،صفایی”

کوروش نسبت به مردم بنی اسرائیل که از زمان بخت النصر در اسارت بودند مهربانی و رأفت مخصوصی ابراز نمود...

تأسیس پادشاهی باستانی ایران-کوروش؛

کوروش نسبت به مردم بنی اسرائیل که از زمان بخت النصر در اسارت بودند مهربانی و رأفت مخصوصی ابراز نمود.
ظروف طلا و نقره را که بخت النصر از بیت المقدس آورده بود به آنها ردّ کرد و اجازه داد به فلسطین مراجعت کرده در بیت المقدّس معابد قدیم را که آسوریها خراب کرده بودند تعمیر نمایند و معبد جدیدی بنا کنند بنابراین اجازه، چهل و دوهزار نفر اسرائیلی با هفت هزار نفر غلام و کنیز بطرف فلسطین رفته به تجدید بیت المقّدس پرداختند. (فرمان مشهور کوروش در کتاب عزرا باب اول آمده). ولیکن بزودی اختلاف شدیدی بین مردمی که در فلسطین مانده و آنهائیکه به بابل آمده بودند پدید آمد. کوروش مقتضی دید ساختن معبد جدید را موقتا موقوف بدارد ولی با وجود این از سخنان پیغمبران بنی اسرائیل پیدا است که احترام این مردم نسبت به کوروش فوق العاده بوده. (در مورد کوروش در کتاب اشعیاءباب ۴۴ و باب ۴۵ برداشت مشهور خود را از کوروش درج کرده اند.)
بهرحال کوروش برای جلب بابلی ها بیانیه ای داده که عین آن در حفریاّت بابل بدست آمده و اکنون معروف به استوانه کوروش است. شاه در این بیانیه خود را خادم مرداخ (مردوک) ربّ النّوع بزرگ بابلی ها خوانده و میگوید بعد از آوردن مجسمه خداهای (اور) به بابل، مردوک او را برگزید. او دست کوروش پادشاهانشان را گرفت و (اور اسم او را برای سلطنت تمام عالم برد) به اسم او را طلبید. بعد شاه مزبور گوید: «وقتی که من در میان سکوت و آرامش به تین تّیر (یعنی بابل) وارد شدم با فریادهای شادی و سرور مردم به قصر پادشاهی درآمدم (بر تخت سلطنت نشستم).
بعد از این پیروزیها کوروش به ایران مراجعت کرد.
در باره کوروش مورخین معتقد هستند که شاهی بوده با عزم و حزم و عاقل و رئوف، کاری را که شروع میکرد تا آخر انجام میداد و هیچ کاری را ناقص نمیگذاشت.
در موارد مشکل بعقل پیش از قوّهٔ متوّسل میشد و بر خلاف پادشاهان آشور و بابل و غیره با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود. به پادشاهان مغلوب باندازه ای مهربانی میکرد که آنها دوست صمیمی کوروش شده و در مواقع مشکل به او یاری مینمودند. با مذهب و معتقدات ملل کاری نداشت بلکه آداب مذهبی آنها را محترم میداشت چنان‌که بعد از فتح بابل هرچه از پیروان مذاهب مختلفه به غارت برده و به بابل آورده بودند همه را
پس داد. شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او در میآمدند در معرض قتل و غارت واقع نمیشدند، بر خلاف سلاطین آشور که در کتیبه های خود می بالند باینکه چنان فلان مملکت را زیر و زبر کردند که صدای خروس یا سگی هم در انجا شنیده نمیشود (نظیرش در عیلام ).
وقتی که مردم رفتار کوروش را دیده و با آنچه تا آن زمان معمول بود مقایسه میکردند، او را مخلوق فوق العاده و بر انگیخته از طرف خدا میدانستند.
ادامه….

نویسنده: “ی،صفایی”