تاریخی_پژوهشی

راز جاودانگی( سیاوش) به قلم مرضیه عطایی قسمت آخر

راز جاودانگی _سیاوش در شاهنامه

راز جاودانگی سیاوش

نوشته ی مرضیه عطایی

قسمت سوم ( آخر)

سياوش در شاهنامه

 

سياوش يكي از محبوب ترين پهلوانان شاهنامه است . بخش در خور توجهي از شـــاهنامه به سياوش اختصاص يــــــافته است . سياوش انساني در اوج پاكي تن و پاكي روان ، انسـاني آرماني است كه دوره اي را با تعليمات و پرورش يكي از محبوب ترين چهره هاي شاهنامه – رستم سپري كرده است.

سياوش در شاهنامه انسان پاكي ست كه دسيسـه هاي ســودابه در او كــارگر نمي افتـــد.سياوش از اين عشـق افســونگـر رهـــايي مي يابد. شاهنامه سياوش را خردمند ، دانا و بي همتا معــــرفي مي كند .

محمد علي اسلامي ندوشن مي گويد :”سياوش نيز مانند آن دسته از پهلواناني كه با ســرنوشت خاص و براي ماموريت خاص به دنيا مي آيند ، براي بوجود آمدنش مقدماتي فراهم مي گردد كه همراه با غرابت است ؛ به اين معني كه مادر سياوش كه نبيره ي گرسيوز است ، به طور غير عادي در بيشه يافت مي شود و به همسري كاووس در مي آيد. در اينجا دو خون ايراني و توراني به هم آميخته مي شوند و بعد همين گرسيوز در ريختن خون نواده ي خود كه سياوش باشد ، جهد مي كند .

سياوش چه از جهت زيبايي و آراستگي و چه از جهت سـرنوشت واژگونه اي كه اخترشناسان در طالعش مي بينند ، كودكي استثنايي مي نمابد .”

 

 

مرگ ســياوش

وقتي سياوش جلاي وطن مي كند و به دربار افراسياب مي رود ،به پيـشـــنهاد پيران ويسه فرنگيس دختر افراسياب را به همسري بر مي گزيند كه كيخسرو از او زاده مي شود .

قابليت هاي سياوش كه باعث محبوبيت او در نظر افراسياب مي شود وهمچنين كارداني ها و مهارت هاي سياوش باعث حسادت گرسيوز برادر افراسياب مي شود . ديـدار گرســيوز از سياوشگرد بيشتر رشك او را بر مي انگيزد و با افكاري شيطاني با حـيـله و نيرنگ صحبت هايي را از روي غرض بين افراسياب و سياوش رد و بدل مي كند . او موفق مي شود كه با نيرنگ هاي خود نظر افراسياب را نسبت به سياوش تغيير دهد و به طرز وحشيانه اي سياوش را مي كشد .

 

نتبجه

در اوستا چنان كه از منابع بر مي آيد ، سياوش از نظر پيوند با كيخسرو داراي اهميت است .در متون پهلوي نيز جداي از نام كيخسرو ، نام سياوش برده نمي شود .در شاهنامه اما ، از خود سياوش به خاطر نيكي و پاكي و انسانيت ياد مي شود .

سياوش اسطوره اي هميشه زنده است .نيكي و داد و پاكي و انسانيت هميشه جاودانـه مي مـاند . سياوش اسطوره اي زنده و جـاري در تمام زمان هاست .در بسياري از آيين ها ياد سياوش خفته است . حتي هنوز در مراسم نوروز (حاجي فيروز) و در مراسم عزاداري ( نخل گرداني ) كه در شهرهاي كويري مانند يزد و نايين برگزار مي شود ؛ داستان سياوش جاري ست .

در پايان جهان ، يكي از آناني كه براي فرشــكرد و نوسازي زمين باز مي آيد ، كيخسرو – پسر سياوش است . شايد كيخسرو نشان بازگشت سياوش به اين جهان و نماد جاودانگي او باشد.

 

تنظیم: پریسا توکلی

دبیر بخش فرهنگی