زبان مادری

“روز جهانی زبان مادری_فریبا شمس دبیر ادبیات کهن”

فریادم، کوه‌ها را همچون تیشه‌ی فرهاد کند و تکه تکه کرد؛ فریادم اما خسته نشد! اینک، پژواک فریاد من همچنان در پهنای این بیکرانه‌ی هستی، دور می‌زند و هماره در رقص و پیچش...

تقدیم به زبان شیرین مادری‌ام:

🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷چشمانم را بستم و از ته دل فریاد کشیدم:

دوستت دارم میهن نازنینم!

دوستت دارم زبان شیرینم!

دوستت دارم یار دیرینم!

فریادم، چون عصای موسی دریاها را شکافت؛

رودها را خروشان و مواج کرد؛

دره‌ها را در هم نوردید؛

سنگلاخ‌ها و نیزارها و بیابان‌ها را چون سنگفرشی زیر ضربه‌هایش سپرد؛

فریادم، کوه‌ها را همچون تیشه‌ی فرهاد کند و تکه تکه کرد؛

فریادم اما خسته نشد! اینک، پژواک فریاد من همچنان در پهنای این بیکرانه‌ی هستی، دور می‌زند و هماره در رقص و پیچش است و می‌سراید:

دوستت دارم میهن نازنینم!

دوستت دارم زبان شیرینم!

دوستت دارم یار دیرینم!

فریبا شمس. سوم اسفند ۱۴۰۱