نقد و بررسی دفتر شعر نامیرا

نقد و‌بررسی دفتر شهر نامیرا از شهراد نوین به قلم استاد فیض شریفی

شهراد نوین با همین واژه ی " نامیرا " شعر را به سمت اسطوره می برد :" آغاز من ، از چشم گرم تو بود نامیرا جوار آتشکده ای متروک رو به خاموشی و نفس‌ هایی که چوب خط رفتن تو را شماره می کرد زنده می شدم دوباره ...

دفتر شعر ” نامیرا ”
شهراد نوین
ناشر : حس هفتم
۱۴۰۱

این دفتر دربردارنده‌ی یک مقدمه ی بسیط از فيض شريفی و سی شعر سپید کوتاه، متوسط و بلند است .
شهراد نوین با همین واژه ی ” نامیرا ” شعر را به سمت اسطوره می برد :” آغاز من ، از چشم گرم تو بود نامیرا
جوار آتشکده ای متروک
رو به خاموشی
و نفس‌ هایی که
چوب خط رفتن تو را شماره می کرد
زنده می شدم دوباره
پس از هزار بار مردن
به جادوی کلماتی مقدس‌
و معجزه ی شراب لب هایت که
نمی دانست آواز خواندن را
از چشم های گرم تو بود نامیرا
جشن آتش‌بازی حروف
در شبستان جنون
به صبوری ماه
در انتظار تولد ستاره
اقرار می کنم
به شوق دیدار نخستین
در عرفات سينه ات که
بوی شقايق پرپر می داد …”

( صص . ۵۳ و ۵۴)
در مجموعه‌ شعر” نامیرا “از نام اساطیری ” نامیرا ” و کهن الگوی ” باران ، شراب ، ماه ، ستاره‌، آينه، آب ، خورشید و عرفات ( نماد های حیات و میلاد مجدد ” نام گذاری شده است .
انديشه ی فلسفی درونی شده و طرح واره های ” سفر ” از حالت صوری بیرون می آید و وارد ذهنیت شعر می شود و به تمثيل هایی از ” سفر انسان در هستی و تاسیان مبدل شده است .
شيوه ی بیان شاعر وقتی به سمت اسطوره می رود آرکائیک می شود و گاهی به سوی زبان ” ری را ” صالحی می رود :” دیر آمدی / دیر آمدی نامیرا / دیگر جان باریدن ندارد / این ابر پاییزی …/ رفته بودی به پیشواز بهار / جست وجوی آب و آئينه/ خبر از آزادی آلاله و خواب ارغوان بیاوری …”
( ص. ۵۵ )
انديشه های اجتماعی در این دفتر با تم تغزلی و نگاهی اسطوره‌ای و فلسفی و تفکر انسان درباره ی سرنوشت انسان در جهان و مفهوم ” مرگ و جاودانگی ” و تاسف از فراق ناگزیر از معشوق درونمایه ی مسلط این اشعار است .
نمی دانم شهراد نوین آیا داستان آن سرباز رومی را به نام ” مارکو فلامینیو ” ، ” یا نامیرا ” را خوانده است ؟ مارکو به طور اتفاقی در ” شهر نامیراها ” از چشمه ی کنار شهر می نوشد و خودش هم نامیرا می شود .
داستان ” نامیرا ” همان گونه که در کار بورخس مرسوم است، در سطوح فرا ادبی هستی دارد .
اما ” نامیرا” ی شهراد نوین انگار یک زن مسیحی است که گیسوان طلایی، شب چشم ، گونه‌ ی گرم ، دهانی به طعم افسانه ها و اسطوره های سیب و دستی معجزه گر و پر از گندم دارد که به راوی شراب الست می دهد .
شهراد نوین با هنجارگریزی و انحراف و خروج از هنجارهای متداول و اسطوره‌ای به برجسته سازی در زبان دست می زند و از زن هایی چون آيدا ی شاملو. ری رای صالحی و اقلیمای فرزاد کریمی فاصله‌ می گیرد و ” نامیرا ” را آسمانی می کند .
آميزش دو یا چند سبک زبان در یکدیگر و هنجارگریزی معنایی یکی دیگر از ویژگی‌های شعری شهراد نوین است . شاعران با تصویر سازی. تشبيه، استعاره ، نماد های جمعی و کهن الگویی ،و متداول و تمثيل، مجاز و اسطوره به قول رولان بارت ، یک گفتار می سازد .
شاعر ، زمان را جاودانه می کند و برای آن که محور اساطیری زبان شعری را تقویت کند، با واژگان و ترکيب سازی ، لحن حق به جانب و فاخر و پیامبرگونه رنگی دگر به اشعارش می پاشد .

فیض شریفی
شانزدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

نقد و‌بررسی :فیض شریفی
تنظیم:رامک تابنده