نگاهی به تاریخ انسان ، دین ، جهان-قسمت دوازدهم-ی،صفایی

این یک واقعیت تاریخیست که تمدن هیچ ملتی یکباره ساخته و پرداخته نشده بلکه آنچه امروزه بنام تمدن در دست ما است...

این یک واقعیت تاریخیست که تمدن هیچ
ملتی یکباره ساخته و پرداخته نشده بلکه
آنچه امروزه بنام تمدن در دست ما است
بر پایه تجربیات گذشتگان بنیان گذاری شده و محصول زحمات ابتکارات و پیشرفت های نیاکان ما از بشر ماقبل تاریخ تا زمان حاضر است.

به همین طریق دین هر ملتی نیز، مولود و محصول تمدن آن ملت است و مواد خامی که برای ساختن اصول و تعالیم مذهبی لازم داشته از تمدن های گذشته همان ملت
گرفته است. هیچ دینی خارج از قالب های
فرهنگی دورانی که آن ملت در آن دوران
زندگی می کرده، نمیتوانسته بوجود آید و در هر دینی صورت بازمانده ای از اعتقادات کهن و سنن آن سرزمین دیده میشود.
البته همانگونه که تمدن هر ملتی از تمدن سایر مللی که با آنها در تماس است بهره میگیرد، دین نیز به نوبه خود از ادیان اقوام همجوار متاثر میگردد.
از آنجا که عرب وارث تمدن درخشانی از
اعصار گذشته خود نبوده تا محمد نامی
بتواند افکار مذهبی نوینی بدنیا عرضه کند، مولود جدید بصورت مخلوطی از ادیان قرض دهنده، اساطیر عامیانه رایج در اجتماع عرب، سنت ها و حتی خرافات بومی، ظاهر  گردید. منشاء تاریخی دین اسلام را میتوان در چند منبع جستجو کرد:
۱- ادیان مختلف یهودی، مسیحی، زرتشتی
۲- بخشی از بینش های خاص و تجربیات
شخصی خود محمد که البته باید طبق اسنادی که بدست آمده اعم از کتیبه ها، سکه ها و باستان شناسی از محله های گوناگون بین الهرین، محمد و اسلام ساخته ذهن انسانهایی همچون ابن اسحاق و ابن هشام و طبری و غیره میباشد که بحث مفصلی است.
۳-سنت ها، اعتقادات و خرافات عرب قبل از اسلام.
همه آنچه که در اسلام از قبیل توحید، قصص، قوانین مربوط به کیفری و مدنی و امور شخصیه، مالکلیت، ارث، بیع، اجاره، زکوة، صدقه، سنگسارکردن مجرمین، قصاص، غرامت، احکام مربوط به زنا و لواط، تعدد زوجات، طلاق که تماماً از دین یهود و شرایع یهود بوده که دین اسلام خود منکر اینها نیست و این نکته را می پذیرد که قواعد اخلاقی و اصول دینی که در قران مطرح شده است در ادیان پیشین نیز وجود داشته و این قرآن نیست که برای نخستین بار قوانین
بی سابقه ای در زمینه های فوق مطرح میکند. ولی از آنجا که محمد نامی قادر به
نوشتن و خواندن نبوده و مبنای کار را بر نقل مطالبی می گذاشته که از دهان مردم شنیده، اختلافات فاحشی که در چندین بار نقل داستان و دهان به دهان شدن آن معمولا بوجود می آید در قصص قرآنی در مقام مقایسه با قصص سایر ادیان دیده میشود.
قرآن در بازگو کردن قصص  حتی از حدود تورات کتاب مقدس یهود نیز پا فراتر می نهد و قصص مذکور در تلمود را که توسط عده ای از خاخام های یهودی در قرون سوم و چهارم میلادی گردآوری شده بود بنام قصص الهی نقل میکند.
داستان (اصحاب کهف) اسطوره مردم آسیای صغیر و یا افسانه ملاقات (خضر و موسی) و سرگذشت «اسکندر ذوالقرنین» از این سلسه داستان ها می باشد یا تمامی داستانهای مسیحی یا زرتشتی یا بودایی همه و همه در دین کذایی و مجهولی بنام اسلام شکل گرفت که همه اینها ساخته و پرورده ذهن بشر بود و خدا هیچ نقشی نداشت. همانطور که زرتشت گفت اهورامزدا در آيین من نقشی نداشت! همانطور افسانه موسی و یا شکلگیری مسیح و دین مسیحیت.

نویسنده : ی ، صفایی