وضعیت سالمندی در ایران...

چرا برای سالمندان کاری نمی کنید ؟-فيض شريفی

همین حقوق تقاعد برای سالمندان کافی است ؟ در این سنین ۶۰ و یا ۷۰ ، آیا من که باید کسی از من مراقبت کند ، باید از پدر زن ، مادر زن و مادر خودم مراقبت کنم ؟ دوستی ۵۵ ساله از سوئد با من تماس گرفته که مژده بده مژده بده که من بازنشسته شدم . از این به بعد دولت ما را محافظت...

چرا برای سالمندان کاری نمی کنید

همین حقوق تقاعد برای سالمندان کافی است ؟
در این سنین ۶۰ و یا ۷۰ ، آیا من که باید کسی از من مراقبت کند ، باید از پدر زن ، مادر زن و مادر خودم مراقبت کنم ؟

دوستی ۵۵ ساله از سوئد با من تماس گرفته که مژده بده مژده بده که من بازنشسته شدم . از این به بعد دولت ما را محافظت می کند در خانه‌ ی پر از امکانات نگاه می دارد ، دکتر می آورد ، پرستار و سفرهای خارجی و خورد و خوراک .
دولت سوئد می گوید :” مرسی که این قدر به ما خدمت کرده اید ، حالا نوبت ماست که ما از شما مراقبت کنیم .”

من چه کنم ؟ منی که در این ولایت هزار درد بی درمان دارم چه کار کنم ؟ باید بروم خانه‌ ی مخروبه پدر را آباد کنم و یا باید مادر را به یک خانه ی مسترینگ ببرم و ده ملیون برای او در ماه خرج کنم و همین قدر ، کم و زیاد اجاره اش را بدهم ؟
از کجا بیاورم ؟ مگر شما بیش از چهارملیون و هفتصد و پنجاه تومان به مادرم حقوق تقاعد می دهید ؟ مگر به من بیش از ده ملیون تومان حقوق بازنشستگی می دهید ؟
بالفرض که من بچه نداشته باشم ، چگونه می توانم ؟

سر ضرب جمع کرده ام ، ۵۶ نفر از فرزند و نوه و نبیره ، از خانواده ی ما درگیر مادر آلزایمری ما هستند .خیلی هم خوب است که به نحوی همه مادر را می بینیم و به او رسیدگی می کنیم ولی مگر ما می توانیم کار و بار و زندگی خود را برای مادری که نمی تواند راه برود و خوب نمی شنود و نمی بیند رها کنیم و او را کوله کنیم و به حمام و دستشویی و بیمارستان ببریم ؟
هیچ خانه‌ ی سالمندانه ای حاضر نیست چنین مادری را از ما تحویل بگیرد و اگر هم بگیرد باید بیش از مستمری ساليانه ی من و مادر را از ما در خواست می کند و به تقریب امکانات درست و حسابی در اختيار مادر و ما قرار نمی دهد .
و بالفرض که مادر را از ما تحویل بگيرند، آن وقت یکی توی رادیو و تلویزیون بلند می شود و وااسلاما سر می دهد که دوره‌ ی آخرالزمان فرار رسیده است که مادرشان را به خانه‌ ی سالمندان می برند .می روند فیلم می گیرند و مستند می سازند و از زبان مادر می گویند که من تا کنون هیچ کدام از بچه هایم را ندیده ام .
همین افرادی که داد می زنند و قال ، باور نمی کنم که بتوانند یک ساعت با این مادر و آن پدر آلزایمری زندگی کنند .
امروز فیلم آخرای زندگی رضا براهنی را دیدم . پایش شکسته و نشسته گریه می کند و به ارسلان ، فرزند هنرمند و برومندش ، می گويد:” تو بهترین دوست منی ، هیچ کس سراغ مرا نمی گیرد .”
آیا دولت کانادا هم در این معامله تقصیر می کند ؟ اگر می کند دولت ایران چرا یکی از بزرگترین ناقدان ، نویسندگان و شاعران و مترجمان عصر حاضر را به امان خدا رها کرده است ؟
چرا دولت ؟
واقعا ما را به خیر تو امید نیست ، شر مرسان .

فيض شريفی
بیست ونهم فروردین ۱۴۰۱