نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
Über Aufzüge, Schilder und Kinderwagen Manchmal möchte ich einfach nach Indien oder Kenia fliegen und nie wieder zurückkommen. Sie fragen sich, warum? Es sind diese alltäglichen Situationen, die einen großen Einfluss auf mein Wohlbefinden haben. Lassen Sie mich hier zwei davon erklären. Gestern habe ich auf den Aufzug gewartet, weil ich wie immer meinen Sohn […]
قبرستان پرلاشز جای عجیبیی است. اینجا جایی فراتر از محل آرمیدن انسانهاست. پرلاشز یک موزه فضای باز است که در خود انسان ها و داستانهایی جذاب و متفاوت دارد. فارغ از لیست افرادی که در پرلاشز دفن هستند قبرها به خودی خود جذاب هستند. در ادامه پست های قبلی ،اشاره میشود به : ۱۲-ویکتور نوآر، […]
قبرستان پرلاشز جای عجیبیی است. اینجا جایی فراتر از محل آرمیدن انسانهاست. پرلاشز یک موزه فضای باز است که در خود انسان ها و داستانهایی جذاب و متفاوت دارد. فارغ از لیست افرادی که در پرلاشز دفن هستند قبرها به خودی خود جذاب هستند. در ادامه ی پست قبلی اشاره میشود به : ۶_ اسکار […]
قبرستان پرلاشز جای عجیبیی است. اینجا جایی فراتر از محل آرمیدن انسانهاست. پرلاشز یک موزه فضای باز است که در خود انسان ها و داستانهایی جذاب و متفاوت دارد. فارغ از لیست افرادی که در پرلاشز دفن هستند قبرها به خودی خود جذاب هستند. از میان افراد مشهور که در این گورستان دفن شدهاند نام […]
C3… چی؟ برای چی؟ یک بدبختی بزرگ در این دنیا این است که زبان های مختلف بسیار زیاد است و یادگیری زبان جدید بسیار سخت است. خواهرم در حال حاضر سعی میکند برای کار بعدیاش کمی ژاپنی یاد بگیرد و من سعی میکنم فارسی را بفهمم، بعد از اینکه تلویزیون من ساعتها در روز به […]
چرا من شما را تشویق می کنم که صحبت کنید؟ گاهی به اطراف خیابان های شلوغ نگاه می کنم. اینجا در وین من افراد زیادی را می بینم که ممکن است ایرانی یا عرب باشند و البته بسیاری از سفیدپوستان نیز. اما وقتی گروههایی از مردم را میبینم، همه آنها یا از خاورمیانه هستند یا […]
عشق ممکن است بعد از حدود پانزده ماه انتظار برای مدارک و کمی مذاکره، بالاخره دیروز ازدواج کردیم. من الان برای من فصل بهار زندگی ام است. بعد از این همه انتظار و ناامیدی که به همراه داشت، نمی توانم باور کنم که بیشتر موانع را برطرف کرده ایم. چند سال پیش تنها چیزی که […]
اروپایی ها تعارف را نمی شناسند حدس میزنم بیشتر شما، اگر این تیتر را بخوانید، میپرسید: « تعارف کیست و چیست؟» فکر میکنم باید بدانید که چقدر برای ما ناآشنا است. احسان همیشه با شانه های بالا انداخته و نگاهی معذرت خواهانه به ایرانیان دیگر می گفت: «تعروف را نمی شناسد…!» به عنوان یک اروپایی، […]
عشق به غذا، بخش اول خاطره انگیزترین روزی که داشتیم، زمانی بود که احسان حلیمبادمجون برایم آشپزی کرد. او گفت که تمام مواد لازم را برای پختن آن برای یکی از دوستانش خریده است. بعد ظاهراً دوست مریض شد و احسان در عوض از من پرسید که آیا آن را دوست دارم؟ خیلی راضی بودم […]