هفتاد سال پیش کربلایی علی، مادرم را در امامزاده سید تاج الدین غریب شیراز برای اولین بار میبیند. خودش میگفت محو زیبایی پدر شده و اون که اونموقع پانزده سال بیشتر نداشت، یکسال بعد علیرغم مخالفت پدرش به عقد پدرم که اون موقع سی و پنج سال داشت ...
همه ما بالاخره یک روز به آن جا خواهیم رسید که وقت و انرژی کافی برای خودمان نگذاشتیم و خوب از زندگی لذت نبردیم...
..ستاره اون روز طبق قرار نانوشته هر روز از سر کوچه می گذشت. او از عمد هر روز سر ساعت معینی که می دونست من هم سر کوچه منتظرش هستم، از همان گذر همیشگی با اون چادر گل گلی و موهای پریشونش میگذشت
کلاغ را که می شناسید، حتما اورا در بالای درختان کاج و سرو دیده اید. درخت کاج میوه ای دارد، میوه که نه، یک شکل مخروطی شکل که ما شیرازی ها به آن اصلاحا گوز کلاغک می گوییم. آن جوزگره نگر به صوف اخضر چون سرو که او گوزکلاغ آرد بر
روال اکثریت این بر آب این است ،یک مراسم ساده دعای ربانی و عقد در کلیسا،میهمانان ساکت و تمیزو با لباسهای مرتب،که نه لختن ،نه لوند،نه قر و قمیش و شادی های عروسی قاسم آبادی...
تحلیلی کوتاه بر حکایت موش و گربه اثر عبید زاکانی...
امروز خسته و کوفته از کار آمدم، دوشنبه هست، تصمیم میگیرم که نزد خودم وبرای شما مروری بر مکاتبات من و فلانی کنم وپرده از مکاتبات یا او بردارم... مکاتباتی که از سر اشتیاق دست به قلم برده وبااو به چلنج نشسته و بودم...
پیام تبریک مدیر مسوول و سردبیر رسانه:آلمان -دوسلدورف پیام تبریک شاعر معاصر و حامی رسانه:فیض شریفی ،دارای۶۷اثر ادبی پیام تبریک مدیر سرویس فرهنگی و هنری،آقای شهیر کنعانی پیام تبریک سرکار خانم دکتر فرزانه آبروشن، مشاور و عضو هیات تحریریه رسانه پیام تبریک نجمه صالحی عضو هیات تحریریه و نویسنده: پیام تبریک رامک تابنده ،نویسنده […]
هر جمعه با آثار داستانی و طنز مخاطبان ایرانیان اروپا همراه شوید. کافی است نویسندگان طنز و داستان آثار خود را جهت انتشار به ایمیل رسانه ارسال نمایند. [email protected]