نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تمام دوستانم را در قمار
به دشمنانم باختم
حتی زنی که مام وطن بود و
چادر به دندان داشت و
آمده بود تا شیرش را حلالم کند!
من آنقدر باخته بودم که جز بغض
چیزی برای از دست دادن نداشتم!
قدم می زنم
در تابوتی به وسعت سرزمینم
و می دانم اگر مرگ را
اینگونه کوچک نشمرده بودم
پدر آن شب
نام دیگری بر من می گذاشت
و نام دیگری اگر داشتم
بی شک
خدایم مهربان تر بود
***
راستی مگر قول نداده بودند
جمعه مردی
با اسب سفید می آید
مرد نیامد که هیچ
جمعه ها را هم از ما پنهان کردند!
قسم به مدرسه نادعلی
قسم به کلاس چهار روی الف
قسم به کتابی هزار بار خوانده شده
قسم به دروغ
و من
بارها دیدم زن همسایه
چگونه لبان سیاه معلم دینی مان را گاز می گرفت!
قسم به معلم دینی هر روز بعد غسل
قسم که هر بار
سکه ای در صندوق این خانه انداختم
بیچاره تر می شدم
تف به سطل های زباله
تف به هرچیزی که دهانی گشادتر از
دهان پیام آورانمان دارد
درودی در صدایی دور
میخواند درون را
: او کیست؟
که در صدای بلند اشراق
می پراند پرنده را
آیا اوراد سترون
گوشی را مینوازند به آوا؟…
آه:
وا –گویه ها را
بسپارید به تنهایی باد
گاهی
صدای آدمی
تنهایی را برمیدارد
و با خود میبرد…
نقد و نظر بر دفتر شعر ” تبعید صدا ” شاعر : جعفر محمدی واجارگاهی…
«علت مرگ: نامعلوم» به کارگردانی علی زرنگار در چهار بخش جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای نامزد دریافت جایزه شد.
ازهمان شبی که هوس جانانه درجان من پل میزد به خلوت ِدل خواسته ای در فراسوی باور...
رند و رندی در دیوان حافظ شاید هیچ کلمه ای در دیوان حافظ دشوارتر از رند نباشد، مهمترین و منسجم ترین تزی که حافظ دارد، رندی است. اما پیش از حافظ در کتب لغت و دواوین شعرای دیگر، رند معنای متفاوتی دارد، برهان قاطع در شرح این واژه می گوید:” مردم محیل و زیرک و […]