نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نشئه ناکِ شراب قطران مقطر به کار احتراق پودها در سماع تارها قیطانیِ لمیدهستم در بطن فانوس سودا* که کفیدهام به فرگشت تا در سیمسیم تکریر ساقها میان شعلههای فاجره از شرارِ گیرانه* در طلال مردمکانم تلالو بر زمانه بتابانم باری… که در تقلیب تعقل بر حواس باستانیام بسیار سوختیام تو تا جان گرفت
#شیرین رستگارپور
تقلیب: واژگونگی کفیده: از هم گسسته گیرانه: آتش گردانی که با آن فانوس روشن میکردهاند طلال: خرابه فانوس سودا: فانوس خیال: وسیله سرگرمی در قدیم. پرتقال یا اشیای دیگر را خالی میکردند و اشکالی بر آن میکندند و رو به روی شعله میگذاشتند تا اشکال شکل بگیرد و بعد تعبیر میکردند. آخرین اشاره به فانوس خیال در اشعار خیام است. از دو قرن پیش ساخت این وسیله سرگرمی منسوخ شده. در هند با کدو اینکار را میکردند. کدوهای هالوین امروزی باور میرود از همین فانوس خیال ریشه دارند
توضیح کاملتری برای فانوس خیال: وسیلهی سرگرمی و هنری قدیمی. کاربرد این وسیله از دو قرن پیش از میان رفته و اصطلاح های مربوط به آن نیز فراموش شده است؛ وسیله ای که در فاصلۀ شمع یا چراغ و پردۀ فانوس آن، اشکالی رنگین قرار می گرفت تا سایۀ آن بر اثر نور شمع یا چراغ بر پردۀ فانوس نمودار شود و به سبب تعبیۀ چند اسباب دیگر شکل ها به گردش درمی آمدند و سایۀ آن ها بر روی فانوس دیده می شد. چنین وسیله ای از قرن ۶ق، و احتمالاً سال ها پیش از آن، تا ۲۰۰ سال قبل، در ایران شناخته و معروف بوده و شاعران و فرهنگ نویسان در شعرها و فرهنگ های خود بارها بدان اشاره کرده اند
تنظیم کننده : احسان امیری
دبیر شعر رسانه ایرانیان اروپا
این مطلب بدون برچسب می باشد.