انسان، دین ، جهان

تاریخ انسان ، دین ، جهان – قسمت شانزدهم- “ی ، صفایی”

دين مسيح در آغاز، نه به مثابه يك دين برای تمامی بشريت كه نجات...

دين مسيح در آغاز، نه به مثابه يك دين برای تمامی بشريت كه نجات جهان را بشارت میداد بلكه به عنوان دينی كه جامعه “بنی اسرائيل” را خطاب قرار داده بود، پديدار گشت. در واقع با اين نگاه خودش را در جهت مخالف با آموزش های يهودی تكامل می بخشيد.

جامعه اولیه مسیحی در اورشلیم پیرو یک مسیحیت با ریشه ای عمیقاً یهودی بود که هنوز بر طبق قوانین دین یهود و مبانی «تورات» می زیست و بعدها به «فرقه ناصری» معروف شد. اگرچه بنابر اهمیت ناچیز خود در آغاز، اثر زیادی در تاریخ عمومی مسیحیت برجای نگذاشت ولی به سبب مهاجرت بعدی این فرقه به سمت شرق در پیدایش اسلام نقشی بسیار پایه ای را ایفا نمود.
چهار مورد از قوانین دین یهود که بالا اشاره کردم بدین شرح است:
قوانین دین یهود شامل
۱-ایمان بخدا، به عنوان آفریننده، که جهان را از هیچ آفرید.
۲-ایمان به وحدانیت خدا.
۳-تکیه بر شریعت (قانون).
۴-انتظار برای وقوع روز قیامت و باز خواست الهی(رستاخیز).
مسیحیت در سوریه و میانرودان و ویژگی های یهود-مسیحی آن؛
نفوذ مسیحیت در سوریه در همان سده های اولیه پیدایش آن به انجام رسید.
بخش بسیار زیادی از متون اولیه مسیحی
(عهد جدید) برای نخستین بار در همین مناطق و به دو زبان آرامی و یونانی (به دلیل تعلق ادواری این مناطق به امپراتوری روم) به نگارش در آمدند. گفتنی است که استفاده از نام مسیحی برای مریدان و پیروان دین عیسی برای اولین بار در انتاکیه-شهری که در حدود سال ۳۰۰ پیش از میلاد توسط «سلوکوس یکم» بنیانگذاری شد- استفاده گردید.
در سدهٔ دوم میلاد، مسیحیت توانست از طریق شهر «اِدسا» به سمت میانرودان
( احتمالاً تا کرانه رودخانهٔ دجله) گسترش
پیدا کند. گمان می رود که نخستین مبلّغین مسیحی در این منطقه، روحانیون یا تجّار فلسطینی بوده باشند و آن هم بخاطر وابستگی عمیق خود به ریشه های یهودیت که از همان فرقهٔ یهودی-مسیحی بوده اند. این گروه از مردم بعلت پافشاری خود به ماهیت «خالص» انسانی مسیح در غرب و پس از استیلای دو فرهنگ یهودی و آرامی، یک دلیل مهم دیگر در رواج برق آسای مذهب یهود مسیحی در این منطقه بوده اند. فرهنگی که در مقابل ایده های یونانی و
 عیسی راحت تر قابل جذب بود. یک دلیل دیگر برای چیرگی این جریان کهن مسیحی در این پهنه، همانا وجود زودهنگام (سدهٔ دوم میلادی ) ترجمه آرامی از کتاب عهد عتیق «پشیطتا» (peschitta) بوده که وجود و گسترش مبانی فلسطین -یهودی این گرایش را در بین مردم سوریه توجیه می کند. این امر زمانی بهتر قابل فهم می گردد که بدانیم متون انجیل های عهد جدید تا سدهٔ پنجم میلادی عملا در دسترس نبودند و از این رو نمی توانستند گرایش و روح عمیق یهودی در مسیحیت این مردم را تحت تاثیر قرار داده و آن را به راحتی تغییر دهند.
در میان قبایل و مناطق عربی نیز، چه در بخش شمالی صحرای عربی چه دربین عرب های فلسطینی (غسانیان) و چه در میانرودان (لَحمانیان) از رخنه مذهب مسیحی مستثنی نبودند.
بنظر میرسد که ترویج مسیحیت در بین این مردم در طول سده های سوم و چهارم میلادی انجام گرفته باشد.
از سال ۴۱۰میلادی در «الحیرا» وجود یک اُسقِف عرب مستند میباشد. در سال ۵۴۴م (یعغوب البرادعی) به مقام اُسقفی عرب ها نائل شد. نام مسیحیان مونوفیزیت عرب ایوبی که سرمنشأ تبار صلاح الدین ایوبی نیز
بوده اند از این اسقف می آید.

نویسنده : ی،صفایی