علامه قزوینی،پدر کتابشناسی ایران – دکتر رحمان آدینه

علامه قزوینی؛ هم فضل تقدم داشت هم تقدم فضل. 🔹قزوینی به گفته برخی از صاحب‌نظران، پدر تصحیح به روش علمی و کتابشناسی در ایران لقب گرفته است؛

علامه قزوینی؛ هم فضل تقدم داشت هم تقدم فضل.
🔹قزوینی به گفته برخی از صاحب‌نظران، پدر تصحیح به روش علمی و کتابشناسی در ایران لقب گرفته است؛ در تصحیح متون کلاسیک تحولی شگرف ایجاد کرده است و تصحیح «مرزبان‌نامه»، «تاریخ جهانگشای جوینی»، «دیوان حافظ»، «چهار مقاله نظامی عروضی» و دیگر آثار توسط او، راه جدیدی در تصحیح متون باز کرد.

🔷️در کنار محمد حسین فروغی با روش کار و تحقیق ادبی و تاریخی اروپاییان آشنا شد.
پس از مشاهده عظمت کتابخانه لندن و تامل آن‌همه کتب نفیسه نادره از عربی و فارسی و غیره، شوق مطالعه آنها چنان بر او غلبه کرد که بی‌اختیار اهل، وطن و خانواده را مدتی فراموش کرد و برای چندسالی خیال آنها را به کناری گذارد.
با خاورشناسانی انگلیسی همچون ای. ای. بوان، ای. جی. الیس و مشهورتر از همه ادوارد براون آشنا شد و به منظور آغاز کار تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی که بهترین نسخه‌های آن در کتابخانه ملی پاریس بود، عازم آن شهر شد.
🔷️قزوینی مایه عمیق و وسیعی از دانش سنتی داشت و زمانی که به اروپا رفت، روش تحقیق آن‌ها را دید و آموخت و با نگاه انتقادی به استادان غربی نگاه می‌کرد. خودباخته نبود. عیوب آنها را می دید. کارش را بسیار خوب آموخت. تا جایی که کارش از خیلی از فرنگیان بهتر بود، زیرا قزوینی تتبع و اشراف برمنابع و دقت و روش عقلانی تحقیق فرنگی‌ها را داشت، ولی آن‌ها به اندازه قزوینی سواد عربی و فارسی نداشتند. خیلی از مستشرقان نامدار به  قزوینی  مراجعه علمی می کردند. او نزد مشتشرقان بسیار معتبر بود. اگر چه قزوینی روش کار را از اروپایی‌ها یاد گرفته بود، به منابع و کتابخانه‌های آن‌ها دسترسی پیدا کرده بود، اما مایه علم را از آن‌ها بیشتر داشت. یعنی در احاطه به زبان عربی و فارسی  و شم‌زبانی قزوینی بر آن‌ها برتری داشت.
بی گمان قزوینی پیشوای اهل تصحیح و رب‌النوع تصحیح انتقادی متون در ایران است. دستاورد او در «مرزبان‌نامه»، «چهار مقاله»، «تاریخ جهانگشای جوینی» ، «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» حیرت آور است. بخصوص اگر امکانات محدود آن عصر را در نظر داشته باشیم نه این هه کتاب و منابع تحقیق و نسخه خطی آسان یاب بود و نه نرم افزارها و جستجوگرهای دیجیتال در یک چشم به هم زدن حاصل یک سال تتبع قزوینی و فروزانفر و مینوی را در اختیار محقق می گذاشتند. در تصحیح انتقادی و احیاء متون علامه قزوینی الگویی برای دیگران بوده و دیگران از او یاد گرفته‌اند. یعنی هر کسی که این‌کاره شد، بهار و اقبال و مینوی و بهمنیار و فروزانفر، روش کار را از قزوینی یاد گرفتند و کم و زیاد به راه او رفتند.
علامه قزوینی به مدت ۳۶ سال تحقیقات علمی در اروپا در این مدت با کمک های مالی که به دستور محمدعلی فروغی مهیا شده بود توانست به کارهای علمی و تحقیقی بپردازد.
سعید نفیسی، علامه قزوینی را در حوزه تخصصش از همه معاصران خود، داناتر و بهره‌بخش‌تر معرفی می‌کند و معتقد است، خطاهایش یک‌هزارم فضیلت او نیز نیست.

سید حسن تقی زاده می گوید: تا آنجا که می‌دانم، قزوینی تنها فردی بود از ایرانیان که می‌توان او را در محافل علمی مغرب‌زمین پهلوی علمای محقق بزرگ در فن مخصوص و به او افتخار کرد. او ابوریحان و ابن‌ خلدون عصر ماست. او در ۶ خرداد دوستدارانش را ترک کرد و به دیار باثی شتافت و ملک الشعرای بهار در سوگ او این غزل را سرود:

 دعوی چه کنی داعیه‌داران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند

آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند

داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو
کز باغ جهان لاله‌عذاران همه رفتند

گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کزکاخ هنر نادره کاران همه رفتند

افسوس که افسانه‌سرایان همه خفتند
اندوه که اندوه گساران همه رفتند

فریاد که گنجینه‌طرازان معانی
گنجینه نهادند به ماران‌، همه رفتند

یک مرغ گرفتار در این گلشن ویران
تنها به قفس ماند و هزاران همه رفتند

خون بار بهار از مژه در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند