مستر جیکاک به روایت اسناد ، به قلم فرشید خدادادیان« پژوهشگر تاریخ نفت و میراث صنعتی»

مستر جیکاک به روایت اسناد – ۱ فرشید خدادادیان پژوهشگر تاریخ نفت و میراث صنعتی بیان مسئله: پژوهشگران حوزه ی تاریخ نفت در ایران، تقریباً همیشه، با پرسش هایی در مورد نامِ “مستر جیکاک”، میزان مُستند بود و واقعی بودن حضور فردی به این اسم در تاریخ صنعت نفت مواجه اند.وجه مشترک تمامی این پرسش […]

مستر جیکاک به روایت اسناد – ۱

فرشید خدادادیان
پژوهشگر تاریخ نفت و میراث صنعتی

بیان مسئله: پژوهشگران حوزه ی تاریخ نفت در ایران، تقریباً همیشه، با پرسش هایی در مورد نامِ “مستر جیکاک”، میزان مُستند بود و واقعی بودن حضور فردی به این اسم در تاریخ صنعت نفت مواجه اند.وجه مشترک تمامی این پرسش ها نیز این است که بیشتر به گفته ها و کمتر به اسناد و داکیومنت ها در این زمینه توجه می شود و در روایت های غیر مُستند در مورد جیکاک نیز ما با دو وجهه ی مُتضاد مواجه هستیم.
از یک سو؛ توصیف شخصیتِ جادویی و ماورایی با اقداماتی خارق العاده و گاه رفرنس هایی غلط، از جمله بازنشر عکسِ”هرتسل” یهودی به جای جیکاک انگلیسی در رسانه های تصویری و بازنشر آن در شبکه های اجتماعی!و سویه دوم؛ انکارِ وجود چنین شخصیتی در تاریخ نفت ایران!
مسئله ی اصلی این است که در مورد مستر جیکاک، ما بیشتر با روایت های شفاهی مواجه هستیم تا اسناد و مدارک و همین رویکرد غیر مستند و خاطره محور است که مرد هزار چهره تاریخ صنعت نفت را بصورت یک”مسئله”درآورده است!
مسئله ای که برای برخی، سهل ترین کار، پاک کردن صورت آن مسئله از تاریخ و انکار وجود چنین شخصی حافظه ی تاریخی ست! بی توجه به اینکه، اسناد، گزارش ها و منابع مکتوب مبتنی بر تاریخ شفاهی وجود دارد که مانع حذفِ نام این مُستشارِ سیّاسِ انگلیسی از اوراق تاریخ معاصر ایران است.

مردِ هزار چهره:

ردپایِ مستر جیکاک انگلیسی در ایران و سرزمین بختیاری و بعدتر، در مناطق نفت خیز ایران از مسجد سلیمان تا آبادان، بیشتر از آن است که بتوان مُنکر وجود و حضور او شد‌!یک انسان زیرک، بسیار با استعداد و البته مرموز که کارهایش گویای روحیه بازیگوش او نیز بوده و در برخی روایت های منسوب به او می توان این موضوع را دید.
یک انگلیسیِ وفادار به امپراتوری بریتانیا که از مستشاری مالی در اصفهان، از دهه ها قبل از اکتشافِ نفت در ایران تا چهره ای تصمیم گیر و تصمیم ساز در میادین نفتی ایران، حضوری تاریخی و مهّم داشت.مردِ هزار چهره ای که گرچه بیشتر او را با کارهایش به منظور جلوگیری از ملی شدن نفت در سال۱۳۲۹ می شناسیم، اما در مقاطعِ قبلیِ فعالیت صنعت نفت در ایران، تحت سیطره ی کمپانی نفت انگلیس و ایرانAIOC نیز منشاء اثر بوده است.
در این بخش است که اسناد نفتی بر جای مانده از تاریخ نفت، وجود و حضورِ مستر جیکاک را اثبات می کند.اسنادی که هرکدام شرحِ ویژه ی خود را می طلبند و در این یادداشت، به یکی از مهمترینِ این اسناد، اشاره می شود؛
یک سندِ تاریخی:گرچه نامِ مستر جیکاک بیشتر با اقداماتِ تحریک آمیز و تفرقه افکنانه وی در تلاش برای پیشگیری از ملی شدن صنعت نفت در سال۱۳۲۹، از طریقِ خرابکاری در مناطق نفت خیز ایران گِره خورده است، امّا سندِ شماره ی: “ل۲”بدون تاریخ، از مجموعه اسناد شهربانی کل کشور، موجود در گنجینه سازمان اسناد نشان می دهد که مستر جیکاک از سال ها قبل از ملی شدن نفت نیز با هرگونه اقدام از جانبِ کارگران ایرانی در احقاقِ حق خود برخورد سرکوبگرانه و البته مزورانه ای داشته است!
اعتصاب کارگری در آبادان به سال۱۳۲۵و چهار سال قبل از ملی شدن نفت در ایران، یکی از این نمونه هاست و سندِ مورد نظر ما، که در آن بطور مشخص به نام؛ “مستر جیکاک” اشاره شده، بدان می پردازد.
این سند، بخش ابتدایی گزارش یک بازرسِ ویژه ی شهربانی کل کشور به شهرستان آبادان، بعد از درگیری هایی است که به دلیل اعتصاب کارگران، در اعتراض به دستمزد روزهای جمعه شان رُخ داده و تلویحاً مشخص است که جیکاک و کمپانی نفت انگلیس و ایران در جریان این اعتصاب کارگری، با سوء استفاده و تحریکِ عشایرِ عرب محلی، همچون همیشه تلاش کرده اند بجای درگیری مستقیم با کارگران مطالبه گر، از ایرانیان برای سرکوب ایرانیان استفاده کنند!
در متن این سند که تصویری از آن پیشتر، در چاپ دوم کتاب؛ “تاریخ مصور صنعت نفت ایران” تالیف؛ مسعود فروزنده و گروه همکاران منتشر گردیده، چنین آمده است:

(سر برگ)علامت شیر و خورشید – وزارت کشور – شهربانی کل کشور – گزارش – ل۲، بدون تاریخ

چنانچه از عرض گذشته، در نتیجه اعتصابات کارگران مقیمِ آبادان به منظور تامین مُزد روزهای جمعه، زد و خوردی بعد از ساعت هشت و نیم روز ۲۳ تیرماه با مخالفین آنها که معروف به اتحادیه عشایر بودند واقع که بالنتیجه ۲۴نفر کشته و ۱۷۳نفر زخمی و سه خانه به غارت رفته و بالاخره با تشریف فرمایی جناب آقای فیروز، معاون سیاسی نخست وزیری به اعتصاب خاتمه و تحقیقات شروع گردید.
اولیای امر محلی در این واقعه، بدون توجه به آنکه آبادان مِلک مُسلَم ایران و آنها مامورین دولت هستند، پیش بینی های قبلی ننموده و برای جلوگیری از حدوث واقعه اقداماتی نکرده و بعد از حدوث واقعه هم اقدامات قانونی ننموده بودند.
کما اینکه بعد از تحقیق، از عِده(مقدار) ضایعات اطلاع صحیحی نداشته و حتی هویتِ اکثرِ کشته ها و زخمی ها را نمی دانستند و بلافاصله از زخمی ها هیچ تحقیقاتی دایر بر کشف جرم و تعیین مُجرم ننموده بودند.
پس از ورود هیئت اعزامی بازرسی، دادگاه شروع به کار نموده و شهربانی به فعالیت پرداخته و هویتِ شصت نفر از زخمی ها که در بیمارستان باقی بودند تعیین و به مقام ریاست معظم دولت، تفکیکاً(به تفکیک) گزارش عرض شد و در دسترس دادگاه گذارده شد.از مسائل غیر منتظره اینکه صبحِ هفتم مرداد اطلاع حاصل شد که مستر جیکاک، آقایان سرهنگ ضرغامی، رئیس دادگاه و سرگرد اربانی نژاد، بازپرس و پاسیار لتانی، رئیس شهربانی و سرگرد فاتح، فرماندارِ نظامی را به دفتر خود احضار که حضوراً با استاندار و فرمانده لشگر از دفتر ایشان به اهواز تلفوناً(بصورت تلفنی)مکالمه و اخذ دستور نمود.چقدر باید تعجب کرد در صورتی که وسائل مُخابره مستقیم و غیر مستقیم و مِفتاح رمز در اختیار همه مامورین می باشد، این عمل که حاکی از دخالت مقامات غیر مسئول در امورات جاری بود، انجام گرفته.
در مورد اعزام نیروی دریایی دولت انگلیس اینکه چندین روز یک کشتی جنگی که نوعِ آن را بواسطه بی اطلاعی از نیروی دریایی نتوانستم تعیین نمایم، در مقابل بندرگاه نمره۹ آبادان لنگر انداخته که شخصاً مشاهده و طبق تحقیقاتی که از ملاح های ایرانی شد، کشتی دیگری در مصب فوق، یک کشتی کوچکتر بین مصب فوق بصره در آب های شط العرب گشت می زده که اخیراً آنها مراجعه در عوض نیروی هندی وارد بصره شد.
در مورد تجمع و تجهیز اعراب تحقیقات شد.ساکنان مرزی مُسلَح ولی بواسطه نفاق که بین آنهاست تصور می رود شایعه تجمع و حمله بیش از یک مانوری نیست که هر دو دسته مخالفین گاهی به سود خودشان منتشر می نمایند.نظریه فدوی راحع به تعقیب این جریانات؛هر تعقیب سریعی برخلاف سیاست دولت و امنیتِ محل است.بهتر است دادگاه اعزامی را غیرمحسوس احضار و مُنحل فرمایید.یک نفر دادستان فهیمِ مجرب و دو نفر بازپرس بعنوان تکمیل تحقیقات به آبادان اعزام و تکمیل این تحقیقات…(پایان متن صفحه)

سند خوانی تحلیلی:

در این سند، سه مورد مهّم وجود دارد.

نخست؛ اشاره گزارشگر به دخالت مستر جیکاک در تصمیم گیری مسئولین محلی و ورود او تا مرحله ی تماس مستقیم با استاندار و رئیس لشگر در اهواز.گرچه در متن سند به مسئولیت جیکاک در آن مقطع زمانی در کمپانی نفت انگلیس و ایران اشاره ای نشده، اما قابل تصور است که مستر جیکاک در چه سطحی اعتبار محلی داشته که مسئولین را به دفتر خود در کمپانی احضار نموده است!

مورد دوم؛ اشاره به حضور ناوگان انگلیس در ساحل آبادان و همچنین آمادگی این ناوگان در بصره است که نشان می دهد؛ اعتصاب کارگری سال۱۳۲۴ و اخلالی که می توانسته برای جریان صادرات نفت کمپانی ایجاد نماید، تا چه حد برای انگلستان مهم بوده که مامور عالی رتبه خود، مستر جیکاک را در آبادان فعال و در عین حال، مشغول آماده سازی ورود قوه قهریه در صورت نیاز نیز بودند.

سومین مورد قابل تحلیل از این گزارش، تصویرسازی استفاده ی ابزاری جیکاک و کمپانی از عشایر محلی و محروم عرب برای مقابله با کارگران معترض پالایشگاه نفت است!تداوم همان سیاست قدیمی تفرقه انداختن و حکومت کردن انگلیسی که مسترجیکاک در چند مقطع دیگر نیز از آن استفاده نمود.
نکته ی تکمیلی دیگر اینکه در متن گزارش به نام؛ آقای فیروز، معاون سیاسی نخست وزیر اشاره شده که منظور مظفر فیروز، سیاستمدار ایرانی و معاون نخست وزیر وقت، احمد قوام است.چنانچه می دانیم؛ احمد قوام در ۶بهمن۱۳۲۴ فرمان نخست ‌وزیری را دریافت نمود و در ۱۲بهمن همان سال فیروز را به عنوان ریاست تبلیغات و معاونت سیاسی خود برگزید.در اوایل زمامداری وی، جریان اعتصاب کارگران نفت جنوب پیش آمد و مظفر فیروز به دستور او برای رسیدگی به اوضاع کارگران، به شرحی که در سند خواندیم، به آبادان رفت.
این سند تایید کننده وجود و حضور شخصی انگلیسی به نام مستر جیکاک در تاریخ نفت ایران است و با توجه به این سند و اسنادی از این قبیل، دیگر کسی نمی تواند مُنکِر وجود و حضور مستر جیکاک در ایران و آبادان و مسجد سلیمان و مناطق نفتخیز باشد.
شخصیتی واقعی که به دلایلی خودخواسته، در سایه روشن افسانه گویی های شفاهی و مستند خوانی های واقعی ایستاد تا در بین ساکنانِ محلی به نماد مَکر و حیله تبدیل شود.تا جایی که در تمثیل هایشان نامش را به کار بردند و افراد زرنگ را؛ “ای ی ی ی جیکاک” مخاطب قرارداده و می دهند.