نقد و بررسی

نقد و بررسی کتاب اشعار “یک آینه من بودم و صد آینه تو” از “مینا شمس پور”به قلم استاد فیض شریفی

مینا شمس پور یک شاعر چهار پاره سراست. شاعر ، ربایی، دوبیتی ، غزل و مثنوی و شعر نو هم دارد ولی در هر صورت یک شاعر چهار پاره سراست...

دفتر شعر ” یک آینه بودم و صد آينه تو ”
مینا شمس پور
نشر ایجاز ، ۱۴۰۰

مینا شمس پور یک شاعر چهار پاره سراست. شاعر ، ربایی، دوبیتی ، غزل و مثنوی و شعر نو هم دارد ولی در هر صورت یک شاعر چهار پاره سراست. چهارپاره قالبی میانی میان کلاسیک و شعر نوست. در این  کتاب هم ربایی و دوبیتی وجود دارد و هم غزل و مثنوی و هم به نحوی مضامین و موضوعات شعر نو در آن مجموع می شود:”

با همه تلخی و سياهی ها
سال با رنج بی شمار گذشت

در به در کرد مردمان نجيب
با زمستان و با بهار گذشت

سال پر اضطراب‌ و حادثه ها
همه گفتیم کی تمام شود ؟

برود موش موذی و شیطان
سال گام مطیع و رام شود …

مهربانا پیام و مژده بده
زندگانی سپيد خواهد شد

بگذرد این همه تباهی و رنج
شور و شادی پدید خواهد شد .”

( صص، ۴۹ و ۵۰ )
چهارپاره هایی که شمس پور می گويد با نظائر خود در شعر رمانتيک این روزگار و روزگار پسین از لحاظ زبان تا حدودی تفاوت دارد ولی از لحاظ و از نظر تصویر و ترکيب و هم از نظر فکر و محتوا تفاوتی ندارد .
برخی از این چهارگانه ها تصویر و صور خیال دارد ولی برخی حرف های مستقيم منظوم است و اگر وزن آنها گرفته‌ شود نثر صرف می شوند .
شعرهای آزاد و نو شاعر هم در همین فضا و همین کلمات و همین نگاه سیر می کنند:”

به آهنگ صدای بلبلان، در وجد می آیم
طلوع صبحدم را در نگاه خويش وسعت می دهم
رنگ شقايق های وحشی را ، به فال نیک می گیرم
و از گل های زیبا ، کلبه ای خوشبو می سازم
تو را از کوچه ی پاييز، به سوی چشمه ی امید
سوی نوبهاران باز می خوانم .”

( ص، ۱۲۲ )
شاعر در شعر بالایی هم با همان ابزارهای کلامی و با همان کلمات رمانتيکی و همان موضوع به سوژ حمله می برد و پیام مهر و امید می دهد .
شاعر در مناجات نامه ای که با ربایی راه انداخته است باز از خدا حال خوش و… می خواهد ” دریای زلال و بی کران ، پناه امن ، ایمان ، رحمت ، نور و وصال و امید می خواهد :”

با ماه همیشه گفت و گو می کردم
در او رخ یار جست وجو می کردم

می گشت محاق هر زمان مهتابم
من دیدن بدر آرزو می کردم .”

شاعر در چهارگانه هایش هم در آرزوی بدر پیروزی و پاشیدن بذر امید و بهروزی است .
اغلب ترکيب ها و تصاویر های شعر شاعر هم می توان ترکيب ها و صورخیال شاعران شعر نوقدمایی را نظاره کرد :”

دریای دل ، رشته‌ ی الفت ، برزخ شوم سايه، بدر آرزو ، دامن تاريکی، غم زنجره ها ، گوش دل ، آواز خوش زنجره ها ، کویر دل و امثالهم…”
راوی چون مادری دلسوز به کودکان اش پند می دهد که:”

گر دفن شود امید در حنجره ها
یا بسته شود تمامی پنجره ها

از باغ چه می ماند و از آزادی
جز ناله ی محزون و غم زنجره ها “

( ص، ۱۵ ”
ترکيب های تصویری تشبیهی و استعاری شاعر موتیف ها و موضوعات شعر شاعر را در هم می فشرند و توسعه می دهند .
باری و به هر معنی، شمس پور شاعر خوبی است ، شعرش از دل سنت بیرون می آید و بر محور ” من ” خاص امیدوارانه ای چرخ می خورد و شعرهایش جز در جهت‌ تبین و تعريف این ” من ” مذهبی و شخصی و ايرانی و اجتماعی پیش نمی رود :”
ای ابرهای باکره، بر دشت های خشک ببارید
باران خاطره، از کوه استوار
رو کن به سوی دره ی خاموش
ای رعدها و صاعقه ها ، کو صدایتان؟
کو غرش مهيب که پیچد درون کوه
ای برف
تن پوش باش بر تن بی برگی درخت …”

شمس پور ، طبیعت را تشریح می کند ، از عوامل طبیعت استعاره و نماد می گیرد اما آن را در سیستم و مانیفست تفکر نيمايی قرار نمی دهد ‌او به ” آی آدم های ” نیما می رسد ولی بر ” اجاق سرد ” نیما اتراق نمی کند .
شاید او ، تا همین جا که آمده است برای خود کافی می داند .

شاعر در غزل هم ” ایمنی از موج بلا و ساحل امنی از یاد خدا ” می خواهد :”

آرزویم چو بود ایمنی از موج بلا
ساحلی امن تر از یاد خدا ساحل نیست. ”
( ص، ۷۴ )

فيض شريفی
اول مرداد ماه ۱۴۰۱

 

تنظیم کننده: دبیر فرهنگی رسانه

رامک تابنده